• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3957 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۹ آبان

ادامه از صفحه اول

مساله زنان

يكي از مهم‌ترين و شايد مهم‌ترين مشكل رژيم گذشته اين بود كه طي دو دهه، پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و آموزشي را در كشور ايجاد كرد، هرچند نسبت به پايداري آن پيشرفت‌ها پرسش بود، ولي در مقابل در توسعه سياسي نه‌تنها پيشرفتي اتفاق نمي‌افتاد بلكه پسرفت هم بود و نظام دوحزبي را تبديل به نظام يك‌حزبي فرمايشي كرد. نتيجه آن شد كه نيروهاي برآمده از پيشرفت‌هاي آموزشي و اقتصادي در پي دستاوردهاي سياسي اين پيشرفت‌ها بودند ولي هرچه مي‌زدند به در بسته مي‌خورد. در نتيجه روند پيشرفت جامعه نامتوازن و متوقف شد و بن‌بست سياسي محصول اين وضع بود.
از اين تمثيل براي فهم مساله زنان در ايران مي‌توان درس گرفت. واقعيت‌ها از پيشرفت رو به رشد زنان در شاخص‌هاي آموزشي و بهداشت حكايت مي‌كند. در زمينه بهداشت و آموزش، دختران به نحو چشمگيري از پسران پيش افتاده‌اند، به طوري كه اكثريت پذيرفته‌شدگان كنكور سراسري را تشكيل مي‌دهند. ولي اين تحول در حوزه اشتغال، ثروت و قدرت ديده نمي‌شود. به عبارت ديگر نوعي مقاومت در برابر پيشرفت زنان در اين حوزه‌ها مشهود است. براي نمونه نرخ مشاركت اقتصادي زنان در ايران كمتر از 16 درصد است كه بسيار پايين محسوب مي‌شود و از آن بدتر اينكه نرخ بيكاري زنان ايراني بسيار بالاست و ميان زنان تحصيلكرده تا حدود 60 درصد و بيشتر هم بالغ مي‌شود و اين شكاف بزرگ غيرقابل قبول است و جامعه را دچار بحران مي‌كند.
همچنين حضور و مشاركت در مديريت دولتي و سهم آنان از پست‌هاي مديريتي اندك و تقريبا قابل صرف‌نظر كردن است. بازتاب اين وضعيت در خانواده و حقوق زوجين و انتظاراتي كه از نقش زن در جامعه وجود دارد، موجب نابساماني‌هاي عديده‌اي مي‌شود كه در نهايت به مانعي جدي در راه توسعه منجر خواهد شد.
بسياري از مسائل مرتبط با حقوق زنان حتي خارج از ضوابط حقوقي نيز نقض مي‌شود، از جمله حضور زنان در اماكن ورزشي از اين موارد است. اتفاقا اين ممنوعيت‌ها بيش از پيش موجب حريص شدن زنان به حضور در اين موقعيت‌ها است در حالي كه اگر منعي نداشته باشند، ممكن است هيچ علاقه‌اي به چنين حضورهايي نداشته باشند. بنابراين بايد به اين واقعيت گردن نهاد كه توسعه و پيشرفت جامعه، نمي‌تواند بدون حضور موثر زنان محقق شود.
هرگونه مانعي كه پيش روي اين حضور قرار داده شود، به مانعي براي پيشرفت كل جامعه منجر خواهد شد. ترديدي نيست كه هرگونه حضوري با عوارض همراه است، ولي براي مواجه نشدن با اين عوارض نمي‌توان اصل حضور و مشاركت زنان را نفي كرد و ناديده گرفت. هميشه اين احتمال وجود دارد كه هنگامي بخواهيم در اين زمينه، اصلاح سياست كنيم كه خيلي دير شده باشد. همان‌طور كه با ماهواره و بسياري از پديد‌ه‌اي ديگر چنين برخوردي داشتيم. مساله اصلي اين است كه در سياست‌هاي جاري در مورد حقوق و مشاركت زنان بايد تجديدنظري صورت گيرد تا قطار پيشرفت بتواند روي دو ريل خود حركت كند.

 

سبقت جامعه از سياست

رفتار اجتماعي ايرانيان در همين زلزله اخير نشان داد كه رفتار توده‌هاي اجتماعي در بزنگاه‌هاي حساس از خواص و مديران و مدعيان سياست متين‌تر، منطقي‌تر و محترمانه‌تر است. آنها فهميده‌اند كه نبايد چشم‌شان به دست دولت باشد. خودشان آستين بالا زده‌اند و در حين كمك به مردم براي‌شان مهم است كه كرامت انساني آسيب‌ديده هم حفظ شود و مدام در شبكه‌هاي مجازي نسبت به حفظ اين كرامت به همديگر هشدار مي‌دهند. آنها بي‌آنكه بخواهند تابع دستورالعمل و بخشنامه‌اي باشند با هم يكي شده‌اند و معناي «ايراني بودن» را نه در لفظ كه در عمل به دنيا نشان داده‌اند. مردم در زلزله تلخ كرمانشاه نشان دادند كه يك ملت بودن دقيقا به چه معناست. آنها نشان دادند از سياست و سياستمداران عبور كرده‌اند و به مرتبه‌اي مهم‌تر رسيده‌اند. به همين دليل مي‌توان گفت سياستمداران ازاين‌پس بايد از مردم بياموزند. بهزيستي سياسي درگرو «به تعويق افتادن اختلافات»، «تفاهم بر سر منافع ملي»، «پس زدن تجارب تفرقه و تخريب»، «تمرين مداراي ملي» و «مسووليت‌پذيري سياسي و اجتماعي خواص» است.  حالا در اين بزنگاه آزمون عيار آدم‌ها، آيا مروت توده‌هاي اجتماعي مي‌تواند مروت را در بين اهل سياست زنده كند؟

 

كمك نفتي‌ها به كرمانشاه

 صرف ساخت يك بيمارستان بسيار مجهز در منطقه زلزله ديده شود. جايگزين بيمارستاني كه خراب شد. در ورودي بيمارستان تازه‌ساز هم مي‌توان آرم شركت‌هاي نفتي كمك‌كننده را درج كرد؛ «بيمارستان نفت غرب كشور».
۳- زلزله همچنان كه رنج مردم را تصوير كرد جلوه‌هايي از نوع دوستي و همبستگي ملي را نيز نشان‌مان داد. تب اين مهرباني اما نبايد سرد شود. به طول زمان بازسازي‌ها پس از زلزله‌هاي لوشان و منجيل، بم و اردبيل كه نگاه كنيد؛ به نظرم مي‌توان اين زمان را در زلزله كرمانشاه كوتاه‌تر كرد. به شرط آنكه دولت وظيفه‌اش را به درستي انجام دهد (حتي با وجود محدوديت‌هاي بودجه‌اش)، هم كمك‌هاي مردمي قطع نشود. اين‌طور رنج و درد مردم زودتر پايان مي‌يابد، هر‌چند غم از دست دادن عزيزان‌شان بي‌انتهاست.
روزنامه‌نگار

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون