ترامپ توافق را در فضاي خاكستري نگه ميدارد
دوشنبه پرماجرا براي برجام
سارا معصومي
18 آوريل، 18 ماه مه و فردا روزي(دوشنبه) كه برگههاي تقويم هجدهمين روز از ماه جولاي را نشان خواهند داد. بزنگاههاي زمانياي كه در تمامي آنها دولت دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده با توافق هستهاي ميان ايران و 1+5 مصوب جولاي سال 2015 اصطكاك پيدا ميكند. باراك اوباما، رييسجمهور پيشين ايالات متحده كه برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) را به ميراث دولتش در حوزه سياست خارجي بدل كرده است در واپسين روزهاي حضور در كاخ سفيد الزامات دولت امريكا نسبت به اجراي برجام را بهروزرساني كرد تا توافق هستهاي در چند ماه نخست آغاز به كار دولت جديد روي ريل ايمني حركت كند. با اينهمه ضربالاجلهاي برجامي از نيمههاي ماه آوريل آغاز شدند. 18 آوريل پايان دوره 90 روزهاي بود كه براساس قرارداد ميان كاخ سفيد و كنگره، وزيرامورخارجه بايد در نامهاي به رييس كنگره پايبندي ايران به تعهدات خود در برجام را تاييد كند و مسير را براي ادامه متوقف ماندن اجراي تحريمهاي هستهاي ايران هموارشده اعلام كند. ركس تيلرسون در 18 آوريل سال 2017 اين گام را برداشت و در نامهاي به كنگره، پايبندي ايران به توافق هستهاي را اعلام كرد. البته در همان تاريخ وي اعلام كرد كه دونالد ترامپ، كميتهاي را براي بررسي سياستهاي كلان واشنگتن در قبال تهران منصوب كرده است و اين كميته بايد در بازه زماني 90 روزه اعلام كند كه آيا برداشته شدن تحريمهاي هستهاي ايران همچنان به نفع ايالات متحده است يا خير. در سايه اين بررسي، نگاه امريكا به برجام و تداوم اجراي آن نيز بايد مورد بحث و بررسي قرار ميگرفت. يك ماه پس از اين تاريخ نوبت به صدور دستور توقف اجراي تحريمهاي هستهاي ايران رسيد كه بايد هر 4 ماه يك بار با دستور اجرايي رييسجمهور صورت بگيرد. در نتيجه در تاريخ 18 ماه مه نيز ترامپ برخلاف همه پيشبينيهاي انجام گرفته دستور داد كه اجراي تحريمهاي هستهاي ايران متوقف شود. در نتيجه اين دو اقدام، توافق هستهاي تاكنون در دولت ترامپ پابرجا مانده و فردا با سومين موعد خود كه 18 جولاي است روبهرو خواهد شد. روزي كه مجددا ركس تيلرسون بايد در يك نامه به كنگره، تعهد ايران به برجام را اعلام كند و هم تاريخي براي تمديد توقف اجراي تحريمهاي هستهاي ايران است كه البته اينبار موعد توقف اجراي ششماهه تحريمها خواهد بود. تا پيش از اين گمان عمومي بر اين بود كه به استناد سخنان ركس تيلرسون در ماه آوريل، نتيجه بازبيني سياستهاي امريكا در قبال ايران هم در اين روز اعلام خواهد شد كه بنا به گفته منابع آگاه به نظر ميرسد كه چنين اتفاقي رخ نخواهد داد. هفته گذشته نيز سرگئي ريابكوف، معاون وزير خارجه روسيه در گفتوگو با روزنامه اعتماد تاكيد كرد كه قرار نيست دولت ترامپ در آينده نزديك، نتيجه بازبيني سياستهاي خود در قبال ايران را اعلام كند. در چنين شرايطي به نظر ميرسد كه روز دوشنبه (فردا) در واشنگتن دو اقدام موازي در مورد توافق هستهاي صورت بگيرد: ركس تيلرسون در نامهاي به كنگره پايبندي ايران را اعلام كند و در نتيجه آن رييسجمهور نيز در يك دستور اجرايي ويورهاي شش ماهه (توقف اجراي تحريمهاي هستهاي ايران) را تمديد كند. در حالي كه توافق هستهاي ايران با 1+5 چهار روز پيش وارد سومين سال خود شد، رسانههاي متعدد امريكايي پيشبيني كرده يا به نقل از منابع آگاه اعلام كردهاند كه تيلرسون و ترامپ در اين بزنگاه زماني نيز هماهنگ پيش خواهند رفت و در يك نامه و دستور اجرايي، راي به تداوم اجراي برجام خواهند داد. اين سومين حركت عملي تيم جديد سياسي در امريكا براي باقي ماندن در توافق را ميتوان نشانهاي از اجماع در دولت ترامپ براي پايبندماندن به بدنه برجام دانست كه بخش اعظمي از آن در نتيجه فشارهاي بينالمللي به خصوص هشدارهاي روسيه و اروپا به واشنگتن در مورد نقض توافق هستهاي است. اما نقطه خطرناك باقي ماندن پرونده ايران در فضاي خاكستري است. دولت ترامپ هرچند تحريمهاي جديد غيرهستهاي عليه ايران را به گونهاي ماهرانه تنظيم ميكند كه ايراد نقض متن برجام از آن گرفته نشود و هرچند با تمديد توقف اجراي تحريمهاي هستهاي به جهان ميگويد كه ما به توافقي چندجانبه و بينالمللي پايبند هستيم اما همزمان با تاكيد بر اينكه بازبيني سياستهاي امريكا در قبال ايران همچنان ادامه دارد، تهران را در فضاي خاكستري نگاه ميدارد. فضاي خاكسترياي كه ميتواند همچنان مانع از عادي شدن روابط ايران با بانكها و كمپانيهاي بزرگ بينالمللي شود. در اين ميان شركتهاي مشهوري مانند توتال، ايرباس و بويينگ با ورود به بازار ايران تا حدودي فضاي منفي پيرامون تهران را شكستهاند اما سقف شيشهاي كه در نتيجه تاكيد ترامپ و همرزمانش در دولت جديد مبني بر تداوم بازنگري سياستهاي امريكا در قبال ايران وجود دارد ميتواند مانعي بر سر راه اجراي صحيح توافق هستهاي و منتفع شدن كامل ايران از دستاوردهاي برجام باشد. سياست ترامپ در مورد ايران دايره وسيع و متنوعي از اظهارنظرها در چندماه اخير را دربرگرفته است. دولت امريكا در حالي كه هنوز در چارچوب برجام باقي مانده است و به كمپاني بويينگ براي تجارت با تهران چراغ سبز نشان داده است اما چهرههايي مانند ركس تيلرسون در ايده تغيير نظام در ايران سخن گفتهاند. براي ترامپ و همقطارانش در كاخ سفيد، پنتاگون و وزارتخانههاي دفاع و خارجه ايران دشمن شماره يك است و واشنگتن بايد در جبهههايي كه تعهدات بينالمللي (مانند برجام) دست كاخ سفيد را در منگنه نگذاشته است، دشمني خود با ايران را حفظ كند. بهترين سند براي اين سخنان نيز ادعاهاي گري سيك، مشاور امنيت ملي امريكا در دوران رياستجمهوري جيمي كارتر است.گري سيك در تازهترين گفتوگوي خود تاكيد ميكند كه «دولت ترامپ و چهرههاي حاضر در آن اساسا با اين تفكر كه ايران يك دشمن است و روش خود را تغيير نداده روي كار آمدند و مايل به توافق با ايران نيستند.» درحالي كه دولت جورج بوش هم با ايران برخورد بسيار خصمانهاي داشت و به عنوان نمونه نام تهران را در محور شرارت قرار داده بود اما در مقاطعي مانند جنگ افغانستان يا حمله به عراق، واشنگتن ترجيح داد از منافع مثبت گفتوگوهاي موردي و محدود با تهران برخوردار شود. اين مسالهاي است كه دولت ترامپ هيچگونه علاقهاي به تكرار آن ندارد و با سرعت تلاش ميكند از كنار هرفرصتي براي همكاري با ايران حتي اگر در مبارزه با داعش باشد، عبور كند.
گري سيك در بخشهايي از سخنان خود تاكيد ميكند كه چهرههاي متفاوت در دولت ترامپ آمدهاند تا از هر طريق ممكني با ايران مخالفت كنند و بسياري از آنها خواهان تغيير نظام در ايران هستند. با اين وجود گري سيك اعتقاد دارد كه هنوز نميتوان به شكل قاطعانه گفت كه دولت جديد در امريكا سياست تغيير نظام در ايران را مبناي كاري خود قرار داده است چرا كه ديدگاههاي متفاوتي از سوي چهرههاي متفاوت در دولت مطرح ميشود و اين رويكرد روي ميز نگاه داشتن همه گزينهها در برابر ايران در تمامي دولتهاي امريكا در پس از انقلاب اسلامي ايران وجود داشته است. آنچه از نظر مشاور جيمي كارتر عجيب است بيان علني و پرسروصداي اين گزينهها در ملاعام است.
با وجود سر و صداهايي كه تيم ترامپ در مورد نتيجه بازبيني سياستهاي كلان امريكا در قبال برجام به راه انداختهاند و برخي از منابع همزمان اعلام نتيجه اين سياست بازبيني را اواخر سپتامبر يا اكتبر ميدانند اما به نظر ميرسد كه دولت ترامپ حداقل در مساله اجراي تعهدات فني خود در قبال برجام به اين قطعيت رسيده كه بايد به متن توافق هستهاي با تهران متعهد باقي بماند. در چنين فضايي سخن گفتن از انتظار براي اعلام نتيجه بازبيني سياستهاي امريكا در قبال ايران تنها به ضم كاخ سفيدنشينها برفراز نگاه داشتن چماق است.
آسيا تايمز در بخشهايي از مقالهاي تحليلي كه به مناسبت دومين سالروز برجام نوشته شده است درباره رويكرد دولت ترامپ در قبال برجام مينويسد: «سوال اصلي اين است كه آيا دولت ترامپ نوشتههاي روي ديوار را خوانده است؟ پاسخ واضح است: بله البته كه خواندهاند و به نظر ميرسد كه در حال عقلانيت نشان دادن در اين پرونده هستند. ترامپ در شرايطي ميتوانست خروج از برجام را هم به عنوان چاشني سياستهاي مطلوبش براي انزواي ايران قرار دهد كه طرح وي براي تشكيل ناتوي عربي يا ائتلافسازي ميان اسراييل و كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس در بن بست قرار نگرفته بود. تنش به وجود آمده ميان قطر و عربستان سعودي عملا معادلههاي سياسي پيشين در منطقه را برهم زده است. يك ماه پيش زماني كه ترامپ به عربستان سعودي سفر كرد و وعده مبارزه مشترك با ايران را در پشت درهاي بسته داد هيچگاه فكر نميكرد كه بحران ميان سعودي و همقطارانش با دوحه به چنين وضعيت غيرقابل پيشبيني برسد. در حالي كه جايگاه منطقهاي عربستان سعودي با اما و اگرهاي بسياري روبهرو شده است، برخي چهرههاي منطقيتر در دولت جديد امريكا ميدانند كه بحران در سوريه و عراق يا يمن و بحرين عميقتر شود، واشنگتن به تهران در منطقه نياز خواهد داشت. هرچند كه دولت امريكا در پرونده سوريه روي روسها براي تبديل شدن به واسطه ميان تهران و واشنگتن حساب بازكرده است اما در سه پرونده عراق، بحرين و يمن كاري از مسكو نيز براي واشنگتن برنخواهد آمد.»
دوشنبه در حالي به نقطه تلاقي ديگري براي برجام و دولت ترامپ بدل شده است كه محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران به منظور شركت در مجمع عاليرتبه سياسي سازمان ملل در نيويورك به سر ميبرد. چهارسال پيش در نيويورك بود كه جان كري، وزير خارجه وقت امريكا به نخستين وزير خارجه اين كشور در 4 دهه گذشته بدل شد كه با همتاي ايراني خود ديدار كرد؛ ديداري كه به توافق هستهاي ميان ايران و 1+5 در سال 2015 منتهي شد. اين روزها نيز بسياري در نيويورك به ركس تيلرسون كه تازه از تور كشورهاي عربي حاشيه خليجفارس برگشته توصيه ميكنند كه ديداري هستهاي با همتاي ايراني خود داشته باشد؛ ديداري كه شايد دستاورد آن را بتوان در تعهد امريكا به متن و روح توافق هستهاي يافت.