تحليل محمد مهدي فرقاني از اتفاقات رسانهاي انتخابات رياستجمهوري
دنياي مجازي تاثيرگذار نيست، تعيينكننده است
انتخابات رياستجمهوري امسال فارغ از تمام حواشي سياسي و اجتماعي خود، يك نكته كاملا متفاوت و مهم با تمام انتخاباتهاي برگزار شده پس از انقلاب اسلامي داشت؛ حضور شبكههاي مجازي. اگر در انتخابات مجلس شوراي اسلامي كه اسفند سال 94 برگزار شد، ميزان فعاليت كاربران مجازي در اين شبكهها و براي اطلاعرساني درباره اين انتخابات درصد قابل توجهي داشت و فرصت براي كانديداها به حساب ميآمد، در انتخابات رياستجمهوري حضور شبكههاي مجازي يك فرصت نبود و به بخشي از جريان انتخابات تبديل شد. جرياني كه با گذشت دو هفته از انتخابات، همچنان توسط كارشناسان حوزه رسانه زيرذرهبين است و تحليل ميشود. تازهترين اين تحليلها مربوط به محمدمهدي فرقاني است، روزنامهنگار سياسي سابق و استاد ارتباطات امروز كه در مبحث شبكههاي مجازي و تحليل مخاطبان و رفتارهاي اين حوزه، كارشناسي مهم است.
فرقاني در گفتوگويي با خبرگزاري ايلنا شبكههاي مجازي در انتخابات امسال را عنصر رسانهاي تعيينكننده ناميده و درباره آن توضيح داده: «شبكههاي اجتماعي در دوازدهمين انتخابات رياستجمهوري نه تنها اثرگذار بلكه تعيينكننده بودند. در واقع، استفاده از اين شبكهها به دليل حجم بالاي توليد و انتقال محتوا در اين دوره از انتخابات به اوج خود رسيد. كيفيت، تنوع دادهها و تعدد نرمافزارها و كانالهاي مجازي نيز دليل ديگر افزايش استقبال مردم از اين فضا در فضاي انتخاباتي بود.
نفوذ كانالهاي تلگرام و صفحههاي اينستاگرام تا جايي بود كه برخي ستادهاي انتخاباتي مبالغ كلاني براي خريد كانالهاي پربازديد در اين دو نرم افزار هزينه كردند زيرا به تاثير و كارآمدي آن در فضاي انتخابات واقف بودند و از اين هزينه به شيوه مطلوب بهره بردند. استفاده از فضاي مجازي در انتخابات رياستجمهوري در اوج خود قرار گرفت چرا كه كيفيت، كميت و سرعت انتشار اطلاعات حتي در مواقعي كه مناظرههاي تلويزيوني يا مراسم سخنراني نامزدها در حال پخش بود، در حد بالايي قرار داشت. مناظرهها و سخنراني نامزدها در جمع مردم استانهاي مختلف بهصورت ثانيهاي و لحظهاي در فضاي مجازي بازتاب مييافت. در اين جريان همچنين، به راحتي اسناد، مدارك، تصاوير و اطلاعاتي عرضه ميشد كه شايد در آرشيو قويترين رسانهها نيز وجود نداشت.
اين نشاندهنده اين است كه اين فضا متعلق به شهروندان است. كافي است هر شهروندي تصوير يا مدركي داشته باشد كه به سرعت و راحتي آن را به اشتراك بگذارد». فرقاني براي اثبات صحبتهايش به نشانههاي محيطي اين تاثيرمجازي هم اشاره كرده و از تبليغات محيطي در شهر تهران مثال آورده كه به نسبت تمام انتخاباتهاي برگزار شده، كمتر از هميشه بوده و شهروندان كاغذ تراكت و بنر و بيلبورد تبليغاتي كمتري در سطح شهر ديدهاند و حتي اين عنصر تعيينكننده در كنار كمك به كانديدها به نفع محيطزيست و طبيعت عمل كرده است. اما با تمام اين تاثيرگذاريهاي مهم، فرقاني هشدارهاي مهمي درباره اين فراگيري شبكههاي مجازي و تاثيرگذاري دارد و ميگويد: « فضاي مجازي به همان ميزان كه از اثرگذاري بالايي برخوردار است، داراي آسيبهايي است. در جريان همين انتخابات توليد «فيك نيوز» يا اخبار جعلي، نادرست و تحريف شده را شاهد بوديم. همچنين تهمتها، توهينها و هتكحرمتهاي فراوان در فضاي مجازي نسبت به نامزدها و مسوولان صورت گرفت.
سندسازيها و خبرسازيها در فضاي مجازي بازار آشفتهاي از پيام را به وجود آورد كه تشخيص و شناخت اخبار درست از نادرست را با مشكل روبه رو ساخت. در برابر اين حجم شايعه و خبرهاي نادرست، شهروندان بايد با تجربههاي كسب كرده در هر دوره و مقطعي به تدريج به شناخت و آگاهي برسند تا خبرهاي درست را از نادرست تشخيص داده و با خبرهاي سيار كانالهاي مجازي مقايسه كنند. در هر صورت اين نيز جزو عوارض و پيامدهاي منفي اين دستاورد تمدني بشر است و مانند هر پديده ديگر مزايا و معايب خويش را دارد. در اين مسير بايد ميزان برخورداري از مزايا را به حداكثر رساند». رسانههاي سنتي به تعبير فرقاني تنها راهحل آسيبهاي شبكههاي مجازي هستند.
اين استاد دانشگاه در انتهاي صحبتهايش به اين رسانهها توصيه ميكند: «اگر رسانههاي سنتي به اصول اخلاقي و حرفهاي خود پايبند باشند، همواره به عنوان مرجع مورد استفاده جامعه قرار خواهند گرفت. در اين صورت جامعه خبرها و اطلاعاتي كه از شبكههاي مختلف دريافت ميكند را با آنچه در رسانههاي سنتي منتشر ميشود، مقايسه خواهد كرد و درستي اطلاعات و خبرهاي منتشر شده در فضاي مجازي احراز خواهد شد. مديريت در رسانههاي سنتي بايد به سمت حرفهاي حركت كند و سانسور و محدوديتها در اين رسانهها بايد كاهش يابد. مراجعه مردم به رسانههاي سنتي و مقايسه خبرهاي فضاي مجازي با آنچه در اين رسانه منتشر ميشود، مشروط بر اين است كه رسانههاي سنتي به وظايف و مسووليتهاي اجتماعي و اخلاقي خود پايبند باشند و جز حقيقت
چيزي نگويند».