كدام مهمتر است؟
اگر با حوزه سينما آشنا باشيم، نام محمدرضا شرفالدين نخستين چيزي كه به ذهن ميآورد، سينماي دفاع مقدس است. رييس انجمن سينماي دفاع مقدس كه سالهاي سال است فعاليتهاي خود را به اين حوزه مختص كرده و بيشتر از هر كارشناسي درباره آن ميداند. همين آگهي است كه باعث ميشود تا يكي از مهمترين جملههاي اين سالها درباره سينماي دفاع مقدس را از زبان شرفالدين و در يك برنامه تلويزيوني بشنويم؛ جملهاي كه درباره كاركرد سينماي دفاع مقدس است و امتيازدهي به سينمايي كه در اين حوزه نه تنها چهرههاي بارز دارد كه به دليل اهميتش هميشه بخشي از بودجهها و حمايتهاي مالي و معنوي را از وزارت فرهنگ و ارشاد و ساير نهادها و ارگانها ميگيرد. شرفالدين به سينماي دفاع مقدس در دهه 80 امتياز 15 و در دهه نود امتياز ده را داده است؛ امتيازهايي كه شايد در نگاه اول چندان توجه جلب نكنند، اما اگر در همان حوزه سينما باشيد و به زير و بم اتفاقهاي اين حوزه در دو دهه اخير آشنا، متوجه ميشويد كه چنين امتيازهايي با توجه به هزينه و انرژي و حتي ادعاهايي كه اهالي اين حوزه دارند، امتيازهايي بسيار پايين و عجيب است. در ميانه اين دو دهه هشت سال با سازمان سينمايي دولت نهم و دهم روبهرو هستيم؛ سازماني كه بودجه الف و ميلياردي را مختص فيلمنامههاي خاص و دفاع مقدس ميدانست و در حاشيه حمايتهايش فيلمهايي مانند «چ» به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا ساخته شد و نهتنها در مرحله ساخت كه در مرحله اكران هم از همراهيهاي ويژه برخوردار بود. با اينحال نهتنها در دهه 80 كه حتي در دهه 90 و با پيشرفت ابزار و امكانات سينما، سينماي دفاع مقدس نميتواند از تمام ابزارها، همراهيها و كمكهاي مادي و معنوي استفاده كند و برخلاف دهه شصت كه شرفالدين به آن امتياز 20 ميدهد، تاثيرگذار باشد. به اين ترتيب سوال مهمي كه پيش ميآيد، دغدغه براي روايت سينمايي است كه سالهاي سال است جايي ويژه در سينماي ايران دارد و حتي براي مخاطب هم قابل توجه است و اينكه نياز واقعي براي روايتهاي سينماي دفاع مقدس چيست؟ پول و امكانات ويژه يا آن درخواست هميشگي سينماگران اصيل اين حوزه مانند رسول ملاقليپور كه از آزادي عمل سينماگر ميگفت و اينكه بايد روايتها نه فرمايشي و دستوري كه از جنسي انساني، قابل درك و متفاوت و جذاب باشند؟!