كتاب «نامههاي زنان ايراني» منتشر شد
خواستههاي زنان در عصر مشروطه
علي مطلبزاده
«خدمت مدير محترم روزنامه ايراننو كه در حقيقت اولين روزنامه ايران است و ملت ايران را در داخله و خارجه فائض ميدارد. مرد و زن وطنخواه را به شوق گفتن و هوس نوشتن ميدارد. حمد خدا را كه در سعي و كوشش برادران ديني رشته مقصود به دست آمد و همچنين اميدواريم كه همه ساعت به ترقي و آبادي مملكت افزوده شود. كار امروز را به فردا نبايد گذاشت، از گفت و شنيد و صحبت كردن اكتفا نبايد كرد، جزييات پلتيك بيگانگان را سهل نبايد شمرد هرچند اشكال داشته باشد البته راحت بيزحمت ميسر نميشود بايست برادران وطنخواه كمر همت به ميان اتوار كنند و چندي مشقت را بر خود هموار نمايند از براي آيندهشان راحتي پيدا شود و اسم نيك خودشان سالهاي سال در صفحه روزگار بماند.»
«نامههاي زنان ايراني» كتابي است كه به تازگي به كوشش علي باغدار دلگشا توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است. اين كتاب شامل 62 نامه از زنان ايراني است كه در روزنامه «ايراننو» در فاصله سالهاي 1290-1288 شمسي و همزمان با عصر مشروطه منتشر شده است؛ عصري كه بر خلاف مردان، اين زنان در آن به دنبال برخي حقوق اجتماعي خود از جمله حق تحصيل بودند و علاوه بر آن با برخي خرافات و هنجارهاي اجتماعي در مورد خودشان مبارزه ميكردند. يكي از اين موضوعات مخالفتهايي بود كه در مورد راهاندازي مدارس دخترانه وجود داشت. عمده نامههاي اين كتاب نيز به همين موضوع اختصاص دارد كه شامل نامههايي در باب نقش مدارس در اهميت تربيت دختران يا ارتقاي سطح فرهنگ اجتماعي جامعه آن زمان و بعضا آگهيها و اعلانهايي درباره تاسيس و راهاندازي مدارس دخترانه ميشود. «باري يك دهن خواهم به پهناي فلك، آه كه شرم محبتم نگذارد،گر تو بگيرم به داوري سر راهي. من از گفتن و قلم از نوشتن شرم داريم. بيش از اين گفتن مرا دستور نيست اي برادران وطنپرست خودتان به نظر انصاف و دقت در اعمال و رفتار و كردار و ظلمهاي بيحد و وصف نسبت به ما طايفه نسوان را ملاحظه فرماييد كه ما بيچارگان تا چه اندازه تحمل جور و ستم و اعمال ناشايسته ميكنيم و با كمال بردباري در صوت بيعلمي و ناداني همراهي و وفاداري ميكنيم و در زمره بيقابليتان و نادانان شمرده ميشويم. آخر عدم قابليت ما را در چه موقع امتحان فرموديد، كدام معلم و معلمه تعيين نموديد، كدام اسباب صنايع و علوم و تربيت و ديانت و امانت از براي ما فراهم آورديد كه عدم قابليت و بياستعدادي ما بر شما معلوم شد.» (ص 71) علي باغدار دلگشا در مقدمه اين كتاب در توضيح اين موضوع و كاهش تعداد نامههاي اينچنيني در دو سال بعدي انتشار روزنامه ايراننو مينويسد: «در ميان مباحث مطرح شده در مكتوبات نسوان ايراني، مساله حق تحصيل و دريافت مجوز براي ايجاد مدارس نسوان، مهمترين و پرتكرارترين موضوع مدنظر زنان ايراني است؛ امري كه كاهش طرح آن در شمارگان سال دوم و سال سوم روزنامه ايراننو و اعلانهاي ايجاد مدارس متعدد دخترانه در ديگر روزنامههاي عصر مشروطه مانند روزنامه شكوفه نشان از تحقق اصليترين مطالبه اجتماعي خيزش زنان در كمتر از يك دهه تلاش در اواخر دوره قاجار است.»
در مابقي نامههاي منتشر شده در اين كتاب هم زنان به مسائلي همچون تظلمخواهي، طرح درخواست ايجاد عدالتخانه، ايجاد دگرگوني در زبان مردمحور عصر مشروطه، بهكارگيري واژههايي همچون زنان و خواهران به جاي كلماتي مثل مخدرات، كمينه و ضعيفه و لغو مساله تعدد زوجات پرداختهاند. امتحان دبستان ناموس در سنگلج، اعانه به وطن، خطابه يكي از شاگردان دبستان ناموس در مجلس امتحان، مكتوب شهري راجع به نسوان، عاليه خانم اخطار ميكند، كاغذ يا ماتمكده، نطق معارفپرورانه، راجع به قتل رييس نظميه انزلي، دبستان هنر و در بيچارگي زنان و. . . عنوانهاي تعدادي از نامههاي كتاب «نامههاي زنان ايراني» هستند. «نامههاي زنان ايراني» با تيراژ 500 نسخه و با قيمت 15000 تومان توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است.