سفري براي كاهش تنش
و افزايش آرامش
رضا ميرابيان
سفير اسبق ايران در كويت
عصر ديروز، رييسجمهوري اسلامي ايران به كويت رفت و با مقامات كويتي به ويژه امير اين كشور ديدار داشت. اين سفر با وجود كوتاه بودن، در شرايط مهم و حساسي انجام شده و از زواياي مختلفي مانند روابط دوجانبه ايران و كويت و همچنين روابط ايران و شوراي همكاري خليج فارس برخوردار است و ميتواند دستاوردها و پيامدهاي مهمي را نيز به همراه داشته باشد. از يكسو، سفر آقاي روحاني به كويت را ميتوان در پاسخ به سفر دو سال پيش صباح احمدجابر صباح، امير كويت به تهران دانست. در واقع، امير كويت پس از سلطان قابوس، پادشاه عمان دومين فردي بود كه در دولت يازدهم از ميان سران كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس به تهران آمد و ديدار و رايزنيهاي سازندهاي هم با مسوولان ايراني در آن مقطع صورت گرفت و توانست به حل برخي مشكلات موجود و رفع گرهها در آن مقطع ميان دو كشور كمك كند. ايران و كويت در طول سالهاي گذشته و به ويژه پس از پايان جنگ تحميلي، همواره روابط نسبتا خوب و سازندهاي با يكديگر داشتهاند، به گونهاي كه اگر تنش و اختلافي ميان جمهوري اسلامي ايران با برخي ديگر از كشورهاي منطقه مانند عربستان وجود داشته است، آن تنشها و اختلافات كمتر در روابط ميان ايران و كويت ظهور و بروز داشته و از سويي، كويت همواره تلاش كرده است تا در روابط خود با ايران مستقلانه رفتار كرده و كمتر تحت تاثير بازيگر يا بازيگراني قرار گيرد. شايد يك علت اين مساله، به خاطر اين باشد كه ساختار كويتيها نسبت به ديگر كشورهاي عربي مردميتر است و از سازوكارهايي نسبتا دموكراتيك برخوردار هستند. همچنين صباح احمد جابر صباح، امير كويت فرد اصيل و باتجربهاي است كه هم در ميان مردم كشور خود و هم در ميان كشورهاي منطقه داراي وجاهت است. از سوي ديگر، سفر رييسجمهور كشورمان به كويت در فاصله كوتاهي از آورده شدن پيام محرمانه امير كويت توسط وزير امور خارجه اين كشور به تهران كه گفته ميشود پيام سران شوراي همكاري خليج فارس به ايران براي گفتوگو و آغاز همكاري است انجام ميشود و از اين جهت ميتواند ابعاد منطقهاي نيز به همراه داشته باشد. انجام اين سفر با توجه به آن پيام و اين تمايل از سوي كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس ميتواند نشانه و علامت مثبتي به كشورهاي منطقه تلقي شود كه ايران علاقهمند به گفتوگو و آماده حل و فصل اختلافات است و ميتواند آن پيام را تحكيم كرده و مبنايي براي آغاز گفتوگو و تداوم رايزنيها باشد و زمينهاي را براي بهتر شدن شرايط كنوني منطقه – كه وضعيت چندان مطلوبي هم نيست و حتي ميتوان از بحراني بودنش سخن گفت – مهيا كند و اختلافات را حل كرده و دوستيها و برادريها را تقويت كند. در اين چارچوب، كويتيها بيترديد ميتوانند نقش مهمي را ايفا كنند زيرا ايران، اين كشور را دوست خود ميداند و كويتيها را قابل اعتماد ارزيابي ميكند و كويت هم در شوراي همكاري خليج فارس از توانمنديهاي خوبي برخوردار است. با اين حال، انجام اين گفتوگوها ضروري است؛ هرچند كه سياستهاي كلان جمهوري اسلامي ايران مبتني بر شرايط و اتفاقات زودگذر نيست. تهران از ابتداي انقلاب اسلامي، اولويت اصلي خود را در عرصه سياست خارجي، همسايه و كشورهاي اسلامي قرار داده است و سياست كلان خود را بر اين مبنا قرار داده است كه آرامش و امنيت در هر دو كرانه خليج فارس وجود داشته باشد زيرا معتقد هستيم ايران زماني ميتواند امن باشد كه منطقه امن باشد برخلاف برخي كشورهاي منطقه كه امنيت خود را مستقل از امنيت منطقه تلقي و فكر ميكنند ناامني ديگران، براي اين كشورها امنيتآفرين است. در همين راستا، در سفر رييسجمهور، مسوولان ايراني ميتوانند نظرات خود را به مقامات كويتي منتقل كنند و آمادگي تهران را براي همكاري در جهت ايجاد امنيت و برقراري آرامش و ثبات در منطقه اعلام كنند. تهران معتقد است كه دستيابي به امنيت در منطقه خليج فارس راهي جز همكاري دستهجمعي همه كشورها با يكديگر ندارد و عدم همكاري ميتواند زمينهساز حضور بيگانگان از جمله امريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي شود و اين مساله، موضوعي نيست كه مورد علاقه ما باشد زيرا حضور بيگانگان نه تنها امنيتآفرين نيست بلكه ثباتزدا و تنشآفرين است. در نهايت، سفر رييسجمهور ايران به كويت ميتواند در مقطع حساس و خطير كنوني از اثرگذاري بالايي برخوردار باشد و نقش اساسي و مهمي در رفع سوءتفاهمها، كاهش تنشها و ايجاد امنيت و افزايش آرامش و ثبات در منطقه داشته باشد و كليدي براي قفل عدم گفتوگو ميان ايران و كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس باشد و باب مذاكره و ديپلماسي ميان طرفين را مهيا سازد و گشايشهايي هم در روابط دوجانبه و هم در مناسبات منطقهاي ايجاد كند.