نگاهي به كتاب «ايران در تاريخ جهان» نوشته ريچارد فولتس
قرص ويتامين تاريخ
مريم گودرزي
«تاريخ (يا گذشته) چراغ راه آينده است!» اين جمله از فرط تكرار نخنما شده است و مبتذل اما همچنان ما ملتي هستيم كه تاريخ نميخوانيم و در تاريكي، كورمال كورمال، به جلو حركت ميكنيم. در اين ميان كتابهاي تاريخي مدارس هم تا آنجا كه ميتوانند به تاريخ زدگي ما كمك ميكنند تا جايي كه هرگز رغبت نكنيم سراغ كتاب تاريخي درست و حسابي برويم و ببينيم اين «اشك اول» و «اشك دوم» واقعا كه بودند و چه كار كردند. در ساليان اخير كه نشر رونق گرفته و تعداد نويسندگان و مترجمان در حال پيشي گرفتن از تعداد كتابخوانها هستند اتفاق خوبي كه افتاد نگارش و ترجمه كتابهاي بسيار خوبي درباره تاريخ ايران است كه برخي از آنها جذابيتي فراتر از رمان و داستان دارد. كتابهاي تاريخ به تدريج در حال كم كردن فاصله با مخاطب هستند و تلاش ميكنند با ايجاد انعطاف در سبك و سياق روايت تاريخ آن را دلنشين و خواندني كنند. بخشي از مشكل مردم براي نخواندن تاريخ ايران، حجيم بودن آن است. تاريخ پر فراز و نشيب ايران گفتني كم ندارد و گنجاندن اين تاريخ چندهزارساله در يك كتاب اگر غيرممكن نباشد بسيار بسيار دشوار است؛ اما ريچارد فولتس به خوبي توانسته آن را آنچنان فشرده كند كه در 170 صفحه (كه تازه ده صفحه آن تصوير است) بگنجد.
شايد در نظر اول باورپذير نباشد كه چنين كتاب كوچكي توانسته چنين حجم عظيمي از اطلاعات تاريخي را در خود جاي دهد اما هرآنچه اطلاعات تاريخي كلي و بدون حواشي و جزييات پر طول و تفصيل نياز داريم در اين كتاب مييابيم از 3500 سال قبل از ميلاد تا انقلاب اسلامي. زياد بيراه نيست اگر بگويم اين كتاب شبيه قرص ويتاميني است با دوز بالا كه اگرچه جاي مطالعه مفصل تاريخ را نميگيرد ولي بسياري از نيازهاي كلي را تامين ميكند. درست است كه بسياري از گفتنيهاي ريز و درشت عصر غزنويان (براي نمونه) در چند پاراگرافي كه فولتس در اين باره نوشته نميگنجد ولي براي خوانندهاي كه هرگز به سراغ تاريخ بيهقي نخواهد رفت مسلما غنيمت است و چه بسا او را ترغيب به اين كار كند.
فولتس در كتاب ايران در تاريخ جهان با زباني ساده و جذاب با دست گذاشتن به نقاط حساس و بزنگاههاي تاثيرگذار تاريخ ايران توانسته كتابي درخور تامل و قابل توجه ارايه دهد كه در آن هر كلمه و نقطه و ويرگول ارزش بالاي معنايي دارد و پاراگرافها با چيدمان درست لغات بجا گاهي يك كتاب را در خود جاي دادهاند. در گفتوگويي كه با ريچارد فولتس داشتم از او پرسيدم چطور توانسته اين گونه موجز و فشرده تاريخ ايران را در اين صفحات محدود خلاصه كند و او جواب داد چون انتشارات آكسفورد او را مجبور كرده در همين تعداد صفحات بنويسد. اما بيشك اگر تبحر فولتس در خلاصهنويسي نبود موفق به اين كار نميشد.
در دنياي غرب روز به روز شگردها و متدهاي مقالهنويسي و كتابنويسي رو به ايجاز دارند و ميبينيم كه ارزش لغات و استفاده بهينه از آنها در نوشتهها و كتابهاي جديد در كنار سادهنويسي جايگاه بالايي پيدا كرده و نويسندهها تلاش ميكنند تا با انتخاب بهترين لغات جلوي هرز رفتن كلام و توضيح پشت توضيح را بگيرند و به شكلي مستقيم و بيحاشيه رفتن منظور خود را به مخاطب برسانند. ريچارد فولتس در اين كتاب دقيقا از همين توانايي استفاده كرده است. اما نگاه ويژه فولتس در اين كتاب به تقابل ايران و غرب در طول تاريخ است.
او تلاش ميكند تا ريشههاي تضاد و تقابل ايران را با دنياي غرب از هزارههاي پيش از ميلاد تا به امروز بررسي كند و نشان دهد انكار بيتاثير بودن ايران بر غرب در اين تقابل بيهوده است زيرا كه غرب هم از عصر يونان باستان تا به امروز بخش مهمي از هويت خود را در مقايسه با ايران تعريف كرده است زيرا «ايران زادگاه يكي از باستانيترين و پردوامترين تمدنهاي جهان است» و موقعيت جغرافيايي و مخصوصا جاده ابريشم چنان جايگاهي به ايران در داد و ستدهاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي داده كه نميتوان آن را ناديده گرفت. با اين همه كتاب فولتس از آن دست كتابها نيست كه با غلوگويي درباره ايران بخشي از حقايق را كتمان ميكنند و فرصت نقد و واقع بيني به جايگاه امروز ايران در جهان را به خود و مخاطبان نميدهند. او به خوبي ضعفهاي تاريخي و اشتباهات سرنوشت ساز در تاريخ ايران را روايت ميكند و گاه حتي تحليل خودش از موقعيت را (گاه در حد يك كلمه) به روايت تاريخ ميافزايد. در پايان بايد به ترجمه بسيار خوب ع. پاشايي اشاره كنم كه باعث شده كتاب به خوبي و شيوايي براي خواننده ايراني خواندني شود. ع. پاشايي كه در گزينش كتاب براي ترجمه كمتر به سراغ چنين كتابهايي ميرود ترجمه اين كتاب را به عنوان هديهاي براي روز تولد دوستش، ريچارد فولتس، انجام داد و تا جايي كه ميدانم هديه ارزشمندي براي اين شرقشناس موفق و سرشناس كانادايي بوده است.
اين كتاب سال گذشته از سوي نشر ديبايه و با تيراژ 1500 نسخه منتشر شد.