شرط اميد نوروزي براي حضور در انتخابي كشتي فرنگي
التماس كنيد تا بيايم
حميد رعنا
اميد نوروزي واكنش جالبي در آخرين گفتوگوي خود با خبرگزاري ايسنا در مورد رقابتهاي انتخابي تيم ملي كشتي فرنگي داشته و اعلام كرده كه بايد التماساش كنند تا در اين مسابقات به ميدان برود! بله درست است دارنده مدال طلاي المپيك 2012 لندن گفته كه بايد التماساش كنند تا افتخار داده و در ميدان انتخابي -كه 15 و 16 تيرماه در ورزشگاه 12 هزار نفري آزادي براي شناسايي نفرات برتر جهت حضور در مسابقات جهاني فرانسه برگزار خواهد شد- روي تشك حاضر شود و اين موضوع باعث تعجب بسياري شده است؛ اما اگر كمي عميقتر به اين موضوع و شخصيت نوروزي نگاه كنيم با توجه به روحيات و اعمال و رفتار فرنگيكار شيرازي متوجه خواهيم شد كه گفتن اين حرفها براي اميد نوروزي كار چندان سختي نيست، براي همين هم نبايد آنقدرها بابت اين حرفهاي او تعجب كرد.
فرهنگ چماق
نوروزي كه در بازيهاي المپيك 2016 برزيل شكست خورد و راه به جايي نبرد؛ با وجود فرصتي كه شوراي فني به او براي حضور در مرحله نهايي انتخابي تيم ملي داده، شروطي براي حضور در اين رقابتها گذاشته كه به هيچوجه با روح پهلواني رشته كشتي همخواني ندارد. اميد نوروزي كه خود را بسيار هم پهلوان ميداند، درباره دعوت شوراي فني از او و صدور مجوز براي حضورش در رقابتهاي انتخابي تيم ملي به نشانه احترام به اين كشتيگير، گفته است: «من نيازي به احترام آقايان شوراي فني ندارم، بلكه آنها هستند كه بايد از من خواهش و التماس كنند و بستر را فراهم كنند تا به تيم ملي بيايم. من بيشتر از 100 كشتيگير، دينم را به تيم ملي ادا كردهام و به خاطر موفقيت كشتي ايران سالها قيد زندگي و خوشيام را زدهام. » در اينكه نوروزي بسيار براي كشتي تلاش كرده است ترديدي نيست و بايد قدردان او بود؛ اما خب شكي وجود ندارد كه خود او بيشتر از هر فرد ديگري بابت اين موفقيت سود برده است. نوروزي در كدام حرفه و كجا ميتوانسته اين مقدار شناخته شده و به جايگاهي كه حالا دارد برسد؟! چطور ميشود فردي كه تا همين چند ماه قبل خود را سرباز ايران ميدانسته و مدام خود را با واژگان اينچنيني معرفي ميكرده، حال چنين حرفهايي را به زبان آورده و درخواستهايي مبني بر التماس كردن داشته باشد؟ البته نميتوان از فردي كه چند سال پيش نيز در رقابتهاي انتخابي تيم ملي در مشهد پس از شكست مقابل مهدي زيدوند چماق كشيد و ميخواست به رييس فدراسيون كشتي حمله كرده و رسول خادم را بزند، بيشتر از اين انتظار داشت. تمام اينها نشان ميدهد كه هنوز آن فرهنگ غلط كه در كشتي فرنگي وجود داشته از بين نرفته و اين افراد هنوز هم كه هنوز است آن حال و هوا را با خود دارند پس از آقاي نوروزي هزار بار التماس ميكنيم اگر التماساش هم كردند به كشتي بازنگردد.
منظور از مربي بيتجربه كيست
نوروزي كه در دو سال گذشته هرجا به ميدان رفت شكست خورد و به هيچ فرنگيكاري براي باخت نه نگفت در پاسخ به اين سوال كه با اين اوصاف نبايد منتظر حضورش در رقابتهاي مرحله نهايي انتخابي تيم ملي بود، گفته است: «تا زماني كه كادرفني تيم ملي تقويت نشود و افرادي به عنوان مربيان با تجربه به كادرفني اضافه نشوند، من در تمرينات تيم ملي كشتي فرنگي يا مرحله نهايي انتخابي شركت نخواهم كرد، البته اشكاني، دليريان يا اسماعيل نژاد فني و با تجربه هستند و منظور من افراد ديگري هستند كه هيچ موفقيت خاصي در كارنامهشان ندارند. مربياني بايد در تيم ملي باشند كه چيزي براي انتقال دادن به عنوان داران جهان و المپيك داشته باشند. » واقعا منظور نوروزي از مربيان بيتجربه در تيم ملي كيست. او كه از اشكاني، دليريان يا اسماعيل نژاد به عنوان افرادي فني ياد كرده است. در اين ميان ميماند مهرزاد اسفندياريفر، داوود گيل نيرنگ و محمد علي چمياني. اگر منظورش اسفندياريفر يا گيلنيرنگ است كه بايد گفت هر كادرفني نياز به نيروهاي جوان دارد، ضمن اينكه اسفندياريفر آنقدرها هم بيتجربه نيست، علاوه بر آن مگر در رشته آزاد در دل كادرفني مربيان جوان حضور ندارند. اين سياست فدراسيون است كه از مربيان جوان در كادرفني بهره برد تا آنها كه باانگيزه هستند با تجربه هم شوند. شايد هم منظور نوروزي، محمد علي چمياني است كه در اين صورت بايد از زوال اخلاق نوشت، چرا كه چمياني علاوه بر اينكه بسيار با تجربه و كاربلد است، در سال فني گذشته نيز به عنوان مربي برتر سازنده انتخاب شده و به نوعي مربي سازنده خود اميد نورزي هم بوده است، آيا اميد با مربي سازنده خود هم به مشكل خورده است؟!
ولاسوف بيمنت در انتخابي كشتي ميگيرد
البته نوروزي شرط ديگري هم داشته. او اعلام كرده است: «شرط ديگر من براي حضور در اين مسابقات اين است كه همه كشتيگيران هم وزن من با هم مسابقه دهند و در نهايت بهترينشان بيايد و روبهروي من قرار گيرد. من كه به عنوان قهرمان المپيك نبايد مقابل هر كشتيگيري به روي تشك بروم. به هر حال بايد تفاوتي ميان امثال من و كشتيگيري كه يك مدال هم ندارد قائل باشند!» به نظر ميرسد يك نفر بايد به اميد نوروزي يادآوري كند كه او روزگاري قهرمان المپيك بوده و در دو سال گذشته همواره شكست خورده است و آخرين آنها هم همين المپيك 2016 ريو. ضمن اينكه اگر اين حرف را حميد سوريان ميزد باز ميشد روي آن فكر كرد، چرا كه با فاصله فاحش چه از نظر فني و چه مدالي از ديگر فرنگي كاران ايران پيش است. يك سوال از اميد عزيز ميپرسيم و آن اينكه به چه دليل قانعكننده بايد اين امتياز براي او در نظر گرفته ميشد در حالي كه در كشورهاي رقيب ايران كه قهرمانان بزرگتر و شناخته شدهتري هم دارند به هيچوجه چنين اتفاقي رخ نميدهد. به عنوان مثال رومن ولاسوف كه از او به عنوان يكي از بهترين فرنگي كاران تاريخ ياد ميشود هرگز چنين درخواستي از فدراسيون كشتي روسيه نداشته و همواره و هنوز براي رسيدن به تيم ملي در انتخابي روسيه به ميدان رفته است.
نوروزي شانسي براي خود
متصور نيست
قهرمان اسبق جهان در پاسخ به اين سوال كه مطمئنا فدراسيون كشتي چنين شرايطي را قبول نميكند و با اين حساب ديگر شانسي براي حضور در تيم ملي ندارد، گفت: «برايم مهم نيست. من دينم را به كشتي ايران ادا كردهام. پيش از المپيك 2016 ريو 50 تا 60 ميليون از جيبم خرج خودم كردم تا در المپيك به موفقيت برسم. هر چند كه به هدفم در اين مسابقات نرسيدم، اما وقتي از برزيل بدون مدال به ايران باز گشتم حتي يك شاخه گل هم به من ندادند. آخر با كدام دلخوشي دوست داشته باشم دوباره به تيم ملي باز گردم؟»
ترديدي نيست با توجه به روحيهاي كه از نوروزي سراغ داريم اگر او يك درصد هم احتمال ميداد در شرايط و قوانين فعلي كشتي ميتواند باز ملي پوش شده و بدرخشد، به هيچوجه فرصتي كه شوراي فني در اختيار او گذاشته را پس نميزد و از همين حالا همچون قديم براي رقبا خط و نشان ميكشيد. باري، اميد ميرود قهرمانان عزيزمان كه نام كشتي و ياد تختي و قهرمانان و پهلوانان بزرگ ايران را با خود دارند، اگر توجه لازم و كافي به قوانين را ندارد، حداقل حرمتها را حفظ كرده و رفتاري سازگار با روح و روحيه كشتي كه ورزش ملي ماست داشته باشند.