چرا جهادگرايي بعد از تحمل شكستها باز هم به بقاي خود ادامه ميدهد
آلبرتو نگري
منبع: ايل سوله (ايتاليا)
داعش ممكن است در عراق و سوريه بازي را ببازد ليكن ايدئولوژي آن باقي ميماند. يك توهم خطرناك خواهد بود اگر فكر كنيم كه شكست نظامي خلافت بتواند پايان جهادگرايي به شمار آيد؛ ايدئولوژياي كه در دهههاي اخير گسترش يافته است. از افغانستان گرفته تا عراق، از خاورميانه گرفته تا آسياي ميانه و از شمال آفريقا گرفته تا ساحل تا مرز نفوذ مرگبار در اروپا با تبليغ در ميان جوانان مسلمان نسل دوم كه از محروميت و انگيزشهاي پوچگرايانه آنان بهره ميجويد و خلئي را كه از ايدئولوژيهاي قرن بيستمي باقي مانده، برايشان پر ميكند. اگر بخواهيم از سخنان اوليويه روي، يكي از برجستهترين دانشمندان اين پديده استفاده كنيم، صحبت از شكل اسلامي پيدا كردن مخاصمات است تا افراطي شدن اسلام تاريخي. جهادگرايي در اينترنت سير ميكند و حتي بر خلأهاي مفهومي ما حركت ميكند و به زودي هم به پايان نخواهد رسيد.
مثالهاي مربوط به اين تضادها، متعدد است. در راس همه القاعده، خانه مادري داعش در عراق: قتل بنلادن در پاكستان در سال ٢٠١١ پايان اين گروه تروريستي نبود همانگونه كه از دست دادن مخفيگاههاي افغان بعد از برجهاي دوقلو و جنگ سال ٢٠٠١ چنين نبودهاند. رد پاهاي البغدادي، خليفه خودخوانده كه بارها تصور ميرفت كشته شده است، از ميان رفتهاند ليكن هيچكس بعد از سوءقصدهاي اسپانيا نميتواند تصور كند كه از ميان رفتن وي به معناي نابودي داعش نيز بوده باشد.
١٦ سال از آغاز جنگ عليه تروريسم كه توسط امريكا در افغانستان به راه افتاد، ميگذرد و نهتنها اين جنگ به پايان نرسيده است بلكه خودِ امريكاييها يك بيتفاوتي اساسي نسبت به دردسرهايي كه با جنگ سال ٢٠٠٣ در عراق در خاورميانه به بار آوردهاند و تروريسم را به اروپا كشاندند، از خود بروز ميدهند. در سال ٢٠١٤ نظارهگر روي كار آمدن داعش بودند بدون آنكه دست به اقدامي بزنند يا اينكه در واشنگتن فقط واقعگرا هستند: ما در مقابل مشكلات و نيز منافعي قرار گرفتهايم كه با يك دولت رياستي حل نميشوند.
چرا جهادگرايان همچنان يك مشكل به شمار خواهند رفت؟ تحولات حتي در كهكشان جهادي ادامهدار هستند ليكن معمولا زماني كه در خانه خودمان صورت ميگيرند، ما خود را به تحليل و تفسير آنها محدود ميكنيم. ما همواره از خصومت ميان داعش و القاعده سخن گفتهايم، يك دوقطبيگري كه تاكنون كار ما را براي توجيه وقايع آسان كرد.
ليكن در همينجا يك تغيير و تبديل وجود دارد. از ماه ژانويه گذشته در سوريه يك جبهه گسترده به نام حيات تحريرالشام با حدود ٣٠ هزار پيكارجو تشكيل شد كه در فرمانداري ادلب كه ميرود پايتخت جديد جهاد شود و در تماس نزديك با مرز تركيه است، از اهميت برخوردار خواهد شد.
تا چند وقت ديگر شايد كارمان بايد با جهادي پراكنده كه در كنار ماركهاي شناخته شده داعش و القاعده قرار ميگيرند، بيفتد. داعش نيز به جستوجوي مخفيگاههايي در خارج از سوريه و عراق خواهد پرداخت. مناطق نامزد عبارتند از يمن كه عربستان سعودي در آن موفق نميشود بر حوثيهاي شيعه فايق آيد، ليبي، ساحل و نيز صحراي سينا، ناحيه راهبردي ميان مصر، اسراييل و فلسطين، «نوعي سرزمين هيچكس» كه در آن شاخه مصري داعش خونبارترين سوءقصدهاي سالهاي اخير را رقمزده است.
تروريسم فردا متوقف نخواهد شد زيرا از دوردست ميآيد و رشد آن مستقيما به ما مربوط ميشود. مقبره ابن تيميه، عالم سني مذهب الهيات كه در قرن ١٤ ميلادي درگذشت، در شهر دمشق واقع شده است. وي الهامبخش بسياري از جنبشهاي بنيادگراي معاصر بوده است. امري عجيب اما مهم است كه در سوريه امروز قبر وي به يك سنگ شكسته تبديل شده باشد. اين وضعيت رهاشدگي عمدي در نگاه اهل تسنن نماد آشكار بيديني رژيم دمشق است يعني يكي از چندين علت عميقي كه نيروهاي تروريست مخالف اسد قصد دارند خاندان علوي را از ميان بردارند.
اما چه كساني به جز تركيه، قطر، عربستان با تاييد آشكار امريكا و اروپاييها از اين جنبشهاي تندرو به منظور سرنگون ساختن اسد، متحد ايران حمايت كردهاند؟ ابن تيميه در بيانيههاي جهادگرايان نقل ميشود تا جنگ مقدس عليه شيعيان و علويها و طبعا عليه تمامي كفار ديگر را توجيه كنند. ليكن چنانچه تجاوز شوروي به افغانستان در سال ١٩٧٩ نبود، تمام اينها براي تبديل ساختن جهادگرايي به يك ايدئولوژي برنده كفايت نميكرد.
در افغانستان ديوار واقعي فرو ريخت يعني 10 سال قبل از ديوار برلين، زماني كه پيروزي مجاهدين و متحدان غرب بر ارتش سرخ با كمك دلارهاي نفتي عربستان كشوري كه راست ديني[آيين ارتدوكس] وهابي، ايدئولوژي پايهگذار پادشاهي آلسعود را اعمال ميكند، مقدور شد. تمامي كساني كه به اين امر جزمي نپيوندند، منافق، مرتد يا كافر خوانده ميشوند.
موحد واقعي بايد خود را با شريعت منطبق سازد. شريعتي كه بايد مو به مو اجرا شود. اين همان ايدئولوژي القاعده است كه سپس به داعشِ البغدادي و كهكشان جهادگرايي منتقل شد. متحدان عرب ما، خريداران سلاح و شركاي تجاري نيز بايد به لحاظ نظامي، امنيتي و فرهنگي به مبارزه با جهادگرايي بپردازند. اين هم علت ديگري است كه به مدت طولاني باعث تقويت جهادگرايي خواهد شد. كافي است از اين موضوع آگاه باشيم.
ترجمه: اداره كل رسانههاي خارجي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.