سفر نخستوزير سوئد به تهران و تاثير بر روابط با شمال اروپا
عبدالرضا فرجي راد
استاد ژئوپولتيك دانشگاه
1- پنج كشور شمال اروپا يا نورديك يعني فنلاند، سوئد، دانمارك، نروژ و ايسلند از ويژگيهاي منحصربهفردي برخوردارند كه اين ويژگيها تا حدودي آنها را از بقيه كشورهاي اروپايي جدا ميسازد، هر چند كه هر كشوري در اروپا انحصارا از ارزشهايي برخوردار است كه بدانها افتخار ميكند. شايد بتوان گفت در ميان كشورهاي شمالي اروپا سوئد نقش محوري داشته و تا گذشته نه چندان دور تحولات و تصميمات سياسي، اقتصادي و اجتماعي در اين كشور بر بقيه كشورهاي نورديك نيز اثر ميگذاشت. در سالهاي اخير با توجه به پيشرفت تكنولوژي، عضويت در اتحاديه اروپايي و ثروتمند شدن، تكتك اين كشورها نقش مستقل بيشتري را بازي ميكنند. سوئد كشوري است صنعتي كه صنعت مادر در آن سرزمين از زيربناي خوبي برخوردار است ضمن اينكه همچون كشور آلمان توانسته است محصولاتي با كيفيت بالا توليد كند و مشتريان زيادي را به سوي خود جلب نمايد. از نقطه نظر صنعتي هيچ كدام از كشورهاي شمال اروپا به پاي سوئد نميرسد ولي در دو سه دهه اخير اين كشورها سرمايهگذاريهاي بسياري در بخشهاي مربوط به فناوريهاي نوين انجام دادهاند كه نظر جهانيان را به سوي خود جلب كردهاند. ارايه خدمات اينچنيني باعث شده كه كشورهاي نورديك به ثروت زيادي دست پيدا كنند و اين ثروت را در جهت رفاه و آسايش مردم خود به كار ببرند و حتي در قوانين خود طوري برنامهريزي كردهاند كه نسلهاي بعدي نيز بتوانند از ثروتهاي انباشته استفاده كنند. تقريبا كشورهاي شمالي از يك فرهنگ سياسي، اجتماعي و اقتصادي نسبتا مشابه برخوردارند و در سياست خارجي خود نيز از اين روند پيروي ميكنند. به طور مثال اگر كشوري از شمال اروپا رابطه خود با كشوري ديگر همچون ايران را بهبود بخشد بر روي ديگر كشورهاي منطقه نيز اثر ميگذارد. پس از توافق هستهاي با 1+5 ابتدا اين نروژيها بودند كه قدم جلو گذاشته و خواهان توسعه رابطه با جمهوري اسلامي ايران شدند. هرچند كه ابتكار نروژيها امري است طبيعي زيرا آنها به خاطر پيشرفت خود در امر تكنولوژي نفت و گاز و سابقه سرمايهگذاري و فعاليت در ايران ظرفيتهاي كشور ما در اين حوزه را براي خود ارزشمند تلقي ميكنند.
سفر نخستوزير سوئد و هيات همراه به تهران قطعا بر كشورهاي ديگر نورديك نيز اثر مثبت خواهد گذاشت و بايد از اين فرصتهاي ايجاد شده كمال بهرهبرداري را كرد. كشورهاي نورديك ميتوانند هم در امر سرمايهگذاري سنگين همچون ماشينآلات، كشتيسازي و هم بخشهاي سبكتر ولي با اشتغالزايي بالا با جمهوري اسلامي ايران همكاري كنند.
2- در بخشهايي همچون نرمافزاري و فنآوريهاي اطلاعاتي، تكنولوژيهاي جديد، پزشكي، دانشگاهي، هتلسازي و گردشگري و راهآهن. ضمن اينكه در بخش بازرگاني نيز ميتوان فعاليتهاي بسيار كرد.
تعداد زيادي ايراني و مردماني از كشورهاي مسلمان در كشورهاي شمال اروپا زندگي ميكنند كه آداب و رسوم و فرهنگ خود را عموما حفظ كرده و علاقهمند به خريد كالاهايي از منطقه خود هستند.
از اين ظرفيت با يك برنامهريزي درست ميتوان در جهت افزايش صادرت غيرنفتي اقدام كرد همچنان كه تركهاي مقيم منطقه به واردات كالاي هرچه بيشتر از كشورشان يعني تركيه تلاش ميكنند. سوئد يكي از كشورهاي پيشرو در امر هواپيماسازي به ويژه هواپيماي مسافري كوچك و جنگي است كه ميتوان در اين زمينه با اين كشور مهم شمالي وارد گفتوگو شد. در زمينه محيط زيست و تصفيه فاضلاب و دفع زباله كشورهاي منطقه به موفقيتهاي زيادي دست يافتهاند و آمادهاند در اين زمينه با كشورهاي جهان سوم و از جمله ايران همكاري كنند و بر اين امر تاكيد دارند.
3- در زمينه سياست خارجي اين كشورها نسبت به ديگر كشورهاي اروپايي مستقلتر عمل ميكنند. شايد بتوان گفت كه در قضيه فلسطين اين كشورها بيش از هر كشور ديگر اروپايي به فلسطينيها نزديكترند و معمولا روابط آنها با اسراييل انتقادي است.
اما آنچه در مقطع فعلي ميتواند توسعه رابطه با سوئد و كشورهاي شمالي اروپا را براي ما مفيدتر و ارزشمندتر كند كسب تجربه آنها در زمينه شفافيتسازي، سيستم مالياتي عدالت محور، كاهش شكاف بين فقير و غني و مبارزه با فساد است. يعني آن چيزي كه فعلا مردم كشور ما از كمبود آن رنج ميبرند. اگر كشور ما بخواهد باتوجه به شعارهاي انقلاب موفقيتهايي در زمينههاي فوق الذكر داشته باشد لازم است علاوه بر همكاريهاي صنعتي و تجاري به اين مسائل حياتي نيز در توسعه رابطه با شمال اروپا توجه جدي كند. ضمن اينكه لازم است تفاهمنامهها هر چه زودتر به قراردادهاي اجرايي تبديل شود.