روايتي از شب ناكام و طلايي وزنهبرداري ايران در امريكا
چرا رستمي اوت كرد، سهراب ركورد زد؟
وحيد جعفري
گرگ و ميش دوشنبه درست وقتي همه خواب بوديم، فرزندي از ايران به دور از خانه داشت طلا ضرب ميكرد به نام كشور؛ آن هم طلاي 24 عيار كه تبديل به يكي از زرينترين مدالهاي تاريخ وزنهبرداري ايران در رقابتهاي جهاني شد. سهراب بعد از ناكامي رستمي و پس از كسب مدال طلاي يك ضرب مسابقات جهاني، در حركت دوضرب به وزنه 223 كيلوگرم حمله كرد و توانست با مهار اين وزنه علاوه بر اينكه صاحب مدال طلاي دوضرب و مجموع شود، ركورد دوضرب و مجموع دنيا را نيز به نام خود كند و شبي بهيادماندني رقم بزند.
اي كاش اين مسابقات كه در آناهيم امريكا در حال برگزاري است، ساعت چهار صبح به وقت ايران برگزار نميشد كه آن وقت بسياري از نوجوانان ايراني با ديدن درخشش سهراب مرادي به اين رشته قديمي روي ميآوردند تا يك بار ديگر همچون گذشته شاهد رونق سالنهاي وزنهبرداري در كشور باشيم؛ سالنهايي كه بسياري از آنها يا تغيير كاربري دادهاند يا در حال خاك خوردنند، در حالي كه روزگاري برو و بيايي داشتند براي خود. نه در ايران بلكه اين موضوع را ميتوان به كل دنيا تعميم داد، در واقع مردم دنياي مدرن برخلاف قديميها علاقهاي ندارند كه ببينند يك مرد يك جسم سنگين را بالاي سر برده و نگه ميدارد. در گذشته براي اينكه يك مرد قدرت خود را نشان دهد چيز سنگيني را بالاي سر ميبرد تا ثابت كند كه چقدر قدرتمند است؛ اما با گذر زندگيها از سنت به مدرنيته، مردم ديگر كمتر به اين موضوعات علاقه نشان ميدهند و براي همين وزنهبرداري به عنوان يكي از شعارهاي اصلي المپيك و كهنترين رشتههاي ورزشي خطر حذف از بازيهاي تابستاني را بيخ گوش خود احساس ميكند و تصميمگيرندگان جهاني اين رشته دست به هر كاري ميزنند تا اين ورزش رونق خود را بيش از اين از دست نداده و در المپيك باقي بماند. امروز كشورهاي كمتري تمايل به حضور در اين رشته سنتي دارند و در واقع وزنهبرداري تبديل به رشتهاي در انحصار چند كشور خاص شده كه بيشتر مدالهايش را به نام خود ميكنند تا ساير ملل كمتر رغبت كرده و در آن سرمايهگذاري كنند.
چند سالي است كه مديران جهاني اين ورزش به اين مشكل پي بردهاند و در اين مدت هركاري كه شده، كردهاند تا وزنهبرداري بيشتر از اين محبوبيت خود را نزد مردم دنيا از دست ندهد و براي اينكه در المپيك بماند سناريوي تقسيم مدالها را پيش كشيده و تلاش ميكنند تا با اين ترفند توجه كشورهاي بيشتري را به اين رشته معطوف كنند كه سرمايهگذاري لازم را در آن داشته و به واسطه همين موضوع در المپيك باقي بماند.
كشورهاي ديگر وقتي ميبينند كه در اين رشته دوپينگ وجود داشته و تمام مدالها به چند كشور خاص ميرسد، تصميم ميگيرند در رشتههاي ديگر سرمايهگذاري كنند و همين موضوع تصميمگيرندگان فدراسيون بينالمللي را بر آن داشته تا با روشهايي به سبك خود، ميدان را به زعم خود به تساوي در اختيار كشورها قرار دهند، مانع دوپينگ شده، اجازه حضور دو وزنهبردار از يك كشور در يك دسته را نداده و با كاهش دستهها، اين رشته در المپيك باقي بماند. خود شما وقتي در مسابقاتي در سطح محلات ببينيد كه مدالها به چند فرد خاص ميرسد، آيا رغبت كرده و براي رقابت راهي ميدان ميشويد؟! براي همين هم مديران جهاني وزنهبرداري سياست تقسيم مدال را در دستور كار خود قرار دادهاند تا مدال به چند كشور خاص نرسد و ديگر كشورها نيز در اين رشته سرمايهگذاري كرده و به واسطه اين موضوع وزنهبرداري همچنان با شكوه در المپيك باقي بماند و اين سياست زشت بيشترين قرباني را از كشورهايي ميگيرد كه فدراسيون آن كشور كمترين ارتباط را با فدراسيون جهاني داشته باشد. البته اين اواخر كار آنقدر بيخ پيدا كرد كه فدراسيون جهاني 9 كشور را كه از كشورهاي صاحبنام اين رشته بودند به دليل دوپينگ از حضور در رقابتهاي جهاني محروم كرد تا هر دسته با حضور حدود ده- دوازه نفر برگزار شود؛ اما خب اگر آن 9 كشور محروم و كره شمالي را هم كه به دلايل سياسي به امريكا نرفت به اين تعداد اضافه كنيم، باز ميبينيم كه هر دسته با حضور حدود 20 وزنهبردار برگزار ميشود و اين يعني وزنهبرداري در اين برهه از زمان كمترين علاقهمند را در تاريخ به خود اختصاص داده است. وزنهبرداري در اين چند سال قربانيان زيادي را از وزنهبرداري ايران گرفته است. سعيد عليحسيني كه بايد در رقابتهاي جهاني چين ميباخت تا مدال سنگينوزن به نماينده كشور ميزبان برسد و چون خواست نافرماني كند دوپينگش مثبت اعلام شد تا درس عبرتي شود براي آنهايي كه قصد نافرماني دارند! بعد نوبت به سهراب مرادي رسيد و در المپيك بهداد سليمي را اذيت كردند چون ايران قبلتر توسط كيانوش رستمي و سهراب مرادي به اندازه كافي طلا گرفته بود، براي همين لرزشهاي ميليمتري ناچيز را خطا قلمداد كردند تا يكي از زشتترين صحنههاي المپيك با ناكامي بهداد رقم بخورد و اينبار نوبت كيانوش بود تا در راستاي سياستهاي فدراسيون جهاني در تقسيم مدالها، ناكام مسابقات جهاني نام گيرد و اگر هم در اين زمينه نافرماني صورت گيرد، به سرنوشت سعيد عليحسيني دچار ميشود. فدراسيون جهاني اين قدرت را دارد كه دوپينگ مسابقات چند سال قبل يك وزنهبردار را مثبت اعلام كرده و ضمن پس گرفتن مدالش او را براي هميشه محروم كند! بله، داستان تقسيم مدالها در وزنهبرداري همچنان ادامه دارد وگرنه چطور ميتوان باور كرد مربيان تيم ملي يا خود كيانوش كه قهرمان المپيك است با اين همه تجربه به اندازه يك بيننده ساده تلويزيوني نداند چه وزنههايي بايد براي مهار انتخاب كنند كه به مدال برسند! در واقع داستان نه داستان مصدوميت زانوست و نه اشتباه در انتخاب وزنهها! داستان، قصه تاماش آيان پيرمرد وزنهبرداري است كه قبل از رفتن رستمي روي تخته پيش او آمد و در گوشش چيزي گفت و رفت! در واقع سناريو از قبل از شروع مسابقات مشخص بوده و حركت يك ضرب رستمي آخر ماجرا بود. حالا به اين ماجراها داستان ركوردگيري، ويزا و فيلم گفتوگو درباره مصدوميت كيانوش را اضافه كنيد. مگر ميشود به اين شكل ريسك كرد براي انتخاب وزنه در حالي كه مصدوميت هم وجود دارد؟! پس چرا انتخاب وزنهها براي سهراب دقيق بود و يك كيلو، يك كيلو جلو رفت تا ركورد هم بزند تازه مصدوم هم نبود مرادي! اكثر شما حتما حداقل چند باري با ميله هالتر كار كردهايد و ميدانيد كه بدون استراحت، زدن وزنه سبكتر هم سختتر از قبل است چه برسد به همان وزنه يا حتي سنگينتر، حالا به اين موضوع استرس، جو سالن و مسابقات، داوران، هيات ژوري و... را نيز اضافه كنيد. خود كيانوش رستمي بعد از مسابقات مصاحبه كرده و گفته است: «خيلي مواقع شكست بهتر از پيروزي معمولي است. به مردم هم قول ميدهم كه در مسابقات جهاني سال آينده يك سورپرايز برايشان داشته باشم!» با اين سياست IWF عجيب نيست اگر فردا روزي ببينيم و بشنويم عربستان و آنگولا هم در وزنهبرداري صاحب مدال بشوند! مگر شيلي كه كسي فكرش را نميكرد طلاي كيانوش را به سينه نزد؟! نميدانيم، شايد هر كدام از ما هم جاي آيان بوديم همين كار را ميكرديم. خود شما اگر ببينيد ورزشتان دارد از المپيك حذف ميشود چه كارهايي حاضر هستيد براي ماندنش در بازيهاي تابستاني انجام دهيد؟! شايد بسياري از علاقهمندان به وزنهبرداري مخالف آنچه در بالا آمد، باشند اما ما آنچه ديده، شنيده و ميدانيم را نوشتهايم در مورد تقسيم مدالها و اگر ادعاي ما كذب و باطل است، فدراسيون ميتواند بيايد خيلي راحت تكذيب كند! راه ديگرش اين است كه پاي حرفها و درددلهاي وزنهبرداران بنشينيم. بيترديد خواهند گفت اگر نافرماني كنند مافياي وزنهبرداري به داوران ميگويند «چراغها را قرمز كنند، دوپينگها را مثبت اعلام كنند و با سختيگيريهاي ميليمتري شرايط را براي اوت كردن وزنهها مهيا كنند.»