احزاب كجا هستند؟
اكنون پس ازسالها، باوجود رويش و پيدايش نهادهاي حزبي و مدني هنوز جامعه ايران فاصلهاي فاحش با ترتيبات و نظامات حزبي دارد و احزاب موجود به حداقلي از كاركردها و نقشهاي حزبي بسنده كردهاند، ساختار مشاركت سياسي برمحور حضور تودهاي و نظام توزيع قدرت برپاشنه روشهاي هميشگي ميچرخد.
در برخي موارد حتي علايمي از بازگشت و رجعت به آيينها و سنن گروهي و تيمچهاي ديده ميشود و سردمداران حزبي، ماندن در جلد سنتهاي جناحي گذشته را به پوشيدن جامه مدرنيسم ترجيح ميدهند. عجيبتر آنكه، برخي حزب پيشگان در پيوند با اركان قدرت و ثروت به توليد سياستها و اقدامهايي برضدخود و بريدن جوانههاي حزبي سرگرم شدهاند و شاهد مثال معكوس اين ضربالمثل تاريخي شدهاند كه چاقو، دسته خودش را نميبرد.
واقعيت اين است كه گذار به دوران تحزب و نظام حزبي، مستلزم پيش نيازها و لوازمي بود كه مهمترين آن تغيير و انعطاف در نگاه تاريخي است كه حاكميت به امر احزاب و كارحزبي بود. مشكل اساسي همچنان اخيرا در كنگره يكي از احزاب مطرح شده اين است كه پس از بيش از دو دهه هنوز حزب و تحزب به عنوان حقي از حقوق اساسي جامعه و روشي درميان روشها و آيين زمامداري و مديريت سياسي به رسميت شناخته
نشده است.
امروز، همچنين ارزش تشخص طلبى از «جمع» و «سازمان» و «حزب» و ساير هويت هاى جمعى، به هويتهاى فردى منتقل شده است، يعنى «چهرهها»، «فردها» و «فرديتها»ى متمايز اهميتى بيشتر از هويتهاى جمعى يافتهاند و نهضت بدون تشكل از نهضت متشكل اهميت و اولويت بيشترى يافته است. دراين شرايط، ديگر نمى توان به بازى فوقالعاده يك بازيگر فوق ستاره (كاريزماتيك)، يا نقش آفرينى متمايز يك گفتمان زيبا يا تاثيرات ويژه يك دسته از نخبگان فكرى و ابزارى دل بست.
همين تن پوشي قباي ضد حزبي احزاب، ضريب سرگشتگي و سردرگمي افكار عمومي را تشديد و تجديد كرده است. از همين رو در انتخابات آتي كه رقابت اصلي شايد ميان روحاني و رييسي باشد، ميدان رقابت بايد ميدان دو تفكر و دو برنامه باشد نه هو بما هو ميان دو نفر. به واقع اين پرسش را بايد هياتمديره احزاب ايراني پاسخ دهند كه كمكاري آنها براي ساخت جغرافياي ذهني و منظومه فكري تودههاي اجتماعي چه توقعي از رفتار انتخاباتي مردم ميتوان داشت؟با كانديدايى كه هنوز با يك برنامه جامع نيامده، چگونه بايد برخورد كرد؟ آيا احزاب و جناحهاي سياسي انتظار دارند كه در ولوله تجادلات و تنازعات سياسي ميان خود، ناگهان و در طول يك شب اعتماد مردم جمع شود و آنها بتوانند از رأى مردم برخوردار شوند؟
بهترين راه براى جناحها، جبههها، احزاب، گروهها و بازيگران سياسي تشكيلاتي آن است كه با «تاملي تاريخي» و بازگشت به خويشتن هويتي خويش و در فرصت باقيمانده تا انتخابات برنامه جامع راهبرديشان براي اداره كشور و آيندهاي كه براي جامعه متصور هستند را با نمايهها، عناوين و راهحلهاي شفاف در اختيار بررسي و نقد افكار عمومي قرار دهند.