مهمان را گرامي داريم
سيد علي ميرفتاح
من اتفاقا خيلي بدم نيامد كه زنان سوري را - بيحجاب اجباري – به تماشاي مسابقه راه دادهاند. بله، قبول دارم كه براي زنان ايراني برخورنده بوده است. حتي شنيدم كه يكي از مامورين پيشنهاد داده به زنها كه پرچم سوريه به دست بگيرند و داخل استاديوم بروند. بالاخره به آدم برميخورد كه در كشور خودش پرچم يك كشور ديگر را دست بگيرند. يعني از اين بابت زنان ايراني حق دارند شاكي باشند و طلبكارانه با موضوع برخورد كنند. اما درعين حال اين قدمهاي هرچند كوچك ميتواند به عنوان راهحلي براي بعضي معضلات اجتماعي انتخاب شود. نخستين معضل اين است كه ما زنان مسافر را مجبور ميكنيم كه حجاب را رعايت كنند و تن به
مقررات داخلي بدهند.
احتمالا به جهت همين اجبار است كه آمار گردشگران خارجي بالا نميرود. فيالمثل در مقايسه با تركيه وضعيت توريسم ما اسفبار است. پولي كه تركيه - لااقل تا قبل از اين ناامني داعش- از توريسم درميآورد كم از درآمد نفتي ما نبود. اما به دلايل بسيار- از جمله همين اجبار به حجاب- خيلي از توريستها عطاي مسافرت به ايران را به لقايش ميبخشند. درواقع حضور زنان سوري در مسابقه فوتبال ميتواند نشانهاي از تغيير رويكرد ما در مواجهه با «مسافران» باشد. از پيامبر اسلام(ص) روايت است كه «اكرم الضيف و لو كان كافرا». مهمان را گرامي بداريد هرچند كه كافر باشد. فكر نكنم نداشتن روسري بدتر از كفر باشد. بالاخره اينها مهمانند و صاحبخانه موظف است كه با روي باز مهماننوازي كند و تا آنجا كه مقدور است وسايل امن و آسايش ايشان را فراهم آورد. همانطوري كه «ما» در خانههايمان مهمان را - هر كه باشد- گرامي ميداريم در كشور هم بايد توريستها را محترم بشماريم و تا آنجا كه مقدور است و امنيت و فرهنگ و سياست ما به خطر نميافتد، آزادشان بگذاريم تا سفري خوب و به ياد ماندني را تجربه كنند.
البته از آن سو هم مهمان ادب ميكند و چندان برخلاف ميل صاحبخانه كاري نميكند. منظورم اين است كه با تمسك به همين آموزه ديني و دستور پيامبر اسلام ميتوانيم نهتنها زنان سوري را، بلكه زنان اروپايي و امريكايي و غيره را بگذاريم تا مشتاقانه به ايران بيايند و در عمل تجربه كنند كه ايرانيان مهماننوازترين مردم دنيا هستند. اميدوارم حرفم سوءتفاهم ايجاد نكند. نميگويم ايران را تبديل به منطقه فسق و فجور كنيم. قطعا كسي كه بخواهد فسق و فجور كند انتخابهايي غير از ايران دارد. ميتواند به آنتاليا برود يا گرجستان يا حتي دوبي. بيشتر كساني به ايران ميآيند كه فرهنگيترند و ميخواهند سفري بالاتر و جديتر از «عياشي دم ساحل» را تجربه كنند. ايران حقيقتا از حيث گردشگري بينظير است. يك اصفهانش بيمبالغه به نصف جهان ميارزد. ما كويري داريم كه كويرنوردان حاضرند براي ديدنش هزينه گزاف بپردازند. ما در شمال و جنوب و مركز مناطقي داريم كه از حيث جغرافياي طبيعي و فرهنگي نظير ندارند. حتي كلي توريست سياسي داريم كه ميخواهند بيايند ببينند ايران انقلابي چهجور جايي است. هر روز كه از كنار سفارت سابق امريكا ميگذرم كلي توريست فرهنگي ميبينم كه دارند از اين «لانه جاسوسي» عكس ميگيرند و داستان اشغالش را از تورليدرها ميشنوند. اما به نظرم مانع اصلي رونق صنعت توريسم چيزهايي مثل حجاب يا بعضي خورد و خوراكهاست. احتمالا فقها با توسل به همين دستور پيامبر بتوانند راهحلي پيدا كنند و قضيه را به شكل آبرومندانهاي سامان دهند.
اما اينها را كه گفتم حيفم ميآيد كه نگويم وقتي حضور زن سوري در ورزشگاه فاجعه نميآفريند و فضاي خطرناكي نميسازد و مردمان را نسبت به هم گستاخ نميكند، حضور زنان ايراني به طرق اولي اين كار را نميكند. حالا كه امتحان كرديد و ديديد هيچ اتفاقي نميافتد، پس آبرومندانه و محترمانه از زنان ايراني عذر بخواهيد و براي بازيهاي بعدي به ورزشگاه راهشان بدهيد. فكر نكنم ورزشگاه ماهيتا تفاوتي با سينما و تئاتر و جامعه داشته باشد. وقتي زن و مرد در جامعه و تئاتر و سينما كنار هم - بيمساله- و با رعايت ضوابط بسر ميبرند، در ورزشگاه هم ميتوانند. نترسيد. به خدا هيچ اتفاقي نميافتد و زمين به آسمان نميرسد و قرآن خدا غلط نميشود. اتفاقا زنان ايراني هزاران مرتبه از زنان سوري سربهزيرتر و محجوبتر و آرامترند و خود بهتر از هركس ديگري حد و حدود خود را ميشناسند. از ما گفتن.