گروه مدرسه
بيش از سه ماه است از آغاز به كار وزير جديد آموزش و پرورش ميگذرد. بيترديد كسي در اين مدت انتظار كار عملي ويژهاي را ندارد به همين دليل هم طرح استيضاح وي از سوي تعدادي از نمايندگان در داخل و خارج از مجلس مورد بيتوجهي قرار گرفته است اما آنچه را ميشود در اين مدت كوتاه مورد ارزيابي قرار داد بعد نظري و تئوري عملكرد وزير است بعدي كه بيترديد مسيرمديريتي و رويكردهاي سياستي او را نشان ميدهد و بهعبارتي ميتوان از اين نشانگان فهميد وزير ميخواهد به كجا و از كدام مسيربرود.
در اين مدت فخرالدين احمدي آشتياني به مناسبتها و در ديدارها و بازديدها سخنان متعددي را ايراد كرده است كه به نظر ميرسد بهطور جدي به ديدگاههايي كه در مقدمه برنامه ارايه شده او براي راي اعتماد آمده بود وفادار است و از هر فرصتي براي بيان و تشريح اين ديدگاهها استفاده ميكند ديدگاههايي كه از سوي صاحبنظران و فعالان رسانهاي و صنفي حوزه آموزش و پرورش مورد استقبال قرار گرفته بود حال با وجود اينكه عملگرايان نگاه نااميدانهاي به اين ديدگاهها دارند و ميگويند اين حرفهاي زيبا تا عملي نشود فايدهاي ندارد، برخي بر اين باورند كه اتفاقا براي ايجاد تحول عملي لازم است نخست يك تحول نظري در اين حوزه ايجاد شود و يك گفتمان مبتني بر انتظارات حرفهاي از نظام تعليم و تربيت شكل بگيرد و به مطالبه ملي تبديل شود؛ لذا به همين دليل و با توجه به اينكه احساس كرديم وزير در حوزه نظري در اين مدت به ديدگاههاي اعلام شدهاش وفادار بوده است اهم مطالبي را كه در اين مدت مورد تاكيد قرار داده است و به نظر ميرسد بايد مورد حمايت قرار گيرد در صفحه مدرسه در معرض نقد و نظر مخاطبان قرار دادهايم.
مدرسه، كانون تعليم و تربيت است
- بايد همه فكر و ذكر خود را به عنوان كانون اصلي تعليم و تربيت به مدارس ببريم - همه اتفاقات بايد داخل كلاس درس بيفتد، شايدكار سختي باشد كه حافظه محوري وكليشه محوري جاي خود را به آزادانديشي، درك صحيح مطالب و نقادي بدهد اما اين رويكردي است كه بايد به وقوع بپيوندد.
سيطره آموزش بر پرورش مشكلي بزرگ و جدي است
- مشكل بزرگ ديگر آموزش و پرورش كه بايد جدي گرفته شود سيطره آموزش بر پرورش است.
- بازار سياه آموزش در اين قسمت فعال است و بهشدت از اينكه ميبينم حتي در دبستان كتب كنكور توزيع ميشود رنج ميبرم زيرا فشار زيادي به دانشآموز و اوليا وارد ميكند.
- بايد در مدارس، پرورش بر آموزش غلبه داشته باشد، معلمان چه بخواهند چه نخواهند در تربيت دانشآموزان مسووليت دارند هرچند در برنامه ششم زمينه اين تحول ايجاد شده اما مهمترين مسالهاي كه بايد مورد نظر ما باشد تغيير نگرش و بينش است گرچه تا به حال فكر ميكرديم ماموريت مدرسه اين است كه دانشآموزان در محيط مدرسه دانش ياد بگيرند امروزه ديگر اولويت اين نيست و بايد مدرسه زندگي باشد، نه تنها مدرسه فراگيري علم.
- امروز شاهد نقدهاي زيادي به آموزش رسمي كشور در جامعه هستيم بايد با نزديكتر شدن به آنچه امروز در نظامهاي تعليم و تربيت روز دنيا ميگذرد اين وضعيت رامديريت كنيم شايد از ابتدا مسير را اشتباه رفتيم، از جايي كه فلسفه و تعليم و تربيت را از يكديگر جدا كرديم در حالي كه نبايد فراموش كنيم كه اين دو حوزه از يكديگر جدا نيستند، ما بايد همه معلمان را به عنوان يك الگوي تربيتي و اخلاقي براي دانشآموزان بدانيم و كلاسهاي درس را محيطي براي تربيت دانشآموز قلمداد كنيم در كشورهايي كه داراي نظامهاي آموزشي و پرورشي پيشرفته هستند بحث بر سر اين موضوع است كه در كنار پرداختن به مبحث اصلي درس كه يك ابزار محسوب ميشود و نبايد به آن به عنوان هدف نگاه كرد، تمام ساعات درسي بايد با محوريت مباحث تربيتي براي دانشآموزان باشد اما در نظام آموزشي كشور ما متاسفانه به اين موضوع توجه
نميشود.
مهارتهاي زندگي را بايد از دوره ابتدايي آغاز كرد
- مهارتهاي زندگي بايد در مدرسه و در كلاس درس و همه دروس آموزش داده شود بايد بستري را فراهم كنيم كه اين مهارتها شكل بگيرند بايد از دوره ابتدايي اين كار را شروع كنيم.
- بايد قدرت تفكر، حل مساله، توان مقابله با مشكلات، صداقت و درستي در وجود كودكان شكل بگيرد؛ چرا بايد شاهد آسيبهاي اجتماعي در اين گروه سني باشيم؟ يك علت اين است كه نوجوان ما نتوانسته در زندگي مسائل خود را با توانمندي حل كند.
- تفكر، انديشهورزي و كسب مهارتهاي لازم از نيازهاي اصلي سنين كودكي است و دانشآموز بايد اين اختيار را داشته باشد تا اين مهارتها را در كلاس درس تمرين كند- در فلسفه تعليم و تربيت، دانشى كه به دانشآموز انتقال داده ميشود، شبه تربيت است و تا زمانى كه به رفتار تبديل نشود، تربيت اتفاق نمى افتد.
تامين و توانمند ساختن نيروي انساني به ياري دانشگاه فرهنگيان
- با توجه به مراحل پيچيده تامين، آموزش و توانا ساختن نيروى انسانى مورد نياز بيش از ١٠٠ هزار آموزشگاه در سراسر كشور، عزم راسخ وزارت آموزش و پرورش بر اين است كه به همّت استادان فرهيخته و دانشمند، كاركنان تلاشگر و مديران شايسته دانشگاه فرهنگيان، فضايى مناسب را براي تربيت شايستهترين معلمان فراهم آورد، بديهى است تحقق اين باور و اراده اميد بخش، به علاقهمندى و اهتمام دانشجو معلمان كوشا، آگاه، مصمم و با برنامه وابسته است.
- انسان هاى آراسته به شور و شعور معلمى، عالم، فاضل و كوشا ميتوانند با حضور جهادى علمى – تربيتى همراه با عشق و انگيزه، درساخت و بهسازى جامعه كارآمدتر باشند.
توسعه علمي، مبناي توسعه ملي و شرط بقاي آن است
- واقعيتها نشان ميدهند كه در مقام اجرا هنوز موانع جدي اعم از شناختي، ساختاري و اجرايي در مسير بنيادي كردن پژوهش در نظام آموزش وجود دارد. تغيير در نگرش تنها يك مساله درون بخشي نيست؛ مسالهاي ملي است كه حداقل بايد در همه سطوح تصميمگيري ملي احساس و درك فايدهمند و اثربخش بودن تحقيق به وجود آيد و « تحقيقات » نيز بناي نيل به هر برنامه موفقِ توسعه قلمداد شود.
بگذاريم كودكي و نوجواني به درون دنياي پژوهش وارد شود، كودكان و نوجوانان را اسير ديوارهاي پژوهش و اسير ديوارهاي آموزش نكنيم. «خلاقيت و نوآوري» مهمترين عوامل صيانت سرمايههاي انساني ما است.
توسعه كشور نيازمند سرمايهگذاري
در آموزش و پرورش است
- اگر بخواهيم توسعه در كشور به جايگاه واقعي خود برگردد و امكان بيشتري براي خدمت رساني به مردم داشته باشيم، بايد براي نيروي انساني در آموزش و پرورش سرمايهگذاري كنيم يكي از وظايف اصلي آموزش و پرورش و فرهنگيان اين است كه مدرسه را به عنوان زير بناي توسعه كشور به مردم معرفي كنند، چرا كه هماكنون اين موضوع هنوز در حد شعار باقي مانده و باور چنداني به آن نيست.
- نقش كليدي نيروي انساني در توسعه را نبايد ناديده گرفت چرا كه اگر به اين موضوع توجه نكنيم شاهد هيچ توسعهاي نخواهيم بود.
- تضمين نسلهاي آينده براي رهايي از موانع توسعه مستلزم تغيير نگرش است و تلاش خواهيم كرد اين رويكرد جديد تحقق پيدا كند.
- در شرايط كنوني مساله رشد و توسعه با تربيت نيروي انساني گره خورده است و امروز معيار توسعهيافتگي كشورها و زمينه ايجاد زندگي باكيفيت براي مردم، شرايط و چگونگي تربيت نيروي انساني است و امروز به ما ثابت شده هرچقدر هم منابع مختلف كشور غني باشند باز هم شايد موجب ايجاد كيفيت زندگي مردم نشود اما توسعه منابع انساني نقش مهمي در ايجاد اين كيفيت دارد.
تعليم و تربيت مشاركتي راه برونرفت از مشكلات است
- براي شكلگيري تعليم و تربيت صحيح، بايد نگاهمان را به تعليم و تربيت مشاركتي و دو سويه سوق دهيم.
- تاكنون بيشترين نگاه ما به بودجه دولتي بوده است كه اين نگرش بايد تغيير كند، اين به آن معنا نيست كه از حمايت دولت برخوردار نباشيم بلكه به اين معناست كه مانند اكثر نقاط دنيا بايد از همه ظرفيتهاي كشور براي آموزش و پرورش استفاده كنيم. از ظرفيتهاي آموزش و پرورش ميتوان در بخش مسائل رفاهي معلمان بهره جست.
معلم تسهيلگر و دانشآموز خلاق، محور تربيت هستند
- آموزش و پرورش بايد بستري فراهم كند تا خلاقيتهاي دانشآموزان رشد كند و معلمان در اين زمينه تسهيلگر هستند.
- بايد در آموزش و پرورش ابتدا به مغز افزار پرداخت و به دنبال آن سخت افزار و نرم افزار نيز به دست ميآيد.
- ايجاد خلاقيت و مهارتآموزي به دانشآموزان نيازمند معلم خلاق است و براي ايجاد خلاقيت در معلمان، بايد آزادي عمل بيشتر به آنها داده شود تا معلم بتواند در فرآيند آموزشي ابتكار به خرج دهد.
- اگر به دنبال تربيت دانشآموز متفكر و خلاق هستيم بايد به شكلي عمل كنيم كه دانشآموزان ما در موقعيتهاي مختلف تفكر كرده و بر همين اساس هم در زندگي عمل كند اما بايد توجه داشته باشيم براي تربيت دانشآموزان و وادار كردن آنها به تفكر نبايد به دنبال پيادهسازي نظام آمرانه باشيم و بيشتر به اين سمت حركت كنيم كه در كنار دانشآموزان به انتخاب مسير آنها كمك كنيم.
اشكال ساختاري در آموزش و پرورش
- وجود مشكلات موجود در نظام تعليم و تربيت كشور نشان از وجود اشكال ساختاري در آموزشوپرورش است كه نپرداختن به آن، با صرف بودجه بيشتر نيز قابل حل نيست ساختار آموزش و پرورش نياز به تغيير دارد كه مهمترين آن ركن قرار دادن مدرسه و پرهيز از تمركزگرايي است.
- كاهش بخشنامهها و دستورالعملها در نظام اجرايي مدارس ما يكي از مواردي است كه بايد در اين مسير به آن عمل كنيم، امروز بايد به اين باور برسيم كه تنها وظيفهاي كه ما در ستاد بر عهده داريم سياستگذاري است و بايد اختيار اجراي بقيه فعاليتها را به مدير مدارس و معلمان واگذار كنيم و از دخالت در جزييترين برنامههاي مدارس فاصله بگيريم.
تربيت دانشآموز نقاد نيازمند معلمان نقاد است
- مسوولان بايد به نقدهاي معلمان توجه كنند و فضا بايد به گونهاي باشد كه آنها بتوانند به راحتي نقد كنند و از نتيجه نقد خود مطلع شوند. اگر قرار است دانشآموزان نقاد تربيت شوند، بايد ابتدا به معلمان اجازه نقادي داده شود.
- معلمان بايد در كلاس درس آزادي عمل داشته باشند تنها چيزي كه در اين موضوع بايد مورد تاكيد قرار گيرد، آن است كه به موازات تفويض اختيار به مدارس، نقطه هدف و چارچوب سياستهاي كلي براي آنان تعريف شود.
كار جناحي و سياسي آموزش و پرورش مانند سم است
- كار جناحي و سياسي در داخل آموزش و پرورش مانند سم است و آموزش و پرورش بايد به مثابه چتري باشد كه همه جناحهاي فكري را تحت پوشش قرار دهد.
- در آموزش و پرورش فارغ از گرايشهاي سياسي، تفكرات اجتماعي و فكري از تعامل با همه گروهها و اقشار جامعه استقبال ميكنيم اعتقاد ما اين است درهاي آموزش و پرورش بايد به روي مردم، دانشگاهيان، نخبگان و... باز شده و آموزش را از چارچوب مدرسه خارج و به بطن جامعه منتقل كنيم. - در آموزش و پرورش فارغ از گرايشهاي سياسي، تفكرات اجتماعي و فكري از تعامل با همه گروهها و اقشار استقبال ميكنيم چرا كه همه ما به دنبال تربيت نسلي قوي و آيندهساز براي كشور هستيم.
مديران مدارس رهبران آموزشي هستند
- مدير با كارمند اداري متفاوت است و بايد مديران مدرسه با دقت انتخاب شوند. يك مدير بايد، معلمبودن را تجربه كرده باشد مدير مدرسه بايد رابطه صميمي با دانشآموزان خود داشته باشد و شادابي و نشاط را در محيط مدرسه برقرار كند.
- تفويض اختيارات بيشتر به مديران مدرسه و تحقق «مدرسهمحورى» به برخى تغييرات ساختارى و نگرشى در رويكردهاى مديران نياز است كه اين امر فرآيندى زمانبر است تا زمانى كه مديران مدارس در نقش كارمندان ادارى وظيفه پاسخدهى به بخشنامهها را داشته باشند، فرآيند ياددهى – يادگيرى در مدارس به كندى انجام ميشود. در برنامه درازمدت مديران مدارس بايد توسط معلمان انتخاب شوند.
گفتمانسازي و نقش معلمان، رسانهها و تشكلها
- در فرآيند گفتمانسازى برنامههاى آموزشوپرورش به ويژه «مدرسه محورى» نزد خانوادهها و دانشآموزان بايد از ظرفيت رسانهها، تشكلهاى معلمى، صاحبنظران تعليم و تربيت و معلمان اهلقلم استفاده كرد، در اين صورت است كه گفتمان آموزش و پرورش تبديل به مساله ملى مى شود و مىتوان با كمك همه بخشهاى آموزش و پرورش، به ارتقاى كيفيت دست يافت.
ارزيابي معلمان بايد توسط خود آنان در مدرسه
و به صورت خود ارزيابي انجام شود
ارزيابي معلمان بايد توسط خود آنان در مدرسه و به صورت خود ارزيابي از فعاليتهاي درون كلاسي انجام شود، زيرا هدف از ارزيابي مچگيري و كنترل نيست، بلكه هدف شناسايي مشكلات و گفتوگو در فضايي صميمي براي رفع آنهاست.
- امروز يكي از مسائل مهمي كه معلمان ما را آزار ميدهد موضوع نحوه و مدل ارزشيابي همكاران فرهنگي در مدارس است و بر همين اساس به دنبال اصلاح اين روند در سالهاي آتي هستيم كه بر اين اساس بيشتر به دنبال خودارزيابي معلمان و همچنين بررسي عملكرد در فعاليتهاي كلاسي و مدرسهاي خواهيم بود ضمن اينكه در حوزه كلانتر برنامهريزي كرديم تا اختيارات از سطح وزارت به استان، از استان به شهرستان و مناطق و از اين بخشها به مدارس منتقل كرده و در قالب همين برنامه شوراهاي آموزش و پرورش استانها و شهرستانها تصميمگيرنده اصلي باشند.
نسلي متكي به اصول مردم سالاري تربيت كنيم
- پيگيري رويه مردمسالارانه در فضاي خانواده و دوري از روش آمرانه در برخورد با فرزندان و ايجاد يك بستر و زمان مناسب براي گفتوگوي صميمي و نقادانه در فضاي خانوادگي در فضاي منزل، عدم سلب اجازه نقادي دانشآموز در مدرسه و ترغيب او به تفكر در مورد مسائل مختلف ميتواند به ما كمك كند كه نسلي را تربيت كنيم كه به اصول مردمسالاري و احترام به يكديگر پايبند باشند. ما بر اين باوريم كه نسل آينده ما بايد متفكر، خلاق و آزاد تربيت شوند، بايد يك بازنگري جدي در سيستم نظام آموزشي مان داشته باشيم و گامهايي را براي استقلالبخشي و دادن اختيار تصميمگيري به دانشآموزان برداريم.
- اين موضوع از دوره ابتدايي براي دانشآموزان آغاز و تا كنكور ادامه پيدا ميكند و نتيجه اين سيستم رقابتي موجب تربيت نسلي ستيزهجو ميشود كه با دوري از مشاركتجويي دايم در حال رقابت با گروهها و دستههاي ديگر است و دامنه اين شكلگيري شخصيتي به رفتارهاي اجتماعي و فرهنگي جامعه هم انتقال
مييابد.