نمايشگاه آثار منصور قندريز در گالري فردا برگزار ميشود
نمايش حاصل عمري كه كوتاه ماند
علي مطلبزاده
«نمايشگاه حاضر حاصل تكاپوي يك عمر است؛ عمري كه كوتاه ماند و تكاپويي كه دوامش تا اوج باروري نقاش نپاييد. آنچه منصور قندريز بود و آنچه در آينده ميشد، در همين پردهها به صورت هست جاودان مانده است. پشتكارش را آسانتر ميتوان ديد و صداقتش را دشوارتر، ولي شور او همه جا پشت خطها و رنگهايش جاري است.» 51 سال و چند ماه از زمان نوشتن اين جملات توسط كريم امامي درباره نمايشگاهي به بهانه درگذشت منصور قندريز ميگذرد و حالا خبر برگزاري نمايشگاهي از اين هنرمند پيشرو بهترين بهانه براي بازخواني اين جملات است. نمايشگاه آثار منصور قندريز روز جمعه 31 شهريورماه در گالري فردا افتتاح ميشود و در كنار نمايش آثار طراحي و نقاشي او، تعدادي از چاپهاي دستي و در نهايت سه كليشه ديده نشده قندريز هم به نمايش گذاشته خواهد شد. با اين حساب اين نمايشگاه يكي از مهمترين نمايشگاههايي است كه از آثار منصور قندريز در طول اين چند دهه برگزار ميشود تا بعد از سالها از هنرمندي ياد شود كه عمرش به دنيا نبود. درگذشت اين هنرمند در 30 سالگي در تصادفي در جاده شمال، باعث شد تا مسيري كه قندريز همزمان با نقاشان قهوهخانه شروع كرده بود، ناتمام بماند. اين اتفاق يكي از نكتههايي است كه در استيتمنت اين نمايشگاه هم به آن اشاره شده است تا از هنرمندي ياد شود كه شايد به اشتباه به عنوان يكي از نقاشان مكتب سقاخانه شناخته ميشود. اين نظري است كه رويين پاكباز دارد و معتقد است برخي از روي سهلانگاري قندريز را از نقاشان سقاخانه ميدانند. اين موضوعي است كه پاكباز سال گذشته در هفته بزرگداشت منصور قندريز در تبريز بار ديگر آن را مطرح و به يادداشتي اشاره كرد كه خود قندريز در بخشي از آن مينويسد «اصولا بر خود عمدي نميبينم كه در مكتب سقاخانه بمانم و در اين زمينه نقاشي كنم.» پاكباز اينطور نتيجه ميگيرد كه سقاخانه به تاريخ پيوسته و انتساب قندريز به جرياني مانند آن، امتيازي براي او محسوب نميشود.
اما هرچه باشد تاثيرات منصور قندريز در جريان نقاشي معاصر ايران تنها به آثار او معطوف نميشود. او به همراه مرتضي مميز، صادق تبريزي، فرامرز پيلارام، قباد شيوا، فرشيد مثقالي، رويين پاكباز و تعداد ديگري از هنرمندان همدوره خودش تالار ايران را تاسيس كرد تا يكي از نخستين گالريهاي غيردولتي آن هم در سال 1343 در خيابان انقلاب فعلي كار خودش را شروع كند. اما عمر قندريز به فعاليتهاي تالار ايران هم قد نداد تا بعدها فقط نام او بر اين گالري باقي بماند؛ تالار ايران اسفندماه 1344 بعد از درگذشت قندريز به گالري قندريز تغيير نام داد. گالري قندريز اينبار پذيراي آثار دوستان اين هنرمند شد كه به ياد او و با نوشتهاي از كريم امامي در كاتالوگش روي ديوار ميرفت: «من بيشترين ايام آن سالها را با او طي كردم و موقع رنگ كردن ديوارهاي تالار قندريز و كشيدن گوني به در و ديوارها ميديدم كه با مداد نوك تيز، چه با سرعت، اسبها و فيگورهاي انساني را ميكشيد. هرچند بعدها با كمك يكديگر آن طرحها را براي هميشه زير گونيها پنهان كرديم. بعدها روي همان ديوارها كارهاي او بود؛ كارهاي هندسي و نيمه آبستره كه با نهايت قدرت و راحتي شروع و تمام شده بودند. تنها دغدغه او ايراني بودن آثارش بود. او مدام در حين كار ميپرسيد: ايراني شده؟ روي همان ديوارها- مدتي بعد- نقاشي سايرين به مناسبت يادمرگ او بود و ساير قضاياي غمانگيز آن دوران. از آن به بعد سعي كردم كمتر از جاده چالوس به شمال بروم. هر بار با ديدن پرتگاهها و راههاي تنگ و ترش كمركوهها، خندهها و حرفهاي بجا و سنجيدهاش در درون و برونم ميپيچد. آيا ممكن است بار ديگر نقاش و شخصيتي شبيه او را در گوشهاي از دنيا پيدا كنم؟ منصور قندريز، مانند معدودي از نقاشان، هم كارهايش هنرمندانه بود و هم زندگياش.»
اما حاصل اين زندگي هنرمندانه در طول اين چند دهه جز در نمايشگاههاي گروهي و تعدادي از حراجها ارايه نشده بود. پيش از اين در خردادماه سال 87 نمايشگاهي از آثار منصور قندريز در گالري نار برگزار شده بود و حالا قرار است بعد از 10 سال نمايشگاه ديگري از اين هنرمند پيشرو در تهران برپا شود. با اين حساب بايد نكته ويژه چنين نمايشگاهي را در آثاري از قندريز دانست كه براي نخستينبار به نمايش درميآيند؛ نمايشي كه براي ديدن آن بايد تا روز جمعه 31 شهريورماه منتظر ماند.