يادداشتي بر فيلم
شب دراز فرانسيسكو سانكتيس
پرسه در بحران
شاهين محمدي زرغان
فيلم «شب دراز فرانسيسكو سانكتيس» كه در بخش مسابقه جشنواره جهاني فجر حضور دارد، نخستين فيلم بلند داستاني فرانسيسكو ماركز و آندرئا تستا است كه در جشنواره فيلم كن نيز به نمايش در آمد و بر سر دوربين طلا و جايزه بخش «نوعي نگاه» به رقابت پرداخت. داستان اين فيلم در شهر بوئنوس آيرس سال ١٩٧٧ روي ميدهد. فرانسيسكو سانكتيس مرد خانوادهاي است كه زندگي آرام و بيدردسري دارد و اين مساله در نماي ابتدايي فيلم و بده بستانهايي ساده و در عين حال بجا، به خوبي نشان داده شده است. همكلاسي سابق فرانسيسكو به نام «النا» بعد مدتها با وي تماس ميگيرد و طي قراري حضوري از او ميخواهد تا اجازه دهد شعري كه فرانسيسكو در زمان دانشجويي در نشريهاي با نام مستعار چاپ كرده است را در روزنامهاي ونزوئلايي منتشر كند و در راه النا نام و آدرس دو تني كه قرار است توسط نيروهاي ديكتاتوري دستگير شوند را به فرانسيسكو ميگويد و از او ميخواهد تا آنها را نجات دهد. درهمين نقطه است كه بحران فرانسيسكو آغاز ميشود. ديگر از آن خانه آرام خارج شده و به اجبار با واقعيت بيرون مهآلود روبهرو شده است و بايد تصميم بگيرد كه به آغوش آرام خانه بازگردد يا به خود قديمي خويش كه در شعر آزاديخواهانه وي قبلا تبلور يافته و خاموش شده و با جرقه النا به مرز انفجار ميرسد. وقتي دوباره به خانه بازميگرديم ديگر فرانسيسكو آرام و قرار ندارد و ميتوان حال مضطرب او را درك كرد و وقتي از خانه بيرون ميزند شب طولانياش آغاز ميشود كه اين شب با نماهاي طولاني ولي نه خستهكننده و كاملا درست، براي ما نيز طولاني ميشود. كوچههاي تنگ، نور شب و دوربين درست كه گاهي به فرانسيسكو چسبيده تا حال وي بر ما نمايان شود و گاهي از او دور ميشود كه فضاي خفقانآور آن دوران، دستان پرتوانش را بر گلوي مخاطب مياندازد.
اين دو كارگردان جوان، كل فضا را استرسآور باقي نگه ميدارند تا مخاطب نيز در اين كوچهها بدود و اضطراب را تجربه كند. اين فيلم نه در مورد آزادي است، نه خشونت و فضاي خفقانآور ديكتاتوري و نه تلاش براي رهايي و مبارزه است بلكه داستان فاجعه است! فاجعه واقعيت بيرون و تضادش با بيخيالي و آرامش درون خانه كه باسمهاي و پسزننده است. فاجعهاي كه دستگيري مبارزان نيست، بلكه تعليق ميان واقعيت و جهانساختهاي و خستهكننده است و رويارويي با آن است كه خود واقعي، خود را از خروارها كنشهاي شخصي بيرون ميكشاند و به درون جامعه پرتاب ميكند و فرانسيسكو با شعر انقلابي خود يكي ميشود و شب طولاني را براي نجات آن دو تن آغاز ميكند. همانطور كه پيشتر نيز به آن اشاره شد، كارگردانان در بازنمايي بحران و ايجاد فضاي دلهرهآور آن دوران آرژانتين، با انتخاب درست زواياي دوربين و نور بسيار خوب، موفق عمل كردهاند اما در شخصيتپردازيها ظرافتي به خرج ندادند و در ميان راه، آن را رها كردند كه گويي براي رسيدن به داستان اصلي آنقدر ذوق داشتهاند كه حوصله اين كارها را نداشتند و سريع به اصل موضوع رسيدند. شب دراز فرانسيسكو سانكتيس، يكي از آثار قابل قبولي است كه تا اينجا، در جشنواره جهاني فجر امسال به نمايش در آمده است.