اقدامات ترميمي ضروري
روزنامه اعتماد/ شوراي نويسندگان
آتشسوزي و فروريختن ساختمان پلاسكو مستقل از خسارات انساني و رواني آنكه به نسبت سنگين بود، به ويژه آنكه تعدادي از آتشنشانهاي جانبركف نيز در اين راه شهيد شدند، يك وجه ديگري نيز دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرد و با سرعت و در صورت نياز با برقراري برخي اختيارات لازم، رسيدگي شود. اين ساختمان برخلاف يك مكان عادي، محل كسبوكار صدها نفر از يك صنف مهم بود. اين اتفاق از چند جهت ميتواند مشكلات اقتصادي و حقوقي گوناگوني را ايجاد كند. هركدام از كسبه فعال در اين ساختمان دهها فقره چك داشتهاند، چه چكهايي كه در وجه آنان بوده و چه چكهايي كه در وجه ديگران كشيدهاند.
به احتمال فراوان اين چكها از ميان رفته است و دريافتهاي آنان وصول نميشود. لذا پرداختهاي آنان نيز دچار اختلال خواهد شد. اين عدم پرداختها به صورت زنجيرهاي به ساير مشاغل مرتبط با صنعت پوشاك و نساجي سرايت خواهد كرد و صدها و هزاران شكايت حقوقي و كيفري انجام ميشود كه عوارض آن براي صاحبان مغازهها و كارگاهها كمتر از اتلاف اموال و مغازه آنان نيست. بنابراين مشكلات حقوقي مرتبط با اين آتشسوزي را بايد جدي گرفت و دادسرا و دادگستري تهران بايد براي آن چارهاي جدي بينديشند. مشكل ديگر از دست دادن سرمايه و شغل براي صدها و هزاران نفر است كه به همين نسبت نيز خانوارهاي گوناگوني را درگير مشكلات اقتصادي ميكند. ممكن است برخي از اين افراد حتي قادر به تامين مخارج عادي خود از جمله كرايه خانه نيز نباشند. خطري كه اينگونه افراد را تهديد ميكند، اختلال در وضعيت روحي و رواني آنان و دست زدن به اقدامات پيشبيني نشده عليه خودشان و حتي
ديگران است. بنابراين شهرداري و دولت ميتوانند با حمايتها و ارايه خدمات مشاورهاي، بخشي از بار رواني سنگين بر اين افراد را بكاهند. از ميان رفتن ساختمان پلاسكو خلأ جدي را در يك صنف مهم ايجاد ميكند، پر كردن اين خلأ سخت است، ولي ارايه برخي تمهيدات براي راه افتادن فعاليت دوباره آنها ضروري است. وزارت صنعت و تجارت و نيز وزارت اقتصاد و بانكها ميتوانند با هماهنگي مناسب نه تنها از مشكلات پس از حادثه بكاهند، بلكه مهمتر از هر چيز ديگر كوشش مشترك آنها براي راهاندازي دوباره كسبوكار اين گروه بزرگ است. اقدامي كه هم به نفع جامعه است و هم مشكلات شخصي و موردي زيانديدگان را حل ميكند يا حداقل كاهش ميدهد و در نتيجه تا حدي قابل تحمل ميكند. اين ساختمان مركز عمدهفروشي پوشاك بوده است. بنابراين حلقه وصل ميان بنگاههاي توليدي و واردكنندگان با خردهفروشان بود، از اين منظر نيز فقدان اين ساختمان و مركز تجاري براي كل صنعت پوشاك مشكلآفرين خواهد شد و رابطه توليدكننده پوشاك و فروشندگان جزء را قطع ميكند، و بايد هرچه سريعتر اين رابطه بازسازي شود. خوشبختانه وجود تلفن همراه ميتواند بخش قابلتوجهي از ارتباطات اقتصادي گذشته را به سرعت و دوباره احيا كند، در حالي كه پيش از اينچنين امكاني به راحتي متصور نبود. همچنين استفاده از حسابداري الكترونيك و حفظ آنها در فضاي مجازي، نوعي ايمني را براي كسبه و تجار و فعالان اقتصادي ايجاد ميكند كه با اين حوادث از ميان نخواهد رفت. آنچه كه گفته شد معطوف به اين بود كه رسيدگي به امور مشهود اين ساختمان فروريخته و آواربرداري آن و تعيين تكليف مفقودين و شهدا و فوتشدگان نبايد مديريت بحران را از توجه به اين وجه مهم ولي كمتر مشهود اين رويداد تاسفبار غافل كند.