جانمايه تاريخ ايراني
تاريخ ايران در نخستين سدههاي اسلامي
بخش سلجوقيان كتاب «ايران در نخستين سدههاي اسلامي» اثر مشترك ادموند هرتسيگ و سارا استوارت، با برگردان فارسي كاظم فيروزمند از سوي نشر مركز روانه بازار نشر شده است. اين كتاب و فصلهايي كه در آن گرد آمده و برگردان فارسي شده است، نخست به صورت مقالههاي كنفرانس در دو سمپوزيوم از مجموعه «ايده ايران» در مدرسه مطالعات شرقي و آفريقايي در سال 2011 و 2012 لندن ارايه شدند. همه مقالهها به گونهاي به مساله تركها و ايران ميپردازند. ادموند هرتسيگ در مقدمه كتاب به اين مساله اشاره ميكند كه تاريخ سياسي اين عصر آكنده از تنش بين نيروهاي مركزگرا و مركزگريز است. سلجوقيان - چون غزنويان پيش از خود - به سرعت در قالب حكومتي گنجيدند كه همزيستي ترك و ايراني توصيف شده است. تركان سلجوقي از سرزمين مادريشان در سواحل درياچه آرال در جستوجوي قلمرو به غرب رو كردند. فتوحاتشان موجب سلطه بر امپراتوري اسلامي شد و از اين طريق سرزمينهاي شرق اسلامي را به هم پيوستند و عناصر تركي را با عناصر ايراني آميختند و نفوذ فرهنگ ايراني را به آناتولي گستردند. اين مجلد از دوره ايده ايران بر نظام حكمراني سلجوقيان متمركز است كه از نظاميان ترك و دبيران ايراني متشكل بود، كتاب همچنين در پي بررسي موضوعاتي است كه از شاخصههاي دوران سلجوقي به شمار ميآيد: نزاعهاي فرقهاي و مواجهه سلجوقيان سني با فاطميان شيعي و هنر و سياست و ادب اين دوره. خواننده در كتاب با رشته موضوعاتي در تاريخ سياسي، فرهنگي و ديني ايران در نخستين سدههاي اسلامي آشنا ميشود و بعضي ابهامات اين دوره برايش روشن ميشود. كتاب به مخاطب اين فرصت و امكان را ميدهد كه به دركي متنوعتر از تحولات سياسي، هنري، ديني و ادبي اين عصر مهم دست يابد. كتاب «سلجوقيان» داراي هشت مقاله است. مقاله اول با عنوان «دو الگوي پذيرش فرهنگ اسلامي: قرهخانيان در برابر غزنويان و سلجوقيان» به قلم ايشتوان واشاري است. عنوان مقاله دوم «نظامالملك: وزيري تكرو؟» به قلم كارول هيلنبراند و فصل سوم «روابط اسماعيلي- سلجوقي: برخورد و بنبست» نوشته فرهاد دفتري است. در فصل چهارم ديويد ديورند- گدي مقاله «تاريخ اصفهان درباره جامعه ايران در عصر سلجوقيان به ما چه ميگويد؟» را ارايه ميدهد و «بغداد: نگاهي از لب مرز به شاهنشاهي سلجوقي» عنوان مقاله پنجم به قلم وانسا وان رنترگم است. «دو آينه شهرياران برساخته دربار سلجوقي: سيرالملوك نظامالملك و نصيحهالملوك غزالي» به قلم آلكسي قسمتولين، «تداوم سبك در شعر كهن فارسي: تاملاتي در شعر منوچهري و امير معزي» اصغر سيدگهراب و «معماري و سياست: گنبدخانههاي شمالي و جنوبي مسجد جامع اصفهان» رابرت هيلنبراند عناوين سه فصل و مقاله پاياني كتاب است.
غيرمادي انگاري يا رئاليسم سوبژكتيو
جرج باركلي، فيلسوف و كشيش پروتستان ايرلندي،
نظريهپرداز آرمانگراي مدرني است كه در 1734 به مقام اسقفي كلوين در بخش جنوبي ايرلند نيز نايل شد. باركلي در واكنش به مسائل دواليسم رنه دكارت وجود ماده را انكار كرد و مدعي شد كه اشياي مادي تنها به سبب ادراك شدن وجود دارند و مفهوم «وجود يافتن» چيزي، عينا مفهوم «درك شدن» آن چيز است. وي در برابر اين ايراد اساسي كه پرسيده ميشد «در اين صورت اشياي غير قابل رويت از نظر فيزيكي يا مكاني نبايد وجود داشته باشند، مثلا يك درخت در يك صحراي دور افتاده اگر مورد ديد و نگاه هيچكس قرار نگيرد ديگر وجود نخواهد داشت؟»، ميگفت: «خداوند در هر زمان و مكان همهچيز را ادراك ميكند.» رساله نظريهاي تازه در باب ابصار، نخستين اثر بزرگ فلسفي جرج باركلي است كه در سال 1709 منتشر شده است. در اين رساله رد پاي عقايد اصلي او كه خود بعدها با نام غيرمادي انگاري و ديگران با نام رئاليسم سوبژكتيو از آن ياد ميكنند، به وضوح ديده ميشود. همچنين وي در اين رساله ما را با موضوعات ثانوي ديگري نظير ايدههاي انتزاعي و زبان و تجربه عادتي آشنا ميسازد.
تاريخ انديشه ايراني
كتاب فوق، دربرگيرنده آن مايه از عناصري است كه
دست به دست يكديگر دادهاند و به باورهاي ديني ايرانيان در بلنداي تاريخ پر فراز و فرودشان جان بخشيدهاند. آنچه جان ملتها را ميسازد، برآيند تمامي لحظههاي شكيبايي و خروش آنان در برابر جهان است. طبيعت، حكومتها و جنگها چه بر سر جهانگشايي و سلطهجويي و خواه برخاسته از كشمكشهاي مذهبي و آييني، بيشك چونان سيلابي پيشگيري ناپذير باورهاي ايراني را روفته و باورهايي نو و ديگرگونه را به جان آيندگان ملتها تزريق كردهاند. آنچه از ميان اين توفانها و سيلابهاي عظيم جان به در برده و در هيات ميراث مكتوب گذشتگان بر جاي مانده، بسان آينهاي است كه گذشته را پيش روي آيندگان عيان ميسازد تا ريشهها و بازتابهاي خويش را در آن بنگرند. تاريخ انديشه ايراني، آنگونه كه از چكيدههاي آتي برگرفته از ادبيات دوران گذشته آشكار ميشود، دستاورد اقوام و طوايفي است كه حدود سال 1500 پيش از ميلاد از شاخه هندوايراني جدا شده و به صورت قومي جدا يعني قوم آريايي موجوديت تاريخي پيدا كرده است. اين گسستگي عناصر قومي ايراني و هندي را تا حد زيادي ميتوان به درستي تاريخنگاري كرد. اين كتاب ميكوشد با كنكاشي در متون بازمانده از دوران پيش از اسلام در ايران راهي به سوي نهاد ايرانيان بجويد. علت نامگذاري كتاب به اين نام، اين است كه آن چيزي كه امروز در جهان درون ايرانيان ميگذرد هيچگاه در طول تاريخ جداي از باورهاي ديني نبوده است و چيزي در مفهوم جهان معنوي نهفته است شايد از نگاه يك پژوهشگر غربي فاصله ميان باورهاي مذهبي و باورهاي مبتني بر خردورزي را نشان ميدهد، اما جان ايرانيان تا ژرفاي دور آميخته به عناصر معنوي است كه در تمام مسير تاريخ ديرينشان با آن همراه بوده است. در اين كتاب سعي بر آن شده است كه ايران از آغاز مورد بررسي قرار بگيرد و در ابتداي كتاب با بخشي با عنوان سرزمينها و اقوام مواجه ميشويم كه در اين بخش به بررسي اقوام پرداخته شده است و مختصرا از آنها نام برده شده است. در فصول بعدي با عنواني به نام «نيايشگاه» مواجه ميشويم كه در آن خدايان چندگانه را معرفي ميكند. در فصل «فرجامشناسي» مشخص ميشود كه دين زرتشت به زندگي پس از مرگ اعتقادي داشته است يا نه؟! در فصل «سياست ديني» نيز به تعداد معدودي از دستورات سياسي هخامنشيان و كوروش و داريوش ميپردازد. همانطور كه گفته شد مردم ايران جداي از باورهاي ديني نبودهاند؛ اين كتاب نيز با توجه به اين مطلب بيشتر گرايشات ديني مردم ايران را از گذشته مورد بررسي قرار داده، خواه كه در قسمتي از كتاب توضيحاتي ديگر نيز دارد و وجود فصولي همچون: سياست ديني گنوسيسم ايراني زرتشت اين كتاب تصديق كلام مترجم است.