به وقت پيشنهادهاي متفاوت
خطرات دنياي مجازي بيشتر از هر قشر ديگري كودكان را تهديد ميكند؛ نسلي كه از روزهاي اوليه آشنايي با دنيا، سادهتر از نسلهاي بزرگتر از خود ميتوانند با ابزار تكنولوژي ارتباط بگيرند و به سرعت آنها را تبديل به يك سرگرمي و حتي ابزاري براي زندگي خود كنند. كافي است تا يك نگاه ساده به كودكان اطراف خود بيندازيم و ببينيم كه چطور به اندازه يك متخصص علوم كامپيوتري و حتي فضاي مجازي از اپليكيشنهاي گوشيهاي همراه و تبلت و كامپيوتر سردرميآورند و ساعتها ميتوانند بدون داشتن سواد مدرسهاي و تنها به خاطر به دنيا آمدن در روزگار ديجيتالي، سواد ديجيتالي خود را به رخ نسلهاي قبلي بكشند. در چنين شرايطي دنياي مجازي و ابزارهاي تكنولوژي به همان اندازهاي كه به اين كودكان براي داشتن زندگي بهتر و مفرحتر از نسلهاي خود كمك ميكند، تبديل به يك ابزار بسيار خطرناك و مضر هم ميشود؛ ابزاري كه اگر والدين حواسشان نباشد و آنها را به حال خود رها كنند، ممكن است تبديل به دشمن شماره اول آنها شود و در تربيت آنها تاثير مخرب بگذارد. اتفاقي است كه مدتهاست توسط كارشناسان حوزه كودك، جامعهشناسان و مربيهاي تربيتي به پدر و مادرها گوشزد ميشود و از آنها ميخواهند تا فرزندان خود را در دنياي مجازي و روزگار تكنولوژي رها نكنند و مراقبت 24 ساعته از آنها داشته باشند. حتي بسياري از منتقدان هم فضاي مجازي را اهرم تخريب نسل آينده ميدانند و هشدارهايي اساسي ميدهند. در چنين شرايطي كه منتقدان از چند جهت حملهور شدهاند، جاي خالي پيشنهادها و طرحهايي براي استفاده درست و بجا از فضاي مجازي و ابزار تكنولوژي براي كودكان و حتي نوجوانان خالي است. كارشناسان اين حوزه هنوز از مرحله انتقاد نگذشتهاند و مرحله پذيرش را رد نكردهاند تا به راهكارهاي مناسب برسند. در اين ميان نويسنده حوزه كودك و نوجوان، فرهاد حسنزاده، پيشنهاد تازهاي را ارايه داده. او با تلفيق شرايط پايين بودن سرانه مطالعه در كودكان و نوجوانان و علاقه آنها به فضاي مجازي، پيشنهاد داده تا كتابفروشيها از اين علاقهمندي استفاده كنند و پيشخوان خود را به فضاي مجازي ببرند و به اين ترتيب از فضاي مجازي به نفع فرهنگ كتاب و كتابخواني استفاده كنند. پيشنهادي كه اگر در روزهاي هشدار جدي گرفته شود، مرحله تازهاي را براي كتابخواني كودكان و نوجوانان آغاز ميكند.