ميدان دادن به مجري و منتقد هفت
ابراهيم عمران
چرا برنامه تلويزيوني «هفت» و مجري و منتقد آن در برابر جشنواره فيلم فجر موضعي انتقادي كه به بيانصافي پهلو ميزند، ميگيرند؟ و اصولا چرا بايد از همان زمان مشخص شدن نام فيلمها خبر از آن بدهند كه جشنواره امسال چنين و چنان خواهد بود و منتظر بايد باشيم كه داوريها نيز در اعلام نامزدها به گونهاي باشد كه به مذاق خيليها خوش نخواهد آمد و واگويههايي از اين دست كه در بطن خود نشان ميدهد اين كارشناس و مجري، خود را فراتر از همه عقلهاي ديگر ميدانند و هر امري كه در مديوم سينما انجام ميگيرد، اگر با ميل و اراده آنان همراه نباشد، بايد منتظر آن باشند (فاعلان امور سينما) در برنامه هفت خط و نشانشان، از خجالتشان در آيند. و چون متكلم وحده هستند و در بيشتر زمانها، هرچه كه در لحظه به ذهنشان ميرسد به همه و در اينجا هيات داوران، منتسب ميكنند. جدا از واكاوي چنين نگاهي كه از روحيه به سرانجام نرسيدن انتقادهايشان، ميآيد، چه كه هرچه گفته و نوشتهاند از «فيلم ماقبل بد» و «ما بعد بد»، فرد يا افرادي به پندهاي آنان گوش نميدهند و چه آزار فكرياي از اين بالاتر كه به حرف كسي گوش ندادن كه خويش را مصدر همه امور ميدانند؛ كه چه بايد به وجه ديگري از اين «خلاف جهت» شنا كردن هم پرداخت. وجهي كه تلاش دارد در نگاه و كلام و ميميك صورت و با نيشخند و لانگشات و كلوزآپ گرفتن از خويش، خود را «هرم» سينماي ايران نشان دهد. اگر دقت شود در فرم بيان مجري، كه با بيحالي و رخوت حرف ميزند؛ كه لازمه چنين برنامهاي از اصل بايد، بيان قوي و هيجاني مانند مابه ازاي ورزشياش (نود)، يا صميمت مجري اولش، باشد. يا طرز نشستن و نگاه عاقل اندر سفيه، منتقدش به طرف مقابل (در بيشتر مواقع)، نشان از آن دارد كه دوگانه مجري، منتقد، حداقل در نگاه بيشتر مخاطبين اين برنامه، منتقد قبل بد، هستند و چه امري بدتر از اينكه اين حس، منتقل شود كه افسوسانه شده است.
شايد اگر اين دوستان در مجامع عمومي بيشتر ميبودند و از افراد عادي، اين حرفها را ميشنيدند، به تغيير رفتار هيستريك خود، ميكوشيدند. اي كاش فرصتي پيش ميآمد تا اين تفكر هم صاحب اجرايي جشنواره ميشد تا خيلي از مسائل فكري واقعيشان براي عموم، عيان. به حالتي كه هم هيات انتخاب اين انديشه ميبودند و هم هيات داوري، تا مخاطبين سينما، دستپخت آنان را نيز ميل ميكردند. همه اين رجز و مخالفخوانيها، به باور بسياري از اين برميآيد كه چرا «ما» در تصميمگيريها نيستيم. اگر باور شود اين نيتشان براي مسوولان اجرايي جشنواره به حتم اين دو گانهسازي در حوزه سينما، از بين خواهد رفت. هر چند شايد اين پيشنهاد باج دادن و سهم خواهي نام گيرد؛ ولي فوايد آن كم نيست و ميزان سواد و دانش خيليها در انتخاب و داوري مشخص خواهد شد.
پس توصيه ميشود اين دوستان كه حاليه تريبون تلويزيون را در اختيار دارند، فرصتي هم براي عرضاندام در اين مورد را نيز به دست آورند تا «هفترنگشان» نشود «هفتاد رنگ».