عشق چيست؟
عشق چيست؟ دوست داشتن به چه معناست؟ وقتي عاشق ميشويم، چه فرآيندي در ما به وقوع ميپيوندد؟ هلن فيشر، انسان شناس برجسته امريكايي است كه درباره عشق تحقيقهاي علمي انجام داده و مكانيزم هاي آن را بررسي كرده است. او در كتاب چرا عاشق ميشويم؟ كه به تازگي با ترجمه سهيل سهمي به همت نشر ققنوس منتشر شده است به طور علمي به نقش هورمون ها و واسطههاي شيميايي در بروز عشق پرداخته و عملكرد مغز را در هنگام عاشقي توضيح داده است. و ي در اين كتاب طرح معنايي جديد از پديده عشق ارايه ميدهد، تحقيقي كامل كه از ريشههاي عشق در مرز تا تپشهاي هيجانانگيز آن در جسم و رفتار ما را دربرميگيرد.
فيشر با همكاري تيم دانشمندان همكارش از مغز افرادي كه اخيرا عاشق شدهاند اسكن مغزي ميگيرد و چيزي را كه تا همين اواخر روانشناسان دربارهاش به حدس و گمان بسنده ميكردند، ثابت ميكند: وقتي عاشق ميشويد، بخشهايي خاص از مغز به واسطه افزايش جريان خود به اصطلاح «نوراني» ميشوند. اين كتاب جديد و كامل با استفاده از اين دادهها ميگويد كه عشق رمانتيك به واسطه ميليونها سال حيا و تكامل نقشي ماندگار بر لوح مغز ما پديد آورده است. عشق صرفا يك عاطفه نيست؛ بلكه انگيزشي است قدرتمند چون احساس گرسنگي. به نظر فيشر عشق رمانتيك يكي از سه شبكه نخستين مغز است كه براي راهنمايي ما در امر همسريابي و توليد مثل تكامل يافتهاند. عشق رمانتيك به انسان فرصت داد كه فقط يك جفت خاص را برگزيند و از اين طريق در زمان و انرژي ارزشمند خود را صرفهجويي كند. احساس آرام و امنيت ناشي از ازدواج نيز به زن و مرد امكان داد كنار هم بمانند و به كمك همديگر فرزندشان را بزرگ كنند. خلاصه اينكه عشق رمانتيك در ساختار و فرآيند مغز انسان نقشي نازدودني دارد.