درباره نمايشگاه خوشنويسي روح الله دلخاني از هايكو
به جهت جور ديگر ديدن
سهيل محمودي
شاعر و فعال فرهنگي
شـعري ميگويــم
گلــي تازه
آن سوي جهان مــيرويد
هايكوسرايي هنري است در لحظه. شاعر نگاهي به بيرون اشيا مياندازد و اين نگاه بيروني را در درون خويش رنگي از لحظهاي كه در آن واقع شده، ميبخشد. بداهگي يكي از پايههاي اين هنر شرق دور است؛ هنري كه ديگر مرزهاي خاور دور را پشتسر نهاده و جامهاي از همه فرهنگها و جلوهاي از همه زبانها يافته است. در هنرهاي سنتي ما هم، شكستهنستعليق با امكانات گستردهاي كه دارد در كنار موسيقي سازي و آوازي ما جنبه بداهگي بسياري داشته است.
در هنرهاي تجسمي بومي و ملي ما، خط شكسته كشف و دريافت اكنوني خوشنويس از كلمه و مفاهيم نهفته در كلام است. رفيق هنرمند من، روحالله دلخاني كه در جواني در هنر خوشنويسي به مرتبت استادي رسيده به همين قالبهاي متعارف بسنده نكرده و تلاش كرده كه دانايي خود را از سنت، با نوآوري و ابداع درآميزد. نگاه او به اين هايكووارهها، به جهت جور ديگر ديدن، تحسينبرانگيز است. هر قطعه را انگار از زاويهاي و پنجرهاي متفاوت ديده و در لحظه ثبت و ضبط كرده است.
دلخاني روايتي تجسمي و تصويرگرايانه از هايكوهاي من داده كه ديدنش براي خودم نيز شوقآور است و انگار همان كارهاي خودم را تازه و براي نخستينبار است كه ميبينم و ميخوانم. اين مجموعه نقاشيخط از سه كتاب من است: «روياي درخت ريشهدار است»، «بهار ادامه پيراهن توست» و «حالا هر دو تنهاييم» كه هرسه را نشر ثالث چاپ كرده است. انديشه او و ذهن خلاقش، رفيق هنرمندم روحالله دلخاني روز به روز شكوفاتر باد.