تغييرات بزرگ ادامه تغييرات كوچك
با فاشيستترين و نژادپرستترين گروههاي امريكايي عليه مردم خودش همدست شود و در واقع كارگزار آنان شود.
كساني كه كشتن سه امريكايي در سال 1353 را مبناي حقانيت نظري و تشكيلاتي خود ميدانستند و به آن افتخار ميكردند، اكنون به چنين وضعي افتادهاند.
مساله اصلي براي ما اين سازمان و نمونههاي ديگر نيست. مساله اصلي درك اين فرآيند است كه اگر توجه نشود براي همه افراد و گروهها و خودمان نيز رخ ميدهد، فقط شدت و ضعف آن قدري متفاوت است. همانطور كه در تمثيل ابتداي يادداشت ذكر شد، شايد اضافه شدن يك قطره خون به يك استخر، كيفيت آب را به نحو قابل مشاهدهاي تغيير ندهد، و از اين رو حساسيت ما را برانگيخته نكند، ولي وقتي كه اين كار تكرار ميشود، اتفاق مهمي رخ ميدهد و آن حساسيتزدايي از ما است، و اينكه تغييرات بطئي و كوچك به چشم نميآيد. شايد اگر فقط يك يا چند قطره خون به اين استخر اضافه ميشد، جاي نگراني وجود نداشت، ولي وقتي كه اين فرآيند استمرار يافت، هنگامي متوجه ماجرا خواهيم شد كه كار چنداني براي اصلاح وضع خودمان نميتوانيم انجام دهيم.
هر چند مسير انحرافي اين سازمان كه در اندك زماني پيموده شده در تاريخ بيسابقه است ولي حتي اندكي از اين زاويهگيري با مسير اصلي نيز براي ما پسنديده نيست.
از اين جهت بد نيست كساني كه در انقلاب بودهاند و براي تحقق آرمانها و شعارهاي آن زحمت كشيده، و هزينه داده و عمر خود را صرف آن كردهاند، در اين ماههاي منتهي به سالگرد انقلاب، گرد هم آيند و فارغ از هر نوع گرايش حزبي و گروهي خود، مرور كنيم كه 40 سال پيش از يك جامعه اسلامي و پس از انقلاب چه تصويري داشتيم، و واقعيت كنوني جامعه با آن تصوير چقدر انطباق دارد؟ در صورت انطباق بحثي نيست ولي اگر با يكديگر انطباق نداشتند، بايد به اين پرسش پاسخ داد كه آيا آن آرمانها و تصاوير خيالي و غيرعملي بودند يا عملكردهاي ما اشكال داشته است؟ در هر حال هر نيرويي كه در سياست يا در هر اقدام اجتماعي ديگري بوده، پس از گذشت مدتي بايد به ارزيابي ماجرا بپردازد و به پرسشهاي مذكور درباره آن رويداد پاسخي صريح و روشن دهد.