مخالفتها با فراخوان جشنواره تئاتر فجر افزايش يافت
مقاومت در برابر تغيير
بابك احمدي
بعد از برگزاري نخستين نشست رسانهاي دبير سيوششمين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر آرام آرام صداي مخالفان از گوشه و كنار بلند شد. هر شيوه مديريتي موافقان و مخالفاني دارد ولي بايد ديد اين مخالفتها از سوي چه افراد، در چه جايگاه و با چه استدلالي صورت ميپذيرد. فرهاد مهندسپور در مقام يك چهره دانشگاهي و از سويي به عنوان شخصي كه در گذشته درگير مسائل اجرايي و مديريتي تئاتر ايران بوده، حالا با كولهباري از تجربه بر صندلي سيوششمين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر تكيه زده است. او پس از انتشار فراخوان جشنواره نشست رسانهاي برگزار كرد و به پرسشهاي پيشآمده براي افكار عمومي و هنرمندان پاسخ داد. هسته مركزي برنامهها و هدف موردنظر مهندسپور به گفته خودش كوچكسازي جشنواره و افزايش كيفيت آثاري است كه در اين مهمترين رويداد ملي تئاتر به نمايش عمومي گذاشته خواهد شد. او در اين نشست اعلام كرد: «معتقدم كه جشنواره تئاتر فجر بايد مسووليتهايش را به جشنوارههاي ديگر واگذار كند تا دبيرخانه زير فشار كمتري كارش را انجام دهد و همچنين بتوانيم به جشنوارههاي ديگر نيز اعتبار بدهيم.» بر اساس اين تصميم آثار بخش خياباني جشنواره از ميان برگزيده يا برگزيدگان جشنواره تئاتر خياباني مريوان به جدول برنامهها راه پيدا ميكنند. جشنواره مريواني كه هر چه از عمر برپايياش گذشت از اعتبار بينالمللياش كاسته شد و ديگر مثل سابق شاهد حضور گروههاي با كيفيت اروپايي و آسيايي در آن نيستيم. سامان خليليان، رييس دفتر كانون تئاتر خياباني نخستين فردي بود كه از «بيتوجهي به بخش خياباني در جشنواره» گفت كه مهندسپور در مقابل پاسخ داد: «جشنواره بايد يك تشخص اجتماعي داشته باشد، پس اگر دست من بود دوست داشتم جشنواره را كوچك كنم، مشكل تئاتر ما اين است كه تئاتر تشخص مردمي ندارد و فكر هم نكنيم كه تئاتر خياباني ميتواند اين تشخص را به تئاتر بازگرداند. مساله ديگر اين است كه جشنواره تئاتر فجر مسوول همه جزييات تئاتر ايران نيست و هركس هم بگويد كه هست، دروغ ميگويد.»
اما مدتي از انتشار فراخوان جشنواره نميگذشت كه صداهايي در اعتراض به كنار گذاشتن بخش انتخاب نمايشنامههاي برگزيده و نمايشنامهخواني به گوش رسيد كه پاسخ گلايهها در نشست دبير وجود داشت. «درباره حذف بخش نمايشنامهنويسي بايد بگويم كه متوجه شدم اين بخش دارد در بين بخشهاي ديگر تئاتر فجر گم ميشود و اگر واقعا اين اتفاق، اتفاق خوبي است بايد در جايي ديگر به آن بها داد و اينكه اين مسابقه دارد در قالب ديگري برگزار ميشود.» منظور او احتمالا برگزاري جايزه انتخاب آثار برتر ادبيات نمايشي ايران است كه زيرنظر كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر برگزار ميشود. مراسمي كه امسال و تا يك ماه آينده شاهد برگزاري هشتمين دوره آن خواهيم بود.
حالا هم رييس هياتمديره كانون كارگردانان خانهتئاتر با بيان دلايلي عنوان كرده است رويكرد دبير جشنواره را نميپسندد. «آيا تئاتر فقط كارگرداني و نمايشنامهنويسي است و نيازي به حضور افرادي از ديگر انجمنها و كانونها نيست؟ آيا از هيات 70 نفره انتخاب، سهم نهاد صنفي خانهتئاتر با 14 انجمن و كانون، 20 نفر است و سهم شخص دبير جشنواره 50 نفر؟» گودرزي در يادداشت اعتراضي خود آورده است: «حذف جشنواره آيا زنده به گور كردن تئاتر شهرستانها نيست؟! آيا بايد مرغ خودمان را قرباني مرغ گر همسايه كنيم تا جشنوارهمان عنوان بينالمللي را يدك بكشد؟!» حال بايد ديد دبير جشنواره پاسخي به اين پرسشها ميدهد يا خير اما سوال مهمتري نيز در اين بين وجود دارد. آيا موسسه خانهتئاتر با 14 انجمن و كانون در تمام سالهاي گذشته به اين درجه از اعتبار و توانايي فني دستيافته كه بتواند پذيراي مسووليتهاي ملي باشد؟