هر دو تجاوز، دو روي يك سكه
اكنون اين قضيه را ميدانم و دربارهاش مفصل خواهم نوشت. همه موشكهاي زرادخانه اسد در دسترس ما بود. از بررسي و تحليل كارشناسي چيز ديگري هم فهميديم. تسليحات زرادخانه او هيچ شباهتي به سلاحهاي استفادهشده در غوطه نداشت. خيلي از آدمهايي كه ميشناسم، حاضر نيستند علني بگويند؛ ولي آنهايي كه ميشناسم، ميگويند ارتباطي بين نمونهها نبود. بين آنچه بشار اسد به ما داد و آنچه در غوطه استفاده شده بود، ارتباطي نبود. اين براي من جالب است. چيزي را ثابت نميكند؛ اما راه را براي تحقيقات و پرسوجوهاي بيشتر باز ميكند. با اين ملاحظات به نظر نميرسد كه، در درجه اول؛ دولت سوريه بمب شيميايي داشته باشد. زيرا در نوبت پيش روسها در هماهنگي كامل با امريكا تمامي تسليحات شيميايي دولت سوريه را از اين كشور خارج كردند. ثانيا؛ دولت سوريه حتي اگر بمب شيميايي هم داشته باشد هيچ انگيزهاي ندارد كه بخواهد با توجه به تجربه قبلي چنين اقدامي را انجام دهد و طبيعي است كه چنين اقداماتي را بدون مشورت قبلي متحدين خود انجام نخواهد داد و طبيعي است كه آنان هم مانع شوند. براساس قاعده، اينكه چه كسي از جنايت سود ميبرد، همان قاتل است، سود برنده اصلي از اين بمباران دولت ترامپ و متحدان منطقهاي آن است. هر دولتي متوجه ميشود كه كاري نكند كه ترامپ را تحريك كند. بنابراين به احتمال فراوان اين اقدام به وسيله گروههاي تروريستي نزديك به عربستان انجام شده و با اطلاع يا هماهنگي قبلي امريكاييها بوده است. پايكوبي عربستان و تركيه در اين ماجرا چيز عجيبي نيست، ولي حمايت كشورهاي اصلي اروپا از اقدام ترامپ بدون آنكه هيچ مستندي براي اثبات ادعاي خود داشته باشند، نشان ميدهد كه اروپا همچنان توجيهگر امريكاست، حتي امريكاي ترامپ.