حاشيهنگاري روز نهم جشنواره در برج ميلاد
كلكسيون تحير
رضا صديق
منتقد سينما
هيات داوران نامزدهاي جشنواره سي و پنجم فجر را معرفي كرد. نامزدها؟ عجيب اند! با اين ليست نامزدها، كلكسيون دولت يازدهم در برگزاري جشنواره فجر تكميل شد. اول ماجراهاي هيات انتخاب و حذف فيلمهاي مهم و انتخاب فيلمهاي ضعيف، دوم انتخاب فيلمها براي تماشا و داوري در جشنواره، سوم نحوه برگزاري و نشستهاي پر از سوءتفاهم پرحاشيه جشنواره و حالا هم نامزدهاي سيمرغ! در يادها خواهد ماند و فراموش نخواهد شد آخرين جشنواره در نخستين دوره چهارساله از دولت اميد. اما چرا عجيب؟ نگاهي به ليست ستارههاي منتقدين در همين روزنامه اعتماد پاسخ سوال است. چشم بچرخان، آن فيلم كه از كمترين ستاره دارهاست همان است كه هيات داوران جشنواره در سيزده رشته نامزدش كرده، يعني فيلم ضعيف و غيرسينمايي «تابستان داغ». فيلم سانتيمانتال و غيرباور «بدون تاريخ بدون امضا» در يازده رشته كانديد شده است. از آنسو هم فيلم سطح پايين و مشوش «نگار» در هشت رشته كانديد شده و در كنار فيلم جاندار و سينمايي «ماجراي نيمروز» كه در نه رشته كانديد شده است ايستاده. خب! تو خود بخوان حديث مفصل ازين مجمل. انتخابهاي عجيب از سوي هيات داوران در جشنواره فجر موضوع تازهاي نيست اما اين عجيب بودن هميشه حد داشت، حالا اين اعجاب از حد گذشته، غريب شده با ذهن سينمافهم و تاسفآور.
جاي چه خالي است در نامزدهاي سيمرغ فجر؟ و كدام نامزدها اضافياند؟
مريلا زارعي در فيلم «اسرافيل» بازياي متفاوت از خود نشان داده و تصوير اين سالهاي خودش را شكسته است. زارعي به قطع لايق كانديدا شدن براي سيمرغ نقش مكمل زن بود. ماهايا پطروسيان در فيلم «خفگي» پس از سالها نبودن در سينما، خوش درخشيده و بازياي تماشايي ارايه داده است كه او نيز در كنار نامزدهاي نقش مكمل زن، جايش خالي است.
حضور هادي حجازي فر در بين نامزدهاي سيمرغ نقش مكمل مرد را شايد بتوان اميدواركنندهترين بخش اين كانديداها دانست. او به حق مستحق اين سيمرغ است، مگر اينكه داوران باز هم تحيري ديگر رقم بزنند. در ميان نامزدهاي نقش مكمل مرد اما به جاي اينكه دو بازيگر از فيلم «ماجراي نيمروز» كانديدا شوند و جواد عزتي نيز در كنار حجازيفر قرار بگيرد، جاي كوروش تهامي براي بازي در فيلم «رگ خواب» خالي است. تهامي پس از سال نقشي صحيح و درست از خود ارايه داده است. نقش او را در آخرين فيلم حميد نعمتالله شايد بتوان بهترين بازي طول كار حرفهاي تهامي دانست. اينكه چرا او در بين نامزدهاي سيمرغ نقش مكمل مرد نيست، همان سوال بيجواب است. از سوي ديگر پس از اينكه سال گذشته سيامك صفري در نقش اول «اعترافات يك ذهن خطرناك» از سوي داوران ديده نشد، انتظار ميرفت لااقل امسال در بين نامزدهاي نقش مكمل حضور داشته باشد. صفري در چندين فيلم اين جشنواره نقشهاي چشمگيري بازي كرد، مثل «انزوا» و نقش تك سكانساش، يا تك سكانس حضورش در «فراري» و الخ. نامزد شدن او و آمدن نامش در بين كانديداهاي اين بخش، لااقل ميتوانست خبر از اين داشته باشد كه «بله، بازي خوب و هميشگي شما را ديديم!» حضور امير آقايي در ميان نامزدهاي نقش اول مرد، عجيب است. او بازي تكرارياي ارايه داده و بين شخصيت بازياش در فيلم «بدون تاريخ بدون امضا» و «چهارشنبه نوزده ارديبهشت» يعني فيلم قبلي جليلوند تفاوت چشمگيري وجود ندارد. محسن تنابنده براي فيلم «فراري» انتخاب اميدبخشي در بين نامزدهاي نقش اول مرد است. حامد بهداد نيز ديگر غايب اين ليست است براي بازي در فيلم ضعيف «سدمعبر». بهداد پس از مدتها نقشي بازي كرده كه اوراكت نيست، همخوان با نقش است و باورپذير. البته كه ديده نشدن بهداد حالا ديگر نزديك به دو دهه است كه گويي امر بديهياي شده از سوي هيات داوران. نامزدهاي سيمرغ نقش اول زن با حضور ليلا حاتمي به خاطر بازي در فيلم «رگ خواب» شايد كمي اميدواركنندهتر از باقي رشتهها بود اما الناز شاكردوست براي بازي در فيلم «خفگي» جايش در بين اين كانديداها خالي بود. شاكردوست شايد در فيلم آخر جيراني بهترين بازي دوران حرفهاي خود را ارايه داده است. او در گريمي متفاوت و نقشي متفاوت به قطع ميتوانست جزو كانديداهاي نقش اول زن باشد. زهرا داوودنژاد نيز با بازياش در «سهيلا شماره 17» از غايبان ليست نامزدهاي نقش اول زن است. اينكه چطور بازي او از سوي هيات داوران ديده نشده است، جاي بسي سوال دارد. زهرا داوودنژاد در نقش خود نه كم گذاشته و نه زياد، ميزان است و باورپذير، لااقل هيات داوران ميتوانست فهم چنين بازياي را با نامزد كردنش نشان بدهد. حضور دو فيلم «تابستان داغ» و همچنين «سدمعبر» در بين كانديداهاي سيمرغ بهترين فيلمنامه بسيار عجيب است. دو فيلمي كه بزرگترين مشكلشان فيلمنامه بود و عدم درامي مستحكم و منسجم. «تابستان داغ» با اتكا به حادثه و كشتن يك كودك – به طرزي غيرسينمايي و «سدمعبر» با پاياني از همه سو باز و غيرسينمايي، دو فيلمي هستند كه تنها متكي به بازي بازيگرانشان به پيش ميروند و كانديدا شدن براي سيمرغ، تعريف بهترين فيلمنامه را مخدوش ميكند. عدم حضور فيلم «ماجراي نيمروز» و همچنين «رگ خواب» در ميان اين نامزدها حيرتآور است. «رگ خواب» كه كاملا متكي بر فيلمنامه به پيش ميرود و «ماجراي نيمروز» نيز بنا شده بر اساس فيلمنامه است. نامزدهاي بهترين كارگرداني نيز مانند فيلمنامه گويي به تعريفي متفاوت از سينما و كارگرداني از سوي هيات داوران باز ميگردد. حضور فيلم مشوش «نگار» و همچنين فيلم كليشهاي در ساختار «تابستان داغ» در ميان نامزدهاي بهترين كارگرداني مصداق اين تفاوت تعريف است. فيلم «خفگي» كه تنها نقطه مهم اتكايش ساختار كارگرداني شده از سوي فريدون جيراني است در ميان نامزدهاي بهترين كارگرداني نيست! همچنين فيلم «رگ خواب» حميد نعمتالله كه نبودش در ميان نامزدهاي بهترين كارگرداني تاسف آور است.
اما نامزدهاي بهترين فيلم؛ «تابستان داغ» آيا جزو بهترين فيلمهاي جشنواره بود كه نامش درميان نامزدهاي اين رشته مهم از سيمرغ بگيرهاي جشنواره است؟! به جز دو فيلم «فراري» و «ماجراي نيمروز» باقي كانديداهاي اين رشته هيچ كدام حتي نزديك به بهترين هم نبودهاند. پس فيلم «ويلايي ها» در ميان اين نامزدها كجاست؟ يا فيلم «رگ خواب»؟ اين چگونه برآوردي است از سينما كه در اين برهوت فيلم خوب در جشنواره فجر سي و پنجم، تك و توك فيلم خوب و سينمايي اين جشنواره نامشان در ميان نامزدهاي بهترين فيلم نيست؟ كاش هيات داوران توضيحي تئوريك و نظري- و نه هاي و هوي و جنجال بدهند تا عدم فهم ما از اين طريق داوري رفع شود. با همين دست فرمان ميشود پنبه تمام نامزدهاي سيمرغ در تمام رشتهها را زد. جز تك و توك نامزدهاي موجود در اين ليست كه از سوي هيات داوران ارايه شده، باقي گويي تنها گزينه پر كن بودهاند اما ناديده گرفتن آنها كه درست و دقيق كارشان را براي اين سينما انجام دادهاند را چه جبران ميكند؟