جاي خالي دادستان شهر
دكتر حسين ايماني جاجرمي
جامعهشناس
اين روزها دوباره مساله فساد در شهرداري تهران در دورههاي گذشته مطرح شده است. تامل در اين باره و توجه به ريشههاي موضوع به عقيده من بهتر ميتواند ما را به سرمنزل مقصود برساند. شهرداريها تابعي از سيستم اداري كشورند و طبيعتا فساد فقط محدود به شهرداريها نيست و رتبه پايين ايران در شاخصهاي مربوط به شفافيت هم گوياي همين وضعيت است. بايد توجه كنيم كه شهرداريها از قديم با مساله فساد درگير بودهاند. پيش از انقلاب در تهران آقاي موسي مهام به اتهام فساد زندان هم رفت. پس اين مساله جديد نيست. به نظر ميرسد ما با وجود اينكه شهرداريها و شوراها را به عنوان بخشي از نظام اداره كشور قبول كردهايم اما كمبود حلقههاي تكميلي در اين حوزه جايش خالي است. شكلگيري اين حلقهها بايد منجر به شفافيت بيشتر شود.
به عنوان مثال ما دادستان شهر نداريم، خزانهدار شهر نداريم. اينها جايشان خالي است. سيستم شهرداريهاي ما فاقد نظام پايش بيروني است. يعني شهرداري خودش خرج ميكند و خودش هم نظارت ميكند. مقام ناظر از مقام اجرا بايد جدا شوند. شهرداريها هر ميزان كه دموكراتيكتر شوند؛ از فساد
كاسته ميشود.
به اين منظور بايد شوراهاي محلهاي كه در قانون اساسي هم به آن اشاره شده شكل بگيرند. براي اين كار بايد قانون شوراها را اصلاح كنيم. وقتي قدرت در دست عده معدودي متمركز باشد امكان سوءاستفاده افزايش مييابد. وقتي تعداد بازيگران بيشتر شود مساله سوءاستفاده احتمالش كاهش مييابد. در تهران چرا نبايد شوراي منطقه داشته باشيم؟ يا شوراي محله داشته باشيم؟ نه مثل شوراياريها كه زير دست شهردار منطقه باشند كه هر بازياي خواست با اينها بكند. در يك شوراي هفت نفره يا نه نفره كار سخت ميشود و امكان بروز فساد كاهش مييابد.
نكته ديگر اين است كه ما با سوپرمن سرو كار نداريم. كدام آدم عادي در برابر يك پيشنهاد رشوه 5 ميليارد توماني مقاومت كند؟ همه جاي دنيا بر همين اساس سيستم را تنظيم ميكنند. بايد بدانيم ما با عارف و زاهد سر و كار نداريم بلكه با يك انسان عادي روبهرو هستيم. يكي ديگر از حلقهها رسانههاي قدرتمند و مستقل است. نقش رسانهها خيلي مهم است ما بايد همين مقدار از طرح مباحث را هم قدردان دوستان رسانهاي باشيم. شايد اگر رسانهها نبودند با وضعيت بدتري روبهرو بوديم. بخشي از موضوع هم به وزارت كشور برميگردد. وزارت كشور مهمترين دستگاه سياسي رسيدگيكننده به امور داخلي كشور است. قانون شهرداريها را نگاه كنيد سازمان همياري شهرداريها وظايف گسترده دارد. آيا وزارت كشور اينقدر كه اتوبوس خريده به همين نسبت مساله آموزش را جدي گرفته است؟ از سوي ديگر خلأ آموزش در احزاب هم احساس ميشود. احزاب و جناحهاي حامي كانديداها هم بايد جوابگو باشند كه چرا در دوره مديريت نامزد مورد حمايتشان اين اتفاقات افتاده است. آموزش بخشي از وظايف حزب است. راحتترين كار اين است چند نفر را متهم كنيم. اگر واقعبينانه نگاه كنيم بخشي از دلايل به عملكرد ناقص احزاب و گروههاي سياسي برميگردد.