• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3953 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۲ آبان

نگاهي جامعه‌شناختي به برخي تحليل‌ها درباره خودكشي

كلي گويي ممنوع!

پوچ‌گرايي ايراني با پوچ‌گرايي سوئدي متفاوت است

سيدجواد ميري *

برخلاف بسياري دوستان كه با كلي‌گويي ادعاي رواج پوچ‌گرايي در ايران دارند و استدلال مي‌كنند كه اساسا از نظر جامعه معنايي وجود ندارد و پوچي همه جا را گرفته است! من فكر مي‌كنم در درجه اول بهتر است مفهوم پوچي نقد و واكاوي شود. ما بايد مقصود خودمان را از پوچي روشن كنيم، اينكه گفته ‌شود هيچ ارزشي وجود ندارد چه معناني دارد؟ براي مثال اينكه ما در خدمت خانواده و جامعه باشيم و به عنوان يك معلم يا استاد دانشگاه وظايف و شغل خودمان را به درستي انجام دهيم و دانسته‌هاي‌مان را در خدمت نسل آتي قرار دهيم نشانه پوچي و بي‌معنايي زندگي است؟ از نظر من بعيد است دچار پوچي شده باشيم چرا كه در خود زندگي، يعني حيات به مثابه اگزيستانس انساني، داراي معاني عميق وجودي است. انسان في‌نفسه در حيات و اگزيستانس خودش توان خلق لحظه‌هاي خلاق و اخلاق را دارد. انسان‌ها در جامعه با دستگيري و رفع رنج يكديگر به زندگي خود معنا مي‌دهند.
آيا آنچه باعث احساس سرخوردگي و يأس در جامعه شده است ريشه در فقر و شكاف طبقاتي ندارد؟آيا فقر، عدم توزيع مناسب و عادلانه ثروت منجر به شكاف طبقاتي نشده است و در نتيجه اين اختلاف طبقاتي، آيا احساس ناتواني و سرخوردگي انسان‌ها در تامين نيازها و انتظارات‌شان از زندگي منجر به ايجاد حس بي‌خودي و ناكارآمدي نشده است؟ در جامعه‌اي كه توزيع مناسب درآمد وجود ندارد و در عوض شكاف طبقاتي وجود دارد، آيا انسان‌ها رنجور و شكسته نمي‌شوند؟ به نظر من، در چنين جامعه‌اي انسان‌ها از توانمندسازي به دور مي‌شوند، رنج مي‌كشند و شكسته مي‌شوند. مي‌خواهم يادآور شوم، ‌وقتي درباره مسائل اجتماعي كلي‌گويي مي‌كنيم، نمي‌توانيم مساله را در بستر واقعي خودش تبيين كنيم. كسي نمي‌تواند بدون آنكه به مناسبات سياسي، اقتصادي و اجتماعي فعلي ايران توجهي داشته باشد تبييني دقيق از وضعيت جامعه ارايه دهد. وقتي به رسانه ملي كه خوراك رسانه روزمره شهروندان را تامين مي‌كند، نگاه مي‌كنيم گويي با پمپاژ غمبارگي روبه‌رو مي‌شويم. در حالي كه تلويزيون كشورهاي پيشرفته مملو از برنامه‌هاي شاد است اما در مقابل صدا وسيماي ما خالي از مقولات شادي‌آفرين است. در جامعه‌اي كه شادي نباشد، افسردگي خواهد بود و جامعه افسرده، ‌ضعيف است و نتيجه جامعه ضعيف نهادهاي مدني و اجتماعي ضعيف است. امروز ما شاهد اخباري هستيم كه نشان مي‌دهد بحران گريبان نسل جديد و نوجوان جامعه را گرفته است. نوجوانان كشور ما در فضايي رشد كرده‌اند كه تمام تلاش بر اين بوده تا حتي به صورت صوري ارزش‌هاي معنوي را خلق كند و حال بايد اين هدف را ارزيابي كنيم در جامعه‌اي كه قرار بود خلق ارزش اسلامي و ديني كند، چقدر در دستيابي به هدفش اهتمام داشته است. آيا جامعه توانسته نسبت به گرسنگي و سرگرداني مردم حساسيت لازم را ايجاد كند؟ آيا در طول اين چهار دهه، پدر خانواده كه قرار بود الگو باشد، چقدر توانسته براي‌ فرزندانش وقت بگذارد؟ روشن است فرزندي كه از نعمت ديدار پدر محروم شود در كجا بايد محبت و انرژي عاطفي دريافت كند؟!‌ ما به جاي اينكه بگوييم دچار نيهيليسم شده‌ايم بايد به دنبال آن باشيم تا بفهميم، وضعيت اجتماعي ما چيست؟ ما بايد بدانيم‌ ايران در آستانه قرن بيستم در كجاي جهان ايستاده است؟‌ چقدر رويكردهاي ما مطابق روندهاي جهاني است؟ ايران جزيره نيست و به عنوان جزئي از فضاي جهاني است؟ آيا ضديت با روندهاي جهاني تاثيري بر بنيان‌هاي جامعه ما نداشته است!؟ آيا جامعه‌اي كه فقر اطلاعات و فهم از ديگري ندارد آيا چنين جامعه‌اي مي‌تواند خودش را به شكل مناسبي بازتوليد كند؟زماني كه جهان به سمت جهاني‌شدن و بين‌المللي شدن ‌رفت و درهم‌تنيدگي جهان بشر را فرا مي‌گرفت ما تلاش كرديم خودمان را از جهاني شدن دور كنيم و اين تصميم تبعاتي براي نسل‌هاي جديد داشت و منجر به عوض شدن فهم آنها از روابط با ديگري و جهان عوض شد.
فراغت ايراني را تئوريزه نكرده‌ايم
در ايران اساسا مفهومي به نام اوقات فراغت تعريف نشده است. چه در شهرهاي بزرگ و چه در شهرهاي كوچك فضاهاي اوقات فراغت وجود ندارد و كسي نمي‌‌داند چگونه بايد لذت برد، انسان نيازمند لذت بردن است و بايد توجه داشت منظور از لذت تنها لذايذ شهواني نيست. مرحوم بهشتي 45 سال پيش كتابي درباره تفريح و فراغت در اسلام نوشت. آيا در طول اين چهارده مساله فراغت تئوريزه شد؟ آيا دولت به راه‌حلي براي تامين نيازهاي فراغتي جامعه رسيده است؟ ما در نظامي زندگي مي‌كنيم كه سازوكارهاي جامعه ما سرمايه‌داري است و بسياري از مردم بايد ساعت‌ها كار كنند تا بتوانند امورات‌شان را بگذرانند و در بسياري از كشورهاي سرمايه‌داري اوقات فراغت تعريف مي‌شود تا افراد بتوانند خودشان را بازيابي كنند. دست‌هاي نامريي از ما ‌مي‌خواهد در اوقات فراغت يوگي مرتاض‌ باشيم ولي در حوزه كار به صورت سرمايه‌داري زندگي كنيم اين دوگانگي تاثيرهاي مخرب بسياري بر ذهن و جان ايرانيان دارد. برخي از اصحاب انديشه برخي مفاهيمي مانند نيچه را مطرح مي‌كنند كه ناظر به فضاي اجتماعي آنها بوده است اما نظريه‌پردازان ايراني بدون آنكه تجربه اروپايي داشته باشند، همين مفهوم را به جامعه ما بست مي‌دهند. بايد توجه داشت كه آن نوعي از پوچ‌گرايي كه در ايران وجود دارد با نوعي پوچ‌گرايي كه در سوئد وجود دارد، متفاوت است. اگر پوچ‌گرايي در ايران باشد به دليل ناتواني فرد در تطابق خودش با مناسبات اجتماعي است. در حالي كه پوچ‌گرايي فرد سوئدي با دغدغه معيشت ارتباطي ندارد.
نهاد آموزش دانش‌آموز توانمند توليد كند
عمده وقت دانش‌آموزان در نهاد آموزش و پرورش مي‌گذرد اين نهاد آموزش و پرورش در اختيار والدين نيست بلكه در اختيار نهاد دولت است و والدين از نظر ساختاري و محتوا بر آن نظارتي و دخالتي ندارد. بايد تلاش كنيم فضاهاي آموزشي فضاهايي شوند كه در آن انسان توانمند بشود و ما فقط به دنبال توليد دانش‌آموز نخبه نباشيم بلكه بايد ببينيم چگونه مي‌توان انسان توانمند از مدرسه فارغ‌التحصيل شود و دانش‌آموز بتواند قدرت ارتباط با ديگران را داشته باشد، قدرت ارتباط با خودش و تفكر را داشته باشد و فهم اجتماعي از وضعيت ايران و انسان معاصر را ياد بگيرد و در مرتبه بعد حرفه‌اي را پيدا كند كه بتواند در اين جامعه شغلي داشته باشد. اگر ما مي‌خواهيم اين چيزها گردن دولت نيفتد بايد نهادهاي مدني را تقويت كنيم و در كنار آن سعي كنيم نهادهاي هميار‌كننده و همكار‌كننده را تقويت كنيم.
 نوجواني و كودكي را تعريف كنيم
ما بايد بر مبناي ويژگي‌هاي فرهنگي و اجتماعي ايران نوجواني و جواني را تعريف كنيم. بايد براي خودمان مشخص كنيم كه كودكي در ايران معاصر چه معنايي دارد. بسياري از جامعه‌شناسان معتقدند مفهوم كودكي پيش از دوره كنوني مطرح نبوده است، دوران كودكي حاصل معادلات جهان مدرن است اما ما بايد مشخص كنيم كه كودكي و نوجواني براي ما چه معنايي دارد؟ و ما چه تعريفي از نوجواني داريم؟ آيا رسانه‌هاي ما فهمي از نوجواني دارند؟
* پژوهشگر علوم اجتماعي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون