پرسشهايي درباره جلالي
علي عالي
مجيد جلالي هنوز معترض است. او بعد از سوت پايان بازي پيكان و پرسپوليس، روي نيمكت نشست و حاضر نشد به رختكن برود. حتما به جملاتش براي كنفرانس خبري فكر ميكرد؛ توطئه. بهمدد شبكههاي اجتماعي و حضور پررنگتر رسانهها، كمتر پيش ميآيد توطئهها پنهان بماند و تنها در كانونهاي قدرت طرح شود. ماجرا ساده بود. تاكتيك مجيد جلالي براي امتياز گرفتن از پرسپوليس شكست خورد. آنهم نه با ناداوري. آنهم نه با تباني. فوتبال به عنوان اتاقي شيشهاي نشان داد كه انديشههاي جلالي در اين بازي شكستخورده بود. اما سرمربي پيكان از شكستي فوتبالي، توطئهاي پنهان و پشتپرده ساخت. واژهها را پشتهم رديف كرد. حاضر نشد شكست را بپذيرد. با پرسشهايش، حواسها را از نتيجه دور كرد. او بهخوبي ميداند اين حرفها در جامعه خريدار دارد. او ميداند اگر مقابل استقلال يا پرسپوليس از دستهاي پشتپرده حرف بزني، حداقل هواداران رقيب استقبال ميكنند و اين يعني مقبوليت عمومي. جلالي شكست را نپذيرفت. هنوز هم سر حرفش هست. او ديروز تكرار كرد: «بله من روي همه حرفهايم هستم» و ادامه داد: «من از اين بازيها چه زماني كه در وحدت بازي ميكردم تا الان زياد ديدم و اگر حرف هم بزنيد محكوم ميشويد. بايد ببازي و بروي تا اين حرفها دربارهات مطرح نشود. برخيها به من انتقاد كردند كه چرا وقتي ميبازي اين حرفها را ميزني و پاسخ من اين است كه همه اين طور هستند. تا وقتي مورد تهاجم نباشيد صدايتان درنميآيد». موضوع ساده است؛ مجيد جلالي نميخواهد بپذيرد شكست خورده است. دلايل شكست را نميبيند. رفتاري نابالغ از مربياي بالغ. علتش را عدهاي محدود ميدانند. مجيد جلالي اگر پيكان را آسيايي نكند، نميتواند در اين تيم بماند. او نياز به برد پرسپوليس داشت. همانطور كه همه بازيهاي باقيماندهاش را هم بايد ببرد. نتوانست و حالا ميخواهد حواسها را از اصل ماجرا دور كند. پرسشها درباره مجيد جلالي كه به غلط خيليها «مجيد كامپيوتر» صدايش ميكنند، بسيار است. از آخرين موفقيت او در يك تيم چند سال ميگذرد؟ چرا او هميشه با باشگاههاي متمول قرارداد ميبندد؟ با كارنامهاي ناكام و بيش از 10 سال از آخرين قهرماني در ايران، چگونه تيمهاي صنعتي به او اطمينان ميكنند؟