اين پولها خوردن ندارد
سيد علي ميرفتاح
حرفم براي همه شما آشناست؛ چهبسا مثل من گرفتارش باشيد و از دستش زير لب غُر بزنيد و حرص بخوريد. اگر به بالاترين مقام موبايل و ارتباطات كشور راه داشتم، حتما كتبي و شفاهي به عرضش ميرساندم كه «اين رسمش نيست و اين پولها خوردن ندارد.» اگر كمفروشي و غش در معامله براي كاسبها جزو بد و قبيح است براي كاسبهاي كل هم بد و قبيح است و براي دولت بدترين و اقبح. آن موقعي كه روي گوشي موبايل، «تريجي» قسمت ميكردند من هم خام شدم و مثل خيليهاي ديگر ثبتنام كردم و خير سرم به سلولار ديتا وصل شدم، اما چه وصل شدني؟ حتي براي سند و ريسيو ساده يك پيام معمولي هم اشكم در ميآمد كه بتوانم از پس كار بربيايم. غافل ميشدي، تريجي گوشي ميرفت و جايش را به يك «اي» بيخاصيت ميداد. با «اي» انگار كه اينترنت نداريد و صرفا يك تلفن معمولي غيرهوشمند داريد. مخابرات ثانيهاي در گرفتن پول از بنده و امثال بنده تعلل نميكند، اما عين خيالش نيست كه در ازاي اين پول خدمات هم بدهد. پول تريجي را ميگيرد، اما به جاش يكاي ميدهد. كه به هيچ دردي نميخورد. با اي نميتوانيد حتي كمحجمترين پيام تلگرامي را باز كنيد. اما كاربران موبايل در ايران باهوشند و راههاي عجيب و غريبي را بلدند كه ميتوانند تريجي را – ولو دو، سه دقيقه – برگردانند و كارشان را راه بيندازند. يكي به من ياد داد اگر «سلولار ديتا» را خاموش و روشن كنم E ميرود و جايش را به 3G ميدهد. اما اين نقل و انتقال خيلي سريع است و اگر دير بجنبي دوباره «اي ايز كامينگ». چون من هر روز به خاطر مجله و روزنامه مجبورم چيزهايي را بگيرم و بفرستم، بيش از مردم عادي با اين خدمات مخابرات درگيرم. لذا اي و تريجي را مثل دو موجود سرتق و عوضي ميبينم كه در كار و بارم اخلال ميكنند و دايم اسباب زحمتم را فراهم ميآورند. در اين ميان گفتند براي راحتي حال كاربران، مخابرات آفر جديد داده و سيستم «التياي» را وارد بازارش كرده. باز فريب تبليغات را خوردم و فكر كردم از اين طريق ميتوانم مشكلم را حل كنم. آمدم سرمه به چشم گوشيام بكشم، زدم كورش كردم. اول، سيمكارت را عوض كردم، بعد هم منتظر نزول اجال جناب التياي شدم، اما اگر بگوييد اوضاع اينترنتيام خوب شد، نشد. بدتر هم شد. خواستم قاتق نانم شود، قاتل جانم شد. حالا علاوه بر همان وضعيت اسفبار قبلي، هرازگاهي، كلا از مدار ارتباطات متداول هم بيرون ميافتم. يعني اينترنت كه وصل نميشود هيچ، كل سيستم را وارد «نوسرويس» ميكند. قبلا نميتوانستم ايميل ملت را بگيرم، حالا جواب تلفنشان را هم نميتوانم بدهم. همين چند روز پيش چنان نو سرويس شدم كه همكارانم نگران شدند و چيزي نمانده بود كه اسم و عكسم را به كلانتري بدهند و در تصادفيها دنبالم بگردند. اولش فكر ميكردم مشكل از من و گوشي من است. هم ميخواستم گوشي را عوض كنم و هم اگر بشود خودم را. اما ديدم بقيه رفقا هم بندگان خدا فريب التياي را خوردهاند و براي خود معضل درست كردهاند. هيچكدام هم از سرويسي كه ميگيرند و پولي كه ميدهند راضي نيستند. اين نارضايتي منحصر به التياي و تريجي نيست بلكه شامل انواع سرويسهاي اينترنتي است كه در بازار ايران وجود دارد. از اين حيث دولت و بخش خصوصي فرقي با هم ندارند و هر چقدر زورشان برسد كم ميفروشند و زياد ميگيرند. از آنجايي كه در اين نوع معاملات اكثر كاربران از اصطلاحات و كلمات سر درنميآورند، اينها هم هر كاري بخواهند ميكنند و هر صورتحسابي كه بخواهند ميفرستند. تكان بخوري نامه ميفرستند كه حسابت صاف شده و بايد حجم جديد بخري... براي اينكه متوجه كمفروشي بشويد، همين يك نكته كافي است كه هيچكدام از سرويسهاي «ايدياسال» منطبق بر سرعتي كه ادعا ميكنند نيست، آخر اين چه روشي است كه حتي نصاب شركتشان هم تصريح ميكند كه سرعت واقعي ربطي به سرعت مندرج در قرارداد ندارد؟ اگر اين مصداق كمفروشي نيست، پس چيست؟ يك دليل اينكه اكثر پول اينترنت با وجود زيادياش بيبركت است همين است كه آنقدر از بغل خدمات ميزنند كه باعث نارضايتي همه مشتريها ميشوند و به جاش روزي چند خروار فحش ميخورند.