ايران اي سراي اميد
سروش صحت
فردا جمعه است. روز رايگيري. همه جا صحبت انتخابات است، توي تاكسي هم. مردي كه جلوي تاكسي نشسته بود، گفت: »الان ديگه هر كي ميدونه ميخواد به كي راي بده.» زني كه عقب تاكسي نشسته بود، گفت: «من راي نميدم.» راننده از توي آينه نگاهي به زن كرد. مرد گفت: «خانم خواهش ميكنم راي بديد...اين دوره راي دادن خيلي مهمه.» زن گفت: «هر دوره همين رو ميگيد.» راننده گفت: «براي اينكه هر دوره مهمه.» زن گفت: «من كه تا حالا راي ندادم.» راننده دوباره در آينه به زن نگاه كرد. بعد دستي به موهاي سفيدش كشيد و چيزي نگفت. مدتي سكوت شد. راننده ضبط را روشن كرد. ترانه «ايران اي سراي اميد» پخش شد. راننده گفت: «من حتما راي ميدم.» باز سكوت شد همه به ايران اي سراي اميد گوش كرديم. زن پرسيد: «واقعا اين دوره خيلي مهمه؟» مرد گفت: «بله... خيلي».