نامه صريح و سرگشاده سازمان معلمان ايران به رييسجمهور
سازمان معلمان ايران كه يكي از تشكلهاي صنفي و سياسي معلمي است پس از ديدار برخي از اعضاي شوراي مركزي اين تشكل با وزير آموزش و پرورش نامهاي خطاب به رييسجمهور منتشر كرده است كه متن آن به اين شرح است: فرصتي دست داد در نشستي صميمي و كارشناسانه با وزير محترم آموزش و پرورش به بررسي مساله و مشكل اساسي اين وزارتخانه مادر بپردازيم... بعد از سخنان ما كه نقد نگاه سختافزاري به مقوله تعليم و تربيت و تاكيد بر مشكل نرمافزاري اين نهاد داشت... بر بيتوجهي به نقش آموزش پرورش در فرآيند توسعه و ابراز تاسف از ناهمراهي آنهايي كه انتظار كمك از آنها ميرفت، سخن را تمام كرديم...
جناب دانش آشتياني صادقانه و صميمانه همچون گذشته از مسير ناهموار كنوني گفتند. به باور ما مخاطب اين سخنان همه معلمان، دانشآموزان و خانوادههاي آنان، تمام مردان و زنان اين مرز و بوم و همه دولتمرداني كه دل در گرو توسعه كشور دارند، است. البته توصيه ما به جناب وزير كوتاه بود ولي گويا - فاستقم كماامرت- ...
در ادامه، گزارشي از اين ديدار را باهم بخوانيم...
در هنگامهاي كه برخي دوستان براي وزير شدن مشغول برنامه نوشتن و گفتوگو و لابيگري هستند، وزير محجوب آموزش و پرورش تمايلي به ماندن بيثمر ندارد. او همچنان ايمان دارد به تحول بنيادين در آموزش و پرورش، تحولي نه از جنس تغييرات فلهاي براي خاموش كردن صداي دوستان معترض و اداره آرام وزارتخانه، تحولي در مسائل اساسي يعني «تعليم و تربيت فرزندان اين مرز بوم.» اين تفاوتِ نگاه مهم است.
آقاي رييسجمهور
وزراي آموزش و پرورش بيش و پيش از آنكه سكاندار نهاد تعليم و تربيت باشند، تقليل يافته به معاونت پشتيباني و نيروي انساني شدهاند.
گويا رسالت وزير تنها پرداخت حقوق و پاداش كاركنان و توزيع و تقسيم پستهاي مديريتي به نمايندگان مجلس و ديگر ذينفوذان قدرت سياسي است.
در اين ميانه همواره مساله اصلي كه همان «مدرسه، معلم، دانشآموز و كلاس درس» است، به فراموشي سپرده شده و ميشود. دانش در گفتوگويي صميمي و كارشناسانه از عدم «عزم ملي» نسبت به تحول در آموزش و پرورش سخن گفت، از عدم همكاري مجلس و مطالبات عزل و نصبي نمايندگان و از سيطره نگاه سياسي و نه تخصصي به آموزشوپرورش گلهمند بود.
آقاي رييسجمهور
همانگونه كه وزير تاكيد ميكند، مسائل اساسي آموزش و پرورش با رفتن و ماندن افراد تغيير چنداني نميكند. دانش نيز معتقد است «كه زمان اين رسيده كه بايد تغيير بينش و نگرش و تحول در آموزش و پرورش رخ دهد اما اين عزم را در دولت نديدم.»
دانش از مسير مقاوم تغيير ميگويد «براي كاهش تصدي از وزارتخانه شروع كرديم. آخر اسفند بخشنامه تفويض اختيار را به استانها داديم و هنوز درگير هستيم، مجموعه ستاد موافق اين مساله نيست و بعضي از معاونتها و مديريتها مقاومت ميكنند.»در حالي كه معلمان براي بازنشستگي روز شماري ميكنند مديران ستادي با معدل بالاي 30 سال سابقه خدمت، بازنشسته نميشوند. چنين ستاد فرتوتي نميتواند تحولآفرين و چابك باشد. البته برخي بخشها را هم كه نميشود رفت سراغشان و تغيير داد!
منتخب ملت ايران
دانش در اين ديدار بيش از آنكه از خود دفاع كند از مطالبات اساسي همچون «كاهش تصديگري و تمركز ستاد، سياستزدايي و تخصصگرايي، تاكيد و توجه به مدرسه و معلم بهعنوان شاخص اصلي» دفاع ميكند. دانش براي ماندن به هر قيمتي ساخته نشده است. او با نگاه تحولي به بزرگترين وزارتخانه آمده است و حالا خوب ميداند كه در اين مسير تنهاست.
آقاي روحاني عزيز
اين دغدغه و ترديدهاي وزيرتان را جدي بگيريد، اين ترديدها شخصي نيست. اگر ميخواهيد وزير بيدغدغه و خنثي و راكد داشته باشيد، دانش وزير خوبي نيست؛ اگر ميخواهيد وزيري مطيع و آرام و ساكت و اداري داشته باشيد، دانش وزير خوبي نيست، اگر ميخواهيد وزيري داشته باشيد كه همه را راضي كند و باج بدهد، دانش وزير خوبي نيست. و در آخر اينكه هر وزيري كه انتخاب ميكنيد اين را بدانيد كه اين ترديدها جديتر از جدي است.