گام اول؛ پذيرش صورت مساله
صادق زيباكلام
استاد دانشگاه
1- نخستين كاري كه اصولگرايان بايد براي افزايش محبوبيت و مقبوليت خود در جامعه انجام دهند اين است كه صورت مساله را بپذيرند. صورت مساله اين است كه اين جريان سياسي دچار عدم محبوبيت شده است. متاسفانه مردم به اصولگرايان بيش از دو دهه يعني از دوم خرداد تا امروز در بسياري از ادوار انتخاباتياي كه برگزار شده و شرايط به نسبت مناسبي فراهم بوده، نشان دادهاند كه اقبالي ندارند. آخرينش انتخابات 29 ارديبهشت و به خصوص انتخابات شوراي اسلامي شهر و روستا بود. اين امر نشان ميدهد كه هر گاه به نسبت فضاي مناسبي در انتخابات شكل بگيرد، اصولگرايان به روشني شكست ميخورند و مردم به آنها نشان ميدهند كه اقبال چنداني ندارند. ليكن اصولگرايان به جاي اينكه پس از شكست به واقعيتها تن بدهند و آن را ببينند پشت برخي شعارها سنگر ميگيرند. متاسفانه به ارزيابي و چرايي شكست خود نميپردازند. اكنون نيز شاهد هستيم با اينكه اصولگرايان شكست سنگيني را در 29 ارديبهشتماه متحمل شدهاند، شكست سنگينتري را در انتخابات شوراها در بسياري از شهرها متحمل شدهاند، به گونهاي برخورد ميكنند كه گويي اتفاقي نيفتاده است. بنابراين نخستين قدم اصولگرايان بايد اين باشد كه صورت مساله را بپذيرند و به فكر پاسخگويي به آن بربيايند. آنها بايد بپذيرند كه در نسلهاي جوان جامعه يعني دهه شصتيها و دهه هفتاديها گفتمانشان نفوذ نكرده است و اقبالي به اصولگرايان ندارند. متاسفانه آنها نميخواهند بپذيرند كه كسر قابل توجهي از اقشار و لايههاي تحصيلكرده، زنان، قوميتها، اقليتهاي ديني چندان اقبالي به اين جريان سياسي ندارند. مادامي كه آنها نميخواهند قبول كنند كه با افت گسترده محبوبيت مواجه هستند، توصيهاي نميشود به آنها كرد. اگر صورت مساله را بپذيرند خود به خود در سياستها و مواضع خود تامل ميكنند. مرحله بعدي پس از پذيرش اين امر اين است كه اصولگرايان بايد بپذيرند كه بخش عمدهاي از ناخرسندي مردم از آنها به واسطه مواضع راديكال و تندرويي است كه در حوزههاي مختلف اتخاذ ميكنند.
2- خوشحال نيستيم از اينكه اصولگرايان در طول زمان با عدم محبوبيت بيشتري مواجه شوند. چرا كه تجربه نشان داده است كه وقتي يك جريان سياسي كه قدرت و امكاناتي دارد در اقليت قرار ميگيرد، سياستهايش راديكالتر و تندتر ميشوند. جريان راست بايد تلاش كند تا با اتخاذ تصميمهاي درست در اين مقطع زماني با اتكا به ظرفيتهاي داخلياش به عرصه رقابتهاي سياسي اخلاقي بازگردد.