اين اسلام نيست
سيد علي ميرفتاح
اخيرا فيلمي منتشر شده و دست به دست ميشود كه مربوط به «امر به معروف و نهي از منكر» است و افراد گشت ارشاد با يكي از مصاديق بدحجابي برخورد – نسبتا- خشونتآميز ميكنند. چند روزي است كه كاربران شبكههاي مجازي درباره اين فيلم اظهارنظر ميكنند و از رفتار گشت ارشاد صراحتا انتقاد ميكنند. حتي دو تن از روحانيون نامدار حزباللهي، زائري و آقاميري، حساب اسلام را از اين نحو گشت ارشاد سوا كردهاند و يكي گفته «اين اسلام نيست» و ديگري از اين نوع امر به معروف تبري جسته و اظهار بيزاري كرده. سخنان اخير سردار سليماني هم قابل تأمل است و من مسوولان مملكت و روساي گشت ارشاد را دعوت ميكنم كه با دقت به فرمايش ايشان گوش بدهند.
در چند مساله آنچه ما در اين خصوص نوشته ايم حكم نوشته روي يخ را داشته و هيچكدام از بزرگان اعتنايي به آن نكردهاند. روزنامهنگاران زبان و قلمشان تلخ است. كسي هم به آنها اعتماد ندارد، براي همين حرفشان را جدي نميگيرند، اصلا نميشنوند كه بخواهند جدي بگيرند يا نه. احتمالا در چشم خيلي تصميمگيران و مسوولان امر، ما جزو عمال دشمنيم و جز به امر شيطان و صهيونيسم بينالملل قلم نميزنيم.
پس طبيعي است كه با هزاران پيشفرض سراغ عرايض بنده و امثال بنده بروند. مطلب ما را ميخوانند بيشتر از اين باب كه گاف بگيرند و مطلب غيرشرعي و ضدنظام در آن بيابند. پس آنچه تاكنون نوشتهايم و مينويسيم، كسي از مسوولان به آن اعتنا ندارد. اما اگر به ما اعتنا ندارند، آيا به حاج آقاي زائري و آقاميري هم نبايد اعتنا كنند؟ بر فرض كه ما غيرخودي هستيم، اين علما كه خودي هستند. اگر ما به كر وصل نيستيم، آقايان كه به كر وصلند و جز حديث و آيه چيزي بر زبان نميآورند. به ما گوش نميكنيد لااقل به فرمايش علما گوش بدهيد كه «اين اسلام نيست.» حقيقتا هم نيست. بنده خدا نيروي گشت ارشاد را ضايع ميكنيد و به كاري كه قبول ندارد وادارش ميكنيد، هم مردم را از اين طريق از اسلام و حجاب متنفر ميكنيد. به نظرم بيانصافي است اگر گناه چنين اتفاقي را به گردن خواهران و برادران گشت ارشاد بيندازيم. اين بندگان خدا كه تقصيري ندارند. مامورند و معذور. دست بالا خيلي بخواهند بدي كنند، به جاي كلاه سر ببرند كه نميبرند، اينها هم رفيق و همسايه و فاميل خودمان هستند و اينها هم دارند در همين شهر زندگي ميكنند و بهتر از خيليهاي ديگر ميدانند چه خبر است و ميدانند كه كسي از بابت گشت ارشاد به آغوش اسلام برنميگردد.
اتفاقا اينها چون هر روز توي خيابانند و با انواع و اقسام مردم سروكله ميزنند بهتر از بقيه ميدانند چه خبر است و چقدر در رعايت شرع دخيلند. اگر ميبينيد هر از گاهي كار اينها به گيس و گيسكشي ميرسد و جيغجيغ دختر و پسرها بلند ميشود، عيب از چنين پست و منصبي است كه مجبور است در خيابان بچرخد و تذكر دهد. تذكر چه دهد؟ آيا واقعا كسي تحقيق كرده بفهميم اين تذكرات چه تاثيري در سلامت جامعه دارد؟
آيا واقعا حساب و كتاب كرده كه بفهميم اين همه هزينه مادي و معنوي و حيثيتي (آن هم به اسم اسلام) چه عوايدي براي جامعه و نظام و اسلام دارد؟ سادهتر از آنچه به نظر ميآيد ميتوانيد به شهر و شهروندان نگاه كنيد تا بفهميد همه كارهايي كه در اين چند ساله كردهايد نتيجه عكس داده و هيچ كدام از سختگيريهايتان جواب نداده. جواب نداده كه جواب عكس داده از آن طرف – يعني در منزجر كردن مردم- موثرتر بوده تا در متدينتر كردنشان. بعد هم چطور ميشود كه از صبح تا شب مديران عالي مقام كشوري قربان صدقه ملت ميروند و از شعور و بلوغ سياسي – اجتماعيشان قدرداني ميكنند و حتي آنها را از مردم عصر پيامبر بهتر ميدانند، اما در عين حال اينها شعور لباس پوشيدن و حجاب ندارند و الزاما گشت و حراست و مامورين امر به معروف بايد بيايند يادشان بدهند كه چه بپوشند
چه بكنند و...
باور كنيد الان به هر دختر و پسري ميگوييد امر به معروف و نهي از منكر، جز همين گشت ارشاد و مامورين خسته و عصبانياش برايشان تداعي نميشود. سريع رنگ به رنگ ميشوند و روسري خود را جلو ميكشند حال آنكه اين حكم اسلامي اگر در مسير درستش قرار گيرد به تنهايي ميتواند بسياري از منكرات ريز و درشت جامعه را از بين ببرد... حق با حاج آقاي عزيز ما دكتر زائري است كه «اين اسلام نيست.»