تعريف و تمجيد از پروژه و سياستهاي فلورنتينو پرز
رئال در مسير اسپانيايي شدن
علي بابازاده
عصر جديد حضور فلورنتينو در مادريد، بسيار متفاوتتر از دوران سپري شده اين مدير موفق در جمع كهكشانيها به حساب ميآيد. پرز در رئال، پروژهاي را كليد زده كه تا سالهاي سال مخالف سفت و سخت آن بوده و به راستي كه در رسيدن به اهداف خود نيز بسيار موفق عملكرده است! پس از كنار رفتن مربيان جاهطلبي همچون خوزه مورينيو و كارلو آنجلوتي، نوبت آن رسيده كه قوهاي سپيد با زيزو تغيير رويه بدهند و از پروژه كهكشانيهاي ۱ و ۲، به كلي فاصله بگيرند. يقيناً قبل از هر چيز حضور زيدانِ كمتوقع براي ساختن رئالي جديد موثر بوده و اگر اين مرد فرانسوي اكنون در سانتياگو برنابئو نبود، شايد تا سالهاي سال نيز اين پروژه اجرايي نميشد. تا همين چند هفته پيش مسابقات جام ملتهاي زير۲۱ سال اروپا در حال جريان بود و غولهاي متمول اروپايي بهخوبي ميدانستند كه اين تورنمنت ميتواند ويتريني باشد براي بازيكنان جوان و با انگيزه؛ بهترين بازيكن اين جام در انتهاي مسابقات كسي نبود جز دني سبايوس! هافبك بينظير رئال بتيس كه از تمام فاكتورهاي مثبت اعم از سرعت و تكنيك و قدرت حمل توپ برخوردار بود و به خوبي توانست از فرصت پيش آمده نهايت بهره را ببرد. تا پيش از جامملتهاي زير۲۱ سال، اهالي فوتبال چندان سبايوس را نميشناختند اما، به واسطه همين درخششها دني اكنون يكي از آيندهدارترين هافبكهاي حال حاضر فوتبال به حساب ميآيد و از همين رو بود كه دو غول اسپانيايي، خواهان جذب او بودند. در نهايت پس از كشوقوسهاي فراوان، سبايوس با رد پيشنهاد كاتالانها، راهي مادريد شد تا براي پروژه پرز و زيدان شروعي مجدد باشد. به دور از تمامي مسائل فني، خريدهاي پيشين رئال، همگي در راستاي اهداف و سياستهاي قابل توجه پرز بوده است. مرد اقتصاددان و خوشفكر ماتادورها، ديگر قصد ندارد زير سلطه بارسلونا قرار بگيرد و تحت هيچشرايطي حاضر به از دست رفتن هويت باشگاه محبوب خود نيست!دور شدن رئال از بازيكنان اسپانيايي و به قول ماركا، خارجي شدن تيم، از دلنگرانيهاي هميشگي پرز و زيدان بوده. رئال با خريدهاي بازيكنان غيراسپانيايي، روز به روز از كشور خود فاصله ميگرفت و جالبتر اينجاست كه بهواسطه همين خريدها، لاروخا نيز از وجود بازيكنان رئال بيبهره ميماند.
براي يورو ۲۰۰۸ و زماني كه لوييس آراگونس فقيد هدايت لاروخا را بر عهده داشت، سرخيو راموس و ايكر كاسياس تنها بازيكنان رئالي تيم كشورشان بهحساب ميآمدند و در بيشتر بازيها نيز به عنوان يار ثابت وارد زمين ميشدند. آراگونس در كل ۵ بازيكن خارج از لاليگا را همراه خود آورد و همانطور كه ذكر شد سهم رئال در ليست آراگونس تنها ۲ بازيكن بود. دو سال و بعد براي جامجهاني ۲۰۱۰ آفريقاي جنوبي، بازيكنان رئالي حاضر در اردوي تيم ملي به ۵ نفر افزايش يافتند ولي نكته اينجاست كه بعضي از آنها همچون رائول آلبيول و آلوارو آربلوا هيچگاه بازيكن تاثيرگذار و ثابت به حساب نيامدند و اين در حاليبود كه بازيكنان دشمن ديرينه كهكشانيها يعني بارسلونا، استخوانبندي اصلي تيمملي را تشكيل ميدادند. اينيستا گل قهرماني لاروخا را به ثمر رساند و در كنار او مهرههايي چون پيكه، موژاوي، بوسكتس، پدرو و پويول توانستند براي ماتادورها تاثيرگذار باشند. دو سال بعد و دقيقاً در زماني كه اسپانيا براي دومين بار پياپي بر قله اروپا ايستاد، ۶ بارسايي و ۳ رئالي در تيم ديده ميشدند و اكثر كارشناسان و روزنامهنگاران، موفقيتهاي اسپانيا را به بارسلونا نسبت ميدادند. اتفاقي كه باعث عصبانيت پرز شد و از همان روزها بود كه عصر جديد رئال مادريد آغاز شده به حساب ميآمد. در نخستين قدم فلورنتينو، دني كارواخال و ايسكو را به تيمش اضافه كرد و بعدها نيز همين مسير خريد جوانان اسپانيايي را ادامه داد. ركورد ويژه كهكشانيها با حضور جوانان بينظيري چون آسنسيو، واسكز، ناچو و حتي ماركوس يورنته و بورخا مايورال كه در كاستيا «تيم دوم رئال مادريد» حصور دارند پر بارتر و موفقتر نيز خواهد شد. شرايطي كه به زيدان اين امكان را ميدهد تا بتواند در تركيب تيمش به صورت ثابت از يازده بازيكن تمام اسپانيايي استفاده بكند و نشان دهد كه رئال در اين زمينه از بارسلونا پيشي گرفته است. از همين روست كه در چرخشي قابلانتظار، مفسران فوتبال اسپانيا، دست به تعريف و تمجيد از پروژه و سياستهاي فلورنتينو پرز ميزنند و معتقدند در جامجهاني ۲۰۱۸ و بهخصوص جامجهاني ۲۰۲۲، لاروخا ديگر تحت سلطه كاتالانها نخواهد بود و اين نوادگان ژنرال فرانكو و شاه آلفونسو هستند كه تيمملي كشورشان را تسخير خواهند كرد!