در سالروز تولد احمد شاملو
آنها به مرگ فكر نكردند
«من بامدادم
شهروندي با اندام و هوشي متوسط
نسبم با يك حلقه به آوارگانِ كابل ميپيوندد
نامِ كوچكم عربي است
نامِ قبيلهييام تُركي
كنيتم پارسي
نامِ قبيلهييام شرمسارِ تاريخ است
و نامِ كوچكم را دوست نميدارم
(تنها هنگامي كه توام آواز ميدهي
اين نام زيباترين كلامِ جهان است
و آن صدا غمناكترين آوازِ استمداد) »
92 ساله شد؛ الف. بامداد، بامداد خستهاي كه نام كوچكش را دوست نميداشت. اما همين نام بر تارك شمار زيادي از شاهكارهاي شعر معاصر درخشيده است. همين نام جمعي از آثار شاخص جهان را براي ما مردماني كه به فارسي سخن ميگوييم، به ارمغان آورده است و با برگردانهاي او بود كه لوركا، اكتاويو پاز، آنتوان دو سنت اگزوپري و... را تجربه كرديم. آوازه اين نام اما در دنياي شعر و ترجمه خلاصه نشد بلكه در فضاي مطبوعات نيز نامي تاثيرگذار بود با سردبيري مجلههاي بسيار. اما اين همه هم او را بس نبود و نامش بر جلد سريالي كتابهايي است كه كوچه ناميده ميشوند؛ كتابهايي درباره فرهنگ عامه مردم مناطق مختلف كه همين مجموعه «كوچه» خود كافي بود تا مايه مباهات هر پژوهشگري باشد. شعرهاي بسيار سرود در مجموعههاي «مدايح بيصله»، «در آستانه»، «كاشفان فروتن شوكران»، «آيدا در آينه»، «ققنوس در باران» و... با آن صداي جادويياش كه هديهاي خدايي بود، همه اين شعرها را دكلمه كرد و افزون بر آن شعر شاعران ديگر را هم شنيدني كرد؛ از حافظ و خيام و مولوي كه با آنها جان ميگرفت تا نيما و فروغ و لوركا. نامش را دوست نميداشت اما حتي گذر ساليان هم نتوانست تاثير شگرف اين نام را براي نسلهاي جوان كمرنگ سازد.
امروز 21 آذر ماه سالروز تولد احمد شاملو است. همان شاعري كه شعرهاي اجتماعياش را هم همچون شعرهاي عاشقانهاش نوشيدهايم. زادروز بامداد است، مردي كه دلبسته موسيقي بود و در قفسههاي خانهاش شمار صفحههاي موسيقي كمتر از كتابهاي بسيار نبود. زادروز بامداد است، همو كه پيشتر به محمود دولتآبادي گفته بود: «آنهايي كه الگوي زندگي ما بودند ميدانستند چه ميكنند. آنها به مرگ فكر نكردند فقط به زندگي فكر كردند و چه خوب است كه ما هم بتوانيم واقعا به آنجا برسيم كه مرگ برايمان وجود نداشته باشد در حالي كه قاطعيتِ وجودش بيشتر از زندگي است. عملا وجود نداشته باشد. عملا طرد بشود. اهميت و ارج زندگي در همين است كه موقتي است. اينكه تو بايد جاودانگي خودت را در جاي ديگري بجويي؛ انسانيت! فرصت هم نداري. فرصت بسيار كم است. خيلي كم. به طرز بيشرمانهاي كوتاه است زندگي ولي هرچه هم كه كوتاه باشد، اهميتش در همان است. در همان كوتاهياش.»
زادروز شاعري است كه هرگز از مرگ نهراسيد.
و حالا در نود و دومين سالروز تولد او جمعي از دوستانش در باغ موقوفات دكتر محمود افشار گردهم ميآيند تا در جشن نمادين تولد او حضور داشته باشند. رويا تيموريان اجراي برنامه را بر عهده دارد و بعد از سخنراني محمدرضا اصلاني و مراد فرهادپور، برگزيدگان سومين دوره جايزه شاملو معرفي ميشوند. شعر «پس آنگاه زمين» نيز با حضور ستاره اسكندري و هوشيار خيام اجرا ميشود و نمايشگاه پرترههاي شاملو كه توسط امير محمد قاسميزاده آماده شده، نيز برگزار ميشود.