«اعتماد» گزارش ميدهد
آفريقا؛ خاك كشاورزي ايران
سميه مقدم
آفريقا بازار ناشناختهاي است كه آن را حياط خلوت تجاري دهههاي آينده مينامند؛ سرزميني كه اين روزها مورد توجه بيشتر دولتمردان ايراني قرار گرفته تا جبران مافات گذشته شود.
سالها تساهل ايران در ورود به بازاري كه گفته ميشود 40درصد آن در دست چينيهاست، جبران شود. هزينههاي بالاي ترانزيت كالا و نبود برنامههاي مدون تجاري موجب شده كه سرمايهگذاران و صادركنندگان براي ورود به اين بازارها ترديد كنند.
با اين وجود بسياري بر اين باورند كه ايجاد معاونت اقتصادي و سرمايهگذاري در وزارت امور خارجه، ميتواند به معضل نبود زير ساختهاي صادراتي براي كالاهاي ايراني پايان داده و راه را براي صدور خدمات فني مهندسي و كالاهاي ايراني بازتر كند.
در اين بين كشاورزي فراسرزميني در آفريقا با توجه به نيازهاي وارداتي ايران در دهه آينده، ميتواند كورسوي اميد كشاورزي ايران را روشن نگه دارد و در كنار سرمايهگذاريهاي خريد و ساخت پالايشگاههاي كوچك در كشورهاي ساحلي اين قاره راه را براي توسعه بازار ايران بگشايد.
معضلات سرمايهگذاري
برخي آمارهاي جهاني نشان ميدهد بخشي از كالاهاي صادراتي ايران به تركيه و امارات و حتي اروپا از طريق صدور مجدد راهي قاره آفريقا ميشود.
با نگاهي به سبد واردات كالايي قاره آفريقا، مصر طي سالهاي اخير داراي رتبه اول و با فاصله بسيار زيادي ايران در رتبهاي پايينتر قرار دارد. در عين حال طبق آمار گمرك ساير بازارهاي آفريقايي در شرق، غرب و جنوب اين قاره كهن سهم كمي از صادرات ايران را به خود اختصاص ميدهند.
چرايي اين موضوع دلايل متنوعي دارد كه شايد لازم باشد در مجال مناسبي به تفصيل مورد واكاوي قرار گيرد؛ ليكن بطور اجمال مهمترين عوامل دور ماندن اقتصاد و توليدات ايران از بازارهاي ناب آفريقايي را بيان ميكنيم: نخست بازار آفريقا با داشتن حدود يك ميليارد نفر جمعيت و مهيا نبودن بسياري از زيرساختهاي توليدي و خدماتي هنوز بازار بكري براي فروش كالاهاي نهايي است و لازمه فروش كالاي ايراني، حضور مستقيم شركتها و توليداتشان در بازارهاي محلي آفريقا است. همچنين كمك به سازماندهي زيرساختهاي فرهنگي و اجتماعي در آفريقا براي معرفي كالاهاي ايراني در قالب اجراي پروژههاي عامالمنفعه توسط دولت و بخش خصوصي كشورمان به منظور علاقهمند شدن مصرفكنندگان اين بازارها ضروري است.
شركتهاي ايراني با وجود تاريخچه حضور طولاني برخي اقوام ايراني در شرق و شمال شرق قاره آفريقا و مراودات تجاري با آنها چه به صورت مستقيم و چه غيرمستقيم، اما هيچگاه اين مراودات بهصورت هدفمند و برنامهريزي شده نبوده است. زيرساختهاي لجستيكي ميان ايران و قاره آفريقا بطور منظم و با هدف كسب سهم مناسب از بازار قاره آفريقا در دو محور صادرات و واردات آماده و فراهم نيست و كماكان مسيرها و شبكههاي حملونقلي، مبادلات بانكي و رواديد متقابل با مشكلات و كمبودهاي جدي مواجه است. از طرفي ايران در استراتژي كلان حضور در قاره آفريقا به سهم اقتصادي اين موضوع توجه لازم را نكرده است، در صورتي كه اين محور، مهمترين عامل توسعه شبكه تعاملي ايران در قاره آفريقا در ساير زمينههاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي است؛ از اينرو با توجه به برنامههاي توسعهاي نهادهاي بينالمللي و كشورهاي پيشرو در قاره آفريقا بهويژه در موضوع سرمايهگذاري در همه جوانب كه نياز مبرم قاره آفريقا در دو دهه آينده خواهد بود، لازم است سياست تجاري و ديپلماسي سياسي كشورمان در يك اقدام مشترك و برنامه اجرايي هدفمند براي حضور در بازار آفريقا به جمعبندي رسيده و با حمايت مجلس و بهخصوص دولت، برنامههاي عملياتي مناسب براي توسعه سرمايهگذاري و انجام مبادلات تجاري مشترك با كشورهاي آفريقايي در شرايط پس از رفع تحريمهاي بينالمللي را برنامهريزي كنند.
نياز بازار
كارشناسان ميگويند شناسايي تنها با ورود مستقيم به بازارهاي آفريقا ميسر است به خصوص در شرايطي كه هيچ اميدي به باز شدن ال سي براي تبادلات بانكي روز به روز كاهش مييابد. سفير سنگال روابط ايران و اين كشور را برد- برد و دوسويه عنوان كرد و بازار اين كشور را بستر مناسبي براي صادرات محصولات ايراني دانست -كما اينكه ايران در بخش صدور تجهيزات صنعتي به موفقيتهايي در اين بازارها دست يافته است و ايران خودرو توانسته خودروهاي سمند را در اختيار سازمان تاكسي راني اين كشور قرار دهد كه مورد استقبال هم قرار گرفته است. به گفته «باباكار با» سنگال در نخستين گام نياز به سرمايهگذاري در بخش كشاورزي دارد چرا كه سنگال نيز همانند ايران واردكننده برنج است از طرفي وجود منابع آبي زياد و زمين مناسب براي كشت، نياز اين كشور را به صادرات برنج دوچندان ميكند. آنچه از گفتههاي سفير سنگال بر ميآيد، اين است كه اين كشور به دنبال توسعه صادرات برنج است و اين موضوع ميتواند زمينه حضور ايران را در اين كشور تثبيت كند. بنابراين ايران ميتواند از اين فرصت به شكل دو سويه بهرهبرداري كند. گفتني است كه سنگال توليدكننده بادام هندي و زميني است و پتانسيل مناسبي در زمينه توليد محصولات غذايي همچون «ماهي» دارد اما نيازمند واردات خرماست. از طرفي اين كشور به دنبال مكانيزه كردن بخش كشاورزي است كه ايران ميتواند با پيشرفتي كه در اين بخش احراز كرده به صدور خدمات فني مهندسي خود ياري رساند. بخش كشاورزي اين كشور همچنين نيازمند كود شيميايي و طبيعي در كشاورزي است كه ميتواند از توان توليدي واحدهاي پتروشيمي ايران بهرهمند شود. مضافا اينكه سنگال با توليد سالانه يك ميليون تن فسفات ميتواند نياز صنايع شيميايي ايران را برآورده كند.
راهكارهاي تسهيل حضور در كشورهاي آفريقايي
اين نيازهاي مشترك است كه راه را براي بازارهاي استراتژيك ميگشايد و به اين دليل است كه حسن خسروجردي از اين بازارها به عنوان بازارهاي بينظير براي ايران نام ميبرد. حسن خسروجردي رييس شوراي اقتصادي ايران معتقد است كه ايران طي دهه آينده نيازمند واردات 60ميليارد تن محصولات كشاورزي است كه با توجه به افزايش جمعيت و وضعيت كشت و زرع ايران و كمبود ايران نميتوان اميد داشت كه اين نياز از داخل جبران شود بنابراين آفريقا با دارا بودن از زمين مناسب كشت و نيز ميزان بارندگي سالانهاي بيش از 200 تا 4000 ميلي متر ميتواند از اميدهاي كشاورزي فرا سرزميني براي ايران باشد. كشاورزي در زمين كشورهاي آفريقايي ميتواند ضمن اينكه نياز آينده ايران را مرتفع كند، زمينه صادراتي را براي كشورهاي آفريقايي فراهم كند. خسروجردي همچنين ميگويد كه نبايد چشم به گشايش ال سي دوخت چرا كه راهكارهاي بهتري براي حل اين معضل وجود دارد كه ما را در برونرفت از اين معضل ياري ميرساند.
كاري كه چينيها طي 20ساله گذشته براي تصاحب بازار كردهاند و بطور مستقيم در بازارهاي مورد نظر حضور يافتهاند، موثرترين روشي است كه اين كشور را در بخش ماركتينگ پيشتاز كشورهاي ديگر ساخته است. شركتهاي ايراني نيز بايد براي تصاحب بازار از چنين راهكارهايي بهره گيرند. وي براي حل معضل بانكي نيز پيشنهاد كرد، بانكهاي ايران، نه
لزوما بانك مركزي، اقدام به تاسيس شعبي در اين كشورها كنند و از خريداران و سرمايهگذاران بخواهند كه در اين شعب حسابي را باز كنند، اينگونه ديگر نيازي به جابهجايي پول نيست. مطابق اظهارات رييس شوراي اقتصادي ايران، سرمايهگذاري ايران براي ساخت پالايشگاههاي كوچك و خريد واحدهاي پتروشيمي و نيز صادرات محصولات پتروشيمي در كشورهاي ساحلي چون ساحلعاج، كامرون، ناميبيا، آفريقاي جنوبي و ساير كشورهاي ساحلي اين قاره از مزيتهايي بر شمرد كه ميتواند به ميزان بازارهاي هدف ايران در اين زمينه بيفزايد. آنچه از اظهارات راي زن اقتصادي ساحل عاج برميآمد، مزيتهاي بالقوه اين كشور به خصوص در بخش ترانزيت و كشاورزي ميتواند راه را براي حضور سرمايهگذاران مشتاق ايراني علاوه بر زمينههاي معدني و نفتي بگشايد و صدور خدمات فني و مهندسي ايران را در اين كشور تسهيل كند.
فرصت جديد كسب و كارهاي خرد
براي دريافت اينكه چرا آفريقا در سالهاي اخير تا اين اندازه موردتوجه سرمايهگذاران اروپايي قرار گرفته است فقط كافي است، سري به آمار بزنيم آنگاه دليل سرمايهگذاري مجدانه كشورهاي اروپايي و آسياي دور نمايان خواهد شد. مطابق گزارش اكونوميست از آنجايي كه فرصتهاي كسب و كار در كشورهاي (برزيل، روسيه، هند و چين) BRIC در حال ناپديد شدن هستند، خردهفروشان به بازارهاي آفريقايي به عنوان فرصتي جديد براي رشد كسب و كار نگاه ميكنند.
با وجودي كه پتانسيل بازارهاي آفريقايي در پنج سال آينده همتراز كشورهاي BRIC نخواهد بود اما خردهفروشان به دنبال سرمايهگذاري در بازارهاي آفريقايي هستند تا از اين طريق فرصتهاي بالقوه در 10 يا 20 سال آينده را از دست ندهند.
البته بايد متذكر شد كه هنوز هم ريسك كاهش بازدهي در اين بازارها، بسيار قوي است. از سوي ديگر بايد دقت كرد كه كشورهاي جنوب صحراي آفريقا هنوز درگير مشكلات ساختاري، عدم ثبات اقتصادي، جرم و جنايت و فساد اقتصادي هستند.
اگرچه فعاليت بازارها بدون كمكهاي محلي و روشهاي نوين براي حل مشكلات پيش روي آنها، عملً امري محال است؛ اما بايد متذكر شد كه كشورهاي آفريقايي توان تبديل به قويترين عامل رشد بازارهاي خردهفروشي را دارند. در واقع به استثناي كشور آفريقاي جنوبي، ساير كشورهاي آفريقايي از يكديگر جدا هستند اما به نظر ميرسد كه مصرفكنندگان آفريقايي تمايل زيادي به خريد كالاهاي توليدي با نامهاي تجاري (برندهاي) غربي به ويژهUnilever، Nestlé و Danone دارند كه اين شركتها هماكنون در حال سرمايهگذاري در اين مناطق هستند. پيشبيني ميشود كه تا سال 2030، قدرت خريد در 18 شهر بزرگ آفريقايي معادل 3/1 تريليون دلار امريكا خواهد بود. در سال 2011، 51 درصد سهام شركت Massmart به مبلغ 4/2 ميليارد دلار امريكا به مالكيت شركت WalMart درآمد. اين روند نشان از افزايش تلاش شركتهاي آفريقايي براي جلبتوجه خردهفروشهاي جهاني دارد.
با وجودي كه 90 درصد درآمد شركت Massmart ناشي از كشور آفريقاي جنوبي است اما حضور اين شركت در بيشتر از 11 كشور آفريقايي نشان از اميد زياد به توسعه اين شركت در ساير بازارها در آينده دارد. اگرچه 80 درصد خردهفروشي در بازار آفريقاي جنوبي تحت تسلط شركتهاي Shoprite، Pick n Pay، Spar، Massmart و Metcash است ولي بازيگران اصلي اين بازارها در حال پيشرفت هستند. از سوي ديگر، مطابق آمار پيشبيني ميشود كه تقاضاي خردهفروشي در اين منطقه در 10 سال آينده افزايش خواهد يافت و به همين دليل ساير شركتهاي خردهفروش جهاني نيز با هدف حضور در اين منطقه، اقدام به تملك و ادغام شركتهاي آفريقايي ميكنند. بر اين اساس ميتوان گفت كه فرصتهاي كسب و كار و سرمايهگذاري در كشورهاي آفريقايي ميتواند براي كشورهاي در حال توسعه سودآور باشد.
بنابراين براي رونقبخشي به فضاي كسب و كار، فروش توليدات داخلي، صادرات خدمات فني و مهندسي و... ضرورت دارد با كشورهاي آفريقايي همكاري جدي برقرار شود. در اين بين سرمايهگذاراني كه سالها در بازار آفريقا حضور دارند از تمايل مصرفكنندگان آفريقايي به كالاهاي توليدي ايران خبر دادهاند براي اين منظور حل معضلاتي كه تاكنون راه حضور ايران را در اين كشورها سد كرده است، الزامي به نظر ميرسد تا ايران نيز از قافله مبادلات با اين كشورها عقب نمانده و بازارهاي مورد نياز خود را تصاحب كند. اين افزايش سهم بازار
نيز ملزوماتي چون شناسايي دقيق بازارهاي هدف صادراتي، توليد كالاهاي باكيفيت و قيمت مناسب نياز دارد.