زمان كار اجتماعا لازم
عماديان: ماركس رابطه زمان و سرمايه را چنين توصيف ميكند كه در وجه توليد سرمايهداري زمان همهچيز است و انسان هيچ. انسان حداكثر جسد مرده زمان است. از طريق همين تحليل رابطه زمان و سرمايه است كه ماركس سلطه كار انتزاعي و كمي شده بر كار انضمامي و جوهر كيفي آن را در جلد اول سرمايه توضيح ميدهد. اگر ارزش چيزي نيست جز زمان كار اجتماعا لازم، پس ميتوان گفت در فرآيند توليد اين زمان سرمايه است كه بر تن كارگر نوشته ميشود. همان طور كه در فرآيند مبادله نيز در نهايت زمان همان يگانه چيزي است كه مكررا دست به دست و مبادله ميشود.