شعاري براي خروج از برجام
علي شكوهي
در خطبههاي نماز جمعه اين هفته مشهد، جناب علمالهدی از مسوولان خواست كه از برجام خارج شوند زيرا به گمان ايشان «خروج از برجام یعنی نجات از یک ضرر و زیان مهلک و کشنده استقلال این مملکت و تامین منافع مردم». ايشان مدعي شدند كه «هرکجا مشت به صورت آمریکا زدیم و در برابر استکبار ایستادیم دشمن هم عقبنشینی کرد و هم ذلیل شد». وی با اشاره به اینکه به سادگي يك آدم با یک فکر سیاسی کافر میشود، گفت: اگر میخواهید خدا داشته باشید و تحت ولایت خدا باشید، باید با استكبار بجنگید؛ جز جنگ با استکبار و استکبارستیزی چاره دیگری نداریم». امام جمعه مشهد خاطرنشان کرد: «جریانهای سیاسی که در این کشور زمزمه برقراری رابطه با آمریکا و تعامل با غرب و استکبار را سر میدهند بدانند اگر به این مساله معتقدند و بر حسب عقیده خود میخواهند در این عرصه کاری انجام دهند اینها از حیطه اسلام خارج هستند و به فرموده خدا در آیه 120 سوره بقره، اینها دیگر بیخدا هستند و خدا ندارند». امام جمعه مشهد بیان کرد: «در مقابل قضیه برجام بدعهدی دشمن را دیدید، من هم متشکرم، هم متعجب. متعجب از اینکه متولیان سیاست خارجی کشور بعد از اینکه دو سال بدعهدیهای آمریکا به افتضاح کشیده شد، سکوت کردند و متشکرم که خوشبختانه اخیرا دیگر زبان متولیان سیاست خارجی ما باز شده که اگر آمریکا بخواهد برجامشکنی داشته باشد، ما از برجام خارج میشویم». علمالهدی ابراز امیدواری کرد: «مسوولان دستگاه اجرایی و مجلس ما با همین فرمان جلو بروند و به هیچ وجه تن به سازش یا تعامل و حتی لبخند به این دشمن خونریز آدمکش ندهند».
در باره اين سخنان امام جمعه مشهد چند نكته قابل تامل است:
اول- مبارزه با ظلم و همراهي نكردن با ظالم قطعا از تعاليم دين ما است. استكبار جهاني و دولتهايي مانند آمريكا و اسراييل قطعا از مصاديق ظلم هستند و هرگونه همراهي با آنان در ظلم با روح و دستورات ديني ما در تعارض است. در عين حال به كساني كه به رابطه با آمريكا معتقدند يا قصد تعامل با اين كشور را دارند، نميتوان به آساني اتهام «خروج از اسلام» و «خدا نداشتن» زد. از كجاي قرآن چنين برداشتي جايز است و با كدامين ادله ميتوان تعامل با آمريكا يا ايجاد رابطه با اين كشور را به معناي خروج از اسلام معرفي كرد؟ بسياري از افراد و دولتها هستند كه اكنون به دلايلي كه براي خود دارند و بنا به مصلحتانديشي خاص خود، در حال جنگ با آمريكا نيستند در عين حال كه مخالف ظلم و سلطهجويي اين كشور محسوب ميشوند. آيا ميتوان مدعي شد كه آنان از اسلام خارج شدهاند؟ ما با بسياري از دولتها در حوزه مشتركات همكاري ميكنيم و سعي ميكنيم در ظلم و ستم و سلطهگري آنان مشاركت نداشته باشيم. اگر قرار باشد هر گونه رابطه و تعامل با دولتهاي ظالم را خروج از اسلام معرفي كنيم در آن صورت بايد با كل كشورهاي جهان قطع رابطه كنيم چون كمتر كشوري را سراغ داريم كه به نوعي در يك ظلمي مسووليت نداشته باشد. آمريكا هم مشابه ديگران است و چه بسا لازم باشد حتي براي دفع ظلم و تهديدها و خلع سلاح سياسي اين كشور، تعاملاتي با آن داشته باشيم و اين اصلا به معناي خروج از اسلام نيست. رهبران كنوني عراق و افغانستان كه هم با ما رابطه دارند و هم با آمريكا همكاري نظامي و امنيتي ميكنند از اسلام خارجند؟ درباره ديگر كشورهاي جهان هم همين پرسش قابل طرح است.
دوم- تجربه جمهوري اسلامي به ما نشان ميدهد كه ميتوان با دولتهايي كه مخالفيم، رابطه داشت و در بسياري از حوزههاي مورد نياز همكاري و تعامل كرد و اين اصلا خلاف اصول و اعتقادات اسلامي ما نيست. در اين موارد ما مبتني بر منافع و مصالح خودمان عمل ميكنيم و در جستوجوي جلب منفعت و دفع ضرر هستيم و صرفا در حوزههاي مشترك با آنان تعامل خواهيم كرد. ما ميدانيم كه كشورهاي اروپايي در بسياري از مسائل با ما مخالفند و حتي چين و روسيه را هم دوستان اعتقادي خودمان نميدانيم و با كشورهاي مسلماني مانند عربستان هم اختلافات اساسي داريم اما با همه اين كشورها در حوزههاي اقتصادي و فني و فرهنگي و آموزشي و اعزام حجاج و در سازمان ملل و كنفرانس اسلامي و غيرمتعهدها و ... همكاري ميكنيم و آن را به معناي خروج از اسلام نميدانيم. مهم اين است كه در ظلم با اين دولتها همكاري نكنيم كه انشاءالله نميكنيم.
سوم- اتفاقا افراد را به آساني نميتوان آن هم به خاطر يك فكر سياسي «كافر» خواند مگر اين كه در بنيان انديشه ما نوعي «تكفيرگرايي» وجود داشته باشد. اكنون داعش و طالبان و القاعده و ديگر گروههاي سلفي - تكفيري به آساني حكم كفر شيعيان را صادر ميكنند چون آنان هم معتقدند كه با يك تفكر سياسي خاص ميتوان افراد را از اسلام خارج دانست. آنان با برشمردن برخي مصاديق خاص اعتقادي و سياسي مدعي كافر بودن شيعيان ميشوند و بر همين اساس هم حكم قتل و كشتار ميدهند. متاسفانه برخي از آقايان در كشور ما هم با همين نگرش به سراغ دوستان انقلابي درون نظام ميآيند و يك اختلاف سليقه سياسي را در حد كفر قلمداد ميكنند.
چهارم- برجام يك توافق جهاني و چندجانبه است. با فرض اينكه آمريكا به آن پايبند نباشد اين ما هستيم كه بايد از اين رفتار آمريكا يك حربه و چماق براي انزواي اين كشور بسازيم چون اروپا و روسيه و چين و سازمان ملل آن را به رسميت ميشناسند و بر اجراي آن اصرار دارند. چقدر بايد بيتدبير باشيم كه خواستار پيشگامي ايران در خروج از برجام شويم در حالي كه ترامپ انعقاد اين قرارداد را نشانه زيركي ايران و خامي اوباما معرفي ميكند؟ جاي تاسف است كه هم در زمين ترامپ بازي ميكنند و هم طلبكارانه نيروهاي عاقل انقلاب را به خروج از اسلام متهم ميسازند!