چهار تا راي حلال
روزنامه اعتماد
شوراي نويسندگان
در اين انتخابات يك اصطلاح به نسبت جديد وارد ادبيات سياسي شد به نام راي حلال. آن نيز زماني بيان شد كه آقاي رييسي در يك ويديويي كه بهطور ضمني شكست را پذيرفته بود، اعلام كرد كه دنبال 4 تا راي حلال بوده است. برخي منتقدين اين اصطلاح اعتراض كردند كه چرا راي مردم را به حلال و غيرحلال تقسيم ميكنيد. اگرچه اين يادداشت نيز قصد اطلاق عنواني فراتر از آنچه قانون براي آراي مردم تعيين كرده ندارد، ولي ميتوان با تسامح پذيرفت منظور گوينده از آراي حلال و حرام، همان آراي قانوني و غيرقانوني است. بهعلاوه به نظر ميرسد گزاره راي حلال در مقام تقسيم آراي مردم به حلال و حرام نبود، بلكه درصدد تقسيمبندي نحوه كسب راي است. آراي مردم كه نميتواند حرام باشد. آنان صاحب و مالك راي خود هستند. رايگيرنده است كه ميتواند اين را از طريق حلال يا حرام كسب كند. براي نمونه اگر ما عيب يك جنس معيوب را بپوشانيم و آن را به عنوان كالاي سالم بفروشيم، پول آن حرام است. هر چند پول خريدار حلال است، نحوه فروش ما و درآمد ناشي از آن حرام است. با اين توضيح بايد گفت كه راي حلال حرف و اصطلاح قابل فهمي است و ناظر به چگونگي كسب راي از طرف نامزدهاست و نه ماهيت آرايي كه مردم ميدهند. به عبارت ديگر راي حلال و حرام را ميتوان در چارچوب مكاسب محرمه يا كسب و كارهاي حرام تحليل و درك كرد. در مكاسب محرمه پولي كه از طريق اين كسب و كارها به دست ميآيد حرام است. كدام كسب و كارها حرام است؟ چند دسته از آن را ميتوان برشمرد. اول اينكه كالا يا خدمت مبادله شده، حرام باشد. براي مثال درآمد حاصل از فروش هرويين حرام است. يا درآمد حاصل از توليد يا فروش مشروبات الكلي، يا خودفروشي، نيز حرام است، چون اصل جنس يا كالاي مبادله شده حرام است. در برخي مواقع كالاي فروخته شده، حالت دوگانه دارند. هم ميتوانند حلال باشند و هم حرام. به اينها گفته ميشود موارد مشتركه، براي مثال الكل ميتواند براي خوردن فروخته شود كه حرام است. همچنين ممكن است براي استفادههاي بهداشتي يا سوختي و صنعتي باشد كه حلال است.
حالت دوم اين است كه جنس يا كالا جزو مباحات است و خريد و فروش آن مشكلي ندارد. ولي معامله به دلايل ديگر ايراد دارد و فاسد است و در نتيجه درآمد حاصل از آن حرام است، مثل كمفروشي، يا تدليس يا فريب دادن. براي مثال شربتي را بفروشيم و به دروغ مدعي شويم كه درمانكننده فلان بيماري است. خريد و فروش اين شربت اشكالي ندارد، ولي چون با فريب دادن همراه بوده، درآمد ناشي از آن حرام است. يا آنكه آب داخل شير بريزند و بفروشند و... همچنين ممكن است طرف معامله اهليت نداشته باشد. براي نمونه فروش جنس و كالا به افراد سفيه و نادان يا بياطلاع از امور مربوط به آن كالا.
با اين ملاحظات ميتوان راي حلال را از راي حرام تشخيص داد. هر كس كه وعدههاي غيرواقعي بدهد يا ماهيت اصلي وعدههاي خود را بپوشاند، يا آنكه از طريق شيوههاي فريبنده و نيز تطميع يا تهديد افراد راي آنان را جذب كند آن راي حلال نيست. بازار خريد و فروش راي وقتي حلال است كه راي گرفته شود و به ازاي آن برنامه ارايه شود. هر چيز ديگر همچون توزيع غذا، كارت پول، قول پرداخت وام يا پست و مقام و... موجب فساد اين معامله ميشود و آن راي را از چارچوب آراي حلال خارج ميكند. آرايي كه به صورت تقلبيشمارش شود يا به صندوق ريخته شود كه اساسا راي نيستند كه حلال باشند يا حرام. مثل پول جعلي است كه از اساس پول نيست و خارج از موضوع بحث حاضر است. هر رايي كه براساس مقررات قانوني انتخابات به دست آيد راي حلال است و غير آن را ميتوان راي حرام ناميد.
با اين توضيحات ميتوان پرسيد كه آراي كدام يك از نامزدها حلال يا حرام است؟ البته نميخواهيم حكم فقهي صادر كنيم چون در اين مقام نيستيم و به قول آقاي معاون رييسجمهور اطلاق چنين عنوان، نوعي بدعت محسوب ميشود ولي با همين معيار ميتوان ديد كه چه كساني قولهاي مشخص و غيرعملي دادند تا آراي مردم را به سوي خود جذب كنند. بهطور واضح ميتوان ديد كه چه كساني چيزهايي جز برنامه و ايده در ميان مردم توزيع كردند تا مابهازاي آن راي به دست آورند؟ ميتوانيد ببينيد كه چه كساني اتهامات ناروا به برنامههاي ديگران زدند و چه دروغهايي درباره 2030 نگفتند تا آراي مردم را به سوي خود جلب كنند. ديدار با خوانندگان زيرزميني نيز حلالكننده راي نيست.