محك حمايت
از فلسطين
محمود محمدي
شهاب شهسواري
برگزاري نشست سران سازمان همكاري اسلامي، با حضور رييسجمهور اسلامي ايران در استانبول، پيامي روشن از سوي بزرگترين سازمان بينالمللي جهان بعد از سازمان ملل متحد، براي مخالفت جهان اسلام با تصميم اخير دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا در مورد پذيرش قدس شريف به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي بود. محمود محمدي، سفير پيشين ايران در تونس و الجزاير و سخنگوي پيشين وزارت امورخارجه معتقد است كه كشورهاي اسلامي بايد موضعي محكم و واحد در برابر اين تصميم بگيرند.مشروح اين گفت وگو را در زير ميخوانيد.
اثر برگزاري اجلاس اضطراري ديروز سران كشورهاي عضو سازمان همكاريهاي اسلامي در سرنوشت قدس و فلسطين چيست؟
هر نوع واكنش منفي عليه اين سياست جاري ترامپ مبني بر به رسميت شناختن قدس شريف به عنوان پايتخت رژيم اشغالگر صهيونيستي اتخاذ شود، گامي مثبت است. محكمترين و تندترين واكنشي كه در جهان اسلام تاكنون ديده شده از سوي رييسجمهوري اسلامي ايران بود. با اين حال واكنش و اظهارنظرهايي كه در اجلاس ديروز بيان شد نيز، نه تنها در جهت دفاع از حقوق ملت فلسطين بود، بلكه در جهت شدت گرفتن بحران در كل خاورميانه بود. هدف ترامپ از چنين اقدامي چيزي جز شدت بحران، درگيريها و خشونتها در خاورميانه نبود. امريكا از بدو تشكيل رژيم صهيونيستي در سرزمينهاي فلسطيني به طرق مختلف چه از طريق شوراي امنيت سازمان ملل متحد و چه خارج از اين شورا از اسراييليها حمايت كرده است. حتي طي دو دهه مذاكراتي كه روساي جمهور مختلف امريكا خودشان باني و مشوق آن بودند، هيچگاه امريكا بيطرف نبود و همواره از اسراييل حمايت كرد. به نظر ميرسد اين حركت ترامپ در جهت شعلهور كردن بحراني جديد در خاورميانه است. چه نفعي كه امريكا و همپيمانانش از بحران و درگيري در خاورميانه ميبرند و چه ضرري كه به كشورهاي منطقه وارد ميشود، كاملا مشخص و قابل محاسبه است. فكر ميكنم مواضع كشورهاي اسلامي كه امروز شوربختانه دچار تشتت و پراكندگي است، اگر به سمت يك نوع وحدت و همبستگي عليه مواضع امريكا و موضع اخير ترامپ نرود، عملا باعث شعلهور شدن يك بحران جديد در خاورميانه خواهد شد. اين بحران در استمرار بحراني ايجاد خواهد شد كه با ايجاد مساله داعش براي منطقه به وجود آوردند. بنابراين چه مواضع محمود عباس، رييس تشكيلات خودگردان فلسطيني، چه رجبطيباردوغان، رييسجمهور تركيه و چه رييسجمهور اسلامي ايران، حسن روحاني، هر چقدر شديدتر در برابر اين سياست موضعگيري كنند، نفع بيشتري براي منطقه خواهد داشت. اما مهمتر از اظهارنظر و سخنراني اين است كه بتوانند اتحاد و انسجام بيشتري ميان كشورهاي اسلامي براي اتخاذ يك موضع واحد و اقدام عملي در برابر اين سياست انجام دهند. فقط سخنراني كافي نيست چرا كه تاكنون امريكا بدون توجه به سخنان و موضعگيريها مسير خودش را دنبال كرده و از اين به بعد هم دنبال خواهد كرد، براي جلوگيري از اين مسير به مجموعهاي از گامهاي عملي نياز است.
آيا امكان ادامه گفتوگوهاي مشهور به «مذاكرات صلح خاورميانه» ميان فلسطينيان و رژيم صهيونيست وجود خواهد داشت؟
تجربه گذشته نشان داد اسراييليها تحت شرايط مختلف به صورت تاكتيكي پشت ميز مذاكره آمدهاند، گاهي حتي حاضر شدهاند عقبنشينيهاي تاكتيكي هم انجام دهند، اما بلافاصله در هر فرصتي تغيير روش دادهاند و به نحوي تازه پيشرويهاي خارج از عرف، قانون و توافقات حاصل شده انجام دادهاند. رژيم صهيونيستي حتي اگر مثل گذشته پاي ميز مذاكره بنشيند و توافق كند، قابل اعتماد نيست. استراتژي رژيم صهيونيستي در اشغالگري تغيير نميكند، شايد گاهي به اسم مذاكره مثلا شهركسازي را متوقف ميكند، اما بعد از مدتي با شدت و سرعت بيشتر تخريب منازل فلسطينيان و شهركسازي غيرقانوني در سرزمينهاي فلسطيني را از سر ميگيرد. هر نوع توافقي با رژيم صهيونيستي بدون تضمين است و پايبند نبودن اين رژيم به توافقات، حقوق بشر و قوانين بينالمللي در كنار ميل آنها به خشونت و جنايت همواره اثبات شده است. اين رژيم نهتنها به توافقهاي دو جانبه با فلسطينيان بلكه به هيچ يك از قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل چه براي توقف خشونتهاي عليه مردم فلسطين و چه براي احقاق حقوق فلسطينيان توجه نكرده است. مسائلي كه در رابطه با فلسطين مطرح است دو راه بيشتر ندارد، اول اين است كه جهان اسلام به سمت يك مواضع جمعي در جهت ثبات و امنيت خاورميانه پيش برود. چون هر نوع بيثباتي در اين منطقه به نفع اسراييل، امريكا و برخي همپيمانان امريكا در منطقه است. در هر صورت منابع انرژي سرشاري در منطقه وجود دارد، فقدان امنيت باعث ميشود كه امريكاييها اسلحه بيشتري بفروشند و انرژي ارزانتري بخرند و همزمان سيطره خودشان را گسترش دهند. بايد يك همبستگي جمعي براي ثبات و امنيت توسط كشورهاي اسلامي در منطقه حاصل شود. متاسفانه در شرايط كنوني اتحاديه عرب، از ضعف فاحشي از زمينه اتحاد براي ثبات و امنيت منطقه رنج ميبرد، حتي اين اتحاديه توان توافق براي دفاع از سرزمينهاي عربي ندارد. سازمان همكاريهاي اسلامي هم هرچند سران آن ديروز دور هم جمع شدند، اما جبههگيريها و مواضع متفاوتي دارند. نكته دوم است كه همانطور كه تاريخ نشان داده است، مبارزات حقطلبانه ملت فلسطين، مبارزين و قهرمانان فلسطيني كه آرمان فلسطيني را طي سالهاي گذشته به جايي از سرزمين خودشان تسلط پيدا كردهاند، بايد بتوانند روند مبارزه خودشان را ادامه دهند و اتحاد و انسجام فلسطيني را افزايش دهند. امروز بهترين زمان براي كسب حمايت جهاني از مقاومت فلسطيني است، به خصوص كه واكنشهاي زيادي از سوي كشورهاي مختلف جهان به تصميم اخير ترامپ ابراز شده است و حمايت بسياري از كشورهاي اسلامي هم وجود دارد و ميتواند اسراييل را به عقبنشيني وادار و امريكا را مجبور كند نقش بيطرفانهاي در پرونده فلسطين بر عهده بگيرد. نكته سوم اين است كه طبق فصل هشتم منشور ملل متحد، سازمانهاي منطقهاي حق حل و فصل برخي مسائل خودشان را دارند. متاسفانه اتحاديه عرب به عنوان يك سازمان به رسميت شناختهشده تحت فصل هشتم منشور ملل متحد، درگير جنگ عربي-عربي شده است و اتحاد ميان كشورهاي عربي به دليل سياستهاي غلط عربستان سعودي، در برابر كشورهاي مختلف عربي از يمن و سوريه گرفته تا قطر، حتي در بحرين و لبنان، باعث شده تشتت و اختلافات در اتحاديه عربي شكل بگيرد. اين باعث شده است كه اتحاديه عرب نتواند گام مثبتي در جهت حمايت از ملت عرب فلسطيني بردارد. چشمانداز اميدبخشي غير از مبارزات ملت فلسطين و مقاومت فلسطيني قابل تصور نيست. كشورهاي اسلامي پس از نشست سران همكاريهاي اسلامي بايد دستكم براي حمايت از مقاومت، روابط خودشان را با امريكا كاهش دهند يا در بعد اقتصادي محدوديتهايي براي همكاري اقتصادي با امريكا به وجود بياورند. از آنجايي كه جمهوري اسلامي ايران هيچگونه مراوده و مناسباتي با امريكا ندارد، اين اقدام عموما متوجه كشورهاي عربي منطقه است و اگر عملي شود ميتواند به تغيير وضعيت منجر شود.
غيبت سران و مقامات بلندپايه برخي از كشورهاي عربي در نشست اضطراري سران سازمان همكاري اسلامي مشهود بود، فكر ميكنيد تا چه حد اين غيبت بر نتيجه اين نشست موثر است؟
البته در اينگونه نشستهاي فوقالعاده و اضطراري طبيعي است كه برخي از كشورها در سطح بالا مشاركت نكنند. به هر حال نشست فوقالعاده بنا بر گفتوگوها و پيشنهاد مقاماتي مانند رييسجمهور تركيه و رييسجمهور كشورمان انجام شده است. طبعا عدم حضور اين كشور در سطوح عالي يا حتي غيبت كامل آنها نشان ميدهد كه شرمنده جهان عرب و جهان اسلام هم هستند. شرمنده فلسطينيها، آرمان فلسطين و بيتالمقدس، قبله اول مسلمانان هستند. وقتي بيشترين همكاريهاي اقتصادي و تسليحاتي با ايالات متحده امريكا دارند و از طرف ديگر با به دنبال مراوده با رژيم صهيونيستي هم هستند. به برخي از كشورهاي عربي به دليل رويكرد اسراييلي كه پيدا كردهاند و تعهداتي كه به امريكا دادهاند، اميدي نيست. تنها اميد اين است كه مقاومت ملت فلسطين بتواند بر اين مشكلات فائق آيد. مقاومت ملت فلسطين ميتواند در كشورهاي ديگر هم موثر باشد و كشورهايي مثل عربستان سعودي، امارات متحده عربي و هر كشوري كه اسراييل را به جاي ملت فلسطين قرار دهد را منزوي كنند. اين نشست ملاك و محكي بود كه چه كشورهايي حامي حقوق ملت فلسطين، مرزهاي اسلام، حقوق ملت عرب و ثبات و امنيت منطقه هستند و چه كشورهايي مدافع رژيم صهيونيستي.
اخيرا برخي چهرههاي فلسطيني، كنار گذاشتن راهكار تشكيل دو كشور توسط دولت خودگردان و تلاش براي ايجاد يك كشور با حقوق مساوي براي اعراب و يهوديان را مطرح ميكنند. به اعتقاد شما اين راهكار تا چه حد عملي است؟
تجربه نشان داده كه حتي رژيم صهيونيستي با يك دولت خودگردان تحت حاكميت رژيم صهيونيستي هم همكاري نكردهاند بلكه پيوسته آنها را مورد كشتار، تعدي، تجاوز و ويراني قرار دادهاند. چنين تحملي در رژيم صهيونيستي وجود ندارد. اما پيش از اشغال شوم فلسطين توسط رژيم صهيونيستي، مسلمانان، مسيحيان و فلسطينيان در صلح زندگي ميكردند. چنين مدلي در گذشته در اين سرزمين عملي شده است. همين نشان ميدهد كه عامل اصلي بحران، كشتار، ناامني و شكاف ميان پيروان اديان مختلف در اين سرزمين، چيزي جز رژيم صهيونيستي نيست. مدل همزيستي مسالمتآميز مسلمانان، مسيحيان و كليميان قبلا وجود داشت. همين مدل اكنون در شمال سرزمينهاي اشغالي در لبنان كاملا عملي شده است. در لبنان دولتهايي ائتلافي تشكيل ميشود و متشكل از گرايشهاي مختلف مذهبي، ديني و سياسي است و مسيحيها، دروزيها و مسلمانان از شيعه و سني با هم در مسالمت در اداره كشور شركت ميكنند. تجربه لبنان نشان ميدهد كه اگر محور اتحاد و وفاق ملي، همزيستي و زندگي مسالمتآميز اديان و پيروان عقايد و مذاهب گوناگون بنا شود، ثبات، قابل دستيابي است. اما در سرزمينهاي اشغالي فلسطين، همواره رژيم صهيونيستي بر شكافها، تبعيضها و جداسازيها اصرار كرده است كه همين عامل تمام بحرانها و تنشها در منطقه ميشود. راهحل پيشنهادي جمهوري اسلامي ايران براي تشكيل يك دولت در سرزمينهاي فلسطيني هم كه توسط مقام معظم رهبري مطرح شده است، بر مبناي بازگشت همه فلسطينيها به سرزمينهاي اشغالي و برگزاري يك انتخابات آزاد و منصفانه است. چنين اقدامي ميتواند سرنوشت اسراييل را به شيوه دموكراتيك و بر اساس قوانين و موازين بينالمللي تعيين كند. در چنين حالتي كه حق تعيين سرنوشت مردم بر عهده خود مردم گذاشته شود، اشغالگري و رژيم صهيونيستي در اقليت ناچيزي قرار ميگيرد و سيطره خود بر اين سرزمين را از دست خواهد داد. به همين دليل است كه رژيم صهيونيستي نه حاضر است انتخابات عمومي آزاد و منصفانه برگزار كند، نه اجازه همزيستي مسالمتآميز و برابر پيروان اديان را ميدهد .