جشن تولدي براي يك بلديه
احمد وخشيته
دانشجوي دكتراي دانشگاه دوستي روسيه
مسكو شنبه اين هفته به ايستگاه هشتصد و هفتادمين سال قطار عمر خود رسيد و شهرداري تولدي به وسعت اين بلديه براي اهالي بزرگترين پايتخت اروپا تدارك ديده بود. اگر چه بساط جشن تولد در همه مناطق شهر پهن بود، اما هر چه به حوالي ميدان سرخ نزديكتر ميشديم، بيشتر شدت ميگرفت.
خيابانهاي نيمدايره شمالي اطراف كرملين و ميدان سرخ پر بود از برنامههاي سرگرمكننده گوناگون تا مردم به بهانه تولد شهرشان به صورت رايگان شاد باشند و بخندند. يك طرف شهربازي كوچكي براي كودكان ايجاد شده بود و سوي ديگر زمينهايي همانند فوتبال و واليبال ساحلي براي نوجوانان و جوانان. در اين ميان اما به سليقه آنها كه اهل بازيهاي كامپيوتري هستند نيز احترام گذاشته شده بود و مسابقات فوتبالي راه انداخته بودند كه بر پرده بزرگ سينمايي نمايش داده ميشد و گزارشگري با هيجان آن را روايت ميكرد.
درست در مقابل درب پارلمان روسيه در ضلع شمالي كرملين، محلي ايجاد شده بود تا مردم شهر نظارهگر رقصهاي كلاسيك و باله باشند و كمي آن طرفتر يك جايگاه بزرگ بود كه توسط شبكه مسكو 24 اداره ميشد و نشان ميداد كه رسانه ملي چگونه ميتواند در شادي مردم سهيم شود و مردم را با خود همراه كند؛ البته بهتر است بگويم چگونه رسانه ملي ميتواند با مردم همراه شود و اعتماد آنها را به خود جلب كند.
«در حوالي ميدان سرخ» اين هفته البته با شمارههاي قبل يك تفاوت جدي دارد، هميشه من به سوي ميدان سرخ ميرفتم تا روايتي از جامعه روسها بيابم و بنويسم، اما اين هفته ميدان سرخ من را نيز همراه هزاران نفر به سوي خود كشيد تا به بهانه كوچكي شاد باشيم. ميان اين ايام كه در مسكو زيست ميكنم، دريافتم كه شهرداري مسكو به بهانههاي مختلف تلاش دارد برنامههايي برپا كند تا مردم چندين بار در سال تعطيلات آخر هفته را بتوانند شاد باشند و به رايگان از برنامههاي گوناگون لذت ببرند. نحوه برگزاري اين جشنها براي من و شما به عنوان يك غير روس نيز فكر ميكنم از جنبههاي مختلف جالب و قابل تامل باشد:
پرده اول: در ايام برگزاري جشنها، وروديهاي منتهي به ميدان سرخ حتي تا خيابانهاي اطراف، توسط پليس محاصره ميشود و براي ورود به اين محدوده شايد لازم باشد چندين بار از گيتهاي بازرسي عبور كرد؛ اما نكته جالب آنجاست كه هيچ فردي با ديدن اين حد از پليس و ديگر يگانهاي ويژه كه همراه ماشينهاي زمختشان در ضلعي دپو شدهاند، حس وحشت نميگيرد؛ بلكه بيشتر احساس آرامش و امنيت ميكند.
كافي است پليس به هر دليلي تردد از يك سمت به سوي ديگري را مسدود كند؛ آنقدر در ناخودآگاه روسها تعريف شده است كه حضور نيروهاي پليس و امنيتي براي نهادينه كردن آرامش آنهاست كه عموما بدون هيچ اعتراضي و حتي با يك لبخند اطاعت فرمان ميكنند.
پرده دوم: معمولا در مراسمهاي بزرگ، ايستگاهي به شبكههاي تلويزيوني دولتي يا همان رسانه ملي فدراسيون روسيه اختصاص داده ميشود و در برنامه تولد مسكو نيز اين سنت ادامه داشت. در حين برگزاري برنامه كنسرتهاي فراواني توسط گروههاي مختلف اجرا شد، اما دو ميانبرنامه به نظر خيلي جالب ميآمد. نخست آنكه (طي يك برنامه از پيش ساخته شده) ارتباط مستقيمي با خبرنگاري در سطح شهر برقرار شد و او با طنز ناهنجاريها و سختيهايي كه در مسكو نيز همانند هر شهر ديگر، كم يا زياد وجود دارد را به نمايش كشيد. شايد بتوان گفت اين قسمت از برنامه يك نقطه عطف بود تا شهروندان و مسوولان شهري در ميان خندههايشان توجه بيشتري به اين ناهنجاريها داشته باشند و در رفع آن
بكوشند.
ميان برنامهاي كه نه قصدش حمله به مسوولان شهرداري بود و نه توهين به مردم بلكه به درستي تلاش داشت از جايگاه رسانه ملي در راستاي افزايش حقوق شهروندي گام بردارد؛ چه در مقام مطالبه و چه در مقام آموزش. در ميان برنامهاي ديگر نيز شبكه «مسكو 24» با پخش گافهاي رسانهاي خود كوشيد تا مردم را از ته دل بخنداند و بيشتر آنها را با خود همراه كند.
پرده سوم: بدون شك يكي از زيباترين جلوههاي اينگونه برنامهها، فضاي خانوادگي و سلامت اخلاقي از اين قبيل جشنهاست. عموما خانوادهها، مادران به همراه فرزندان خردسال خود، عاشق و معشوقها يا حلقههايي از دوستان حتي از مليتهاي مختلف به چشم ميخورند كه آمدهاند تا ساعات شادي را سپري كنند، اما پيدا كردن بياخلاقي و مزاحمت بسيار بسيار دشوار است.
پرده چهارم: هنگامي كه برنامه پايان مييابد، خيلي سخت است كه متوجه بشوي مردم به چه هنگامي آن محل را اينقدر آرام و بدون سر و صدا ترك كردهاند؛ شايد به اين دليل باشد كه روسها عموما با يكديگر با صداي بلند صحبت نميكنند و دشوار است صداي دو نفر كه در ميز كناري شما در رستوراني يا پاركي نشسته و مشغول صحبت هستند را بشنويد. در آخر رفتگراني كه مشغول نظافت هستند، آرام آرام ظاهر ميشوند؛ البته نميتوان گفت كه يافتن زباله سخت است، اما آسان هم نيست.
در شمارههاي بعدي «در حوالي ميدان سرخ» بيشتر درباره الفباي حقوق شهروندي جامعه روسيه و نقاط روشن و تاريك آن خواهم نوشت.