گروه اجتماعي| ما از بيمه استفاده ميكنيم براي شرايط خاص. قرار نيست هر روز تصادف كنيم، اما ماشينمان را بيمه ميكنيم كه اگر روزي تصادف كرديم، بتوانيم از آن استفاده كنيم. داستان سازمان مديريت و پيشگيري از بحران شهر تهران هم همين است. اصلا اين ستاد به وجود آمده براي شرايط بحراني. براي بحراني مثل زلزله كه با گذشت يك هفته هنوز هم اضطرابش از دل مردم پايتخت نرفته است. ستاد مديريت بحران در تمام طول سال وظيفه آموزش رفتار در زمان بحران را دارد. بعد و حين بحران هم يكي از وظايفش خبررساني و اطلاعرساني به مردم است. چيزي كه به نظر ميرسد اين سازمان در آن نقطه ضعف عجيبي دارد و هنگام زلزله تهران به چشم آمد. احمد صادقي، رييس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران معتقد است كه سازمان صدا و سيما كارگروه زيرنظر سازمان مديريت بحران براي خبررساني به مردم است اما در عين حال نميتواند به صدا و سيما و عملكرد آن نظارت كنند و تنها ميتواند عملكرد آن را ارزيابي كند. وعده ميدهد از طريق خدادي، مديرعامل خبرگزاري ايرنا پيگير گسترش و بهبود وضعيت رسانهاي اين سازمان است اما روز گذشته خبرگزاري فارس از استعفاي محمد خدادي، مديرعامل خبرگزاري جمهوري اسلامي خبر داد.
آقاي صادقي آيا ستاد مديريت بحران اكانتي در شبكههاي اجتماعي دارد؟
سايت بحراننيوز هست كه اخبار مجموعه سازمان را از طريق آن اعلام ميكنيم. فكر ميكنم كه در شبكههاي اجتماعي در تلگرام هم اكانت داريم.
كانال ارتباطي ستاد بحران با مردم چيست؟
ما يك كارگروهي به نام كارگروه اطلاعرساني و آموزش داريم كه مسووليت آن با سازمان صدا و سيما است. البته كارگروه است به اين معني اعضاي ديگري هم مثل خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (ايرنا) در آن هستند. در واقع كارگروه اطلاعرساني عمليات بحران شهر تهران سازمان صدا و سيماست.
خودتان عملكردتان در حوزه اطلاعرساني را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اطلاعرساني به مردم و بخش آموزش از طريق سازمان صدا و سيماست.
خب. از طريق سازمان صدا و سيماست اما شما هيچ نظارتي بر نحوه و عملكرد اين اطلاعرساني نداريد؟ فكر ميكنيد كه كانال ارتباطي كه صرفا از طريق صدا و سيماست كافي است؟ آن هم در مديريت بحران كه نقشي جدي و حياتي در زندگي مردم دارد؟
قانون مديريت بحران كشور در سال ۸۷ نوشته شد و در آن زمان فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي مثل امروز رونق پيدا نكرده بود و شايد اگر آمار بگيريد، بيشترين برد رسانهاي را سازمان صدا و سيما داشته و منبعي رسمي و موثق براي اطلاعرساني بوده است. بنابراين قانون مسووليت اطلاعرساني را به عهده سازمان صدا و سيما گذاشته است. قانون با توجه به اينكه صدا و سيما چه در حوزه سيما و چه در حوزه صدا گستره زيادي دارد و قطعا نياز است كه اخباري كه در حوزه مديريت بحران است با يك اعتبارسنجي بالايي به دست مردم برسد، تعيين كرده كه اين كار را صدا و سيما انجام دهد. ما هم به تبعيت از قانون كه درست هم هست، بايد از اين طريق خبر را به مردم برسانيم. البته فضاي مجازي الان با صدا و سيما رقابت ميكند.
رقابت جدياي هم دارد.
با ما رقابت نميكند با مجموعه صدا و سيما.
يعني بخش اطلاعرساني سازمان مديريت بحران زيرمجموعه شما حساب ميشود؟
نه زير مجموعه ما نيست. سازمان مديريت بحران يك سازمان هماهنگكننده است. سازمان صدا و سيما زيرمجموعه قوه مجريه هم نيست. سياستهاي خودش را دنبال ميكند.
من از منظر اطلاعرساني اخبار مديريت بحران ميگويم. يعني شما نميتوانيد نظارت كنيد؟ يعني صدا و سيما مثل يك خبرگزاري به طور مستقل عمل ميكند؟ و تنها مزيتش اين است كه راحتتر از من روزنامهنگار اعتماد با شما ارتباط ميگيرد؟
ما به صورت هماهنگكننده هستيم. نظارت به شكلي كه شما ميفرماييد، وجود ندارد. ما روي هيچ كدام از كارگروههايمان نظارتي نداريم نه فقط صدا و سيما. سازمان مديريت بحران مگر بر ساخت و سازها نظارت دارد؟
حرف شما درست اما بحث خبررساني در بحران، موضوع بسيار مهمي است. حتي وزير كشور هم به عملكرد صدا و سيما در زلزله تهران انتقاد داشتند. (اين دقيقا عين جمله رحمانيفضلي، وزير كشور است: «در اولين اقدام، ستاد بحران تهران تشكيل و صداوسيما هم به سرعت وارد صحنه شد. انتقادهايي از اين نظر به صداوسيما دارم چراكه هنگام بحران، تامين امنيت اجتماعي از اهميت زيادي برخوردار است. نشان دادن شلوغي خيابانها و صف در پمپبنزينها ميتواند عواقبي در پي داشته باشد. ما بايد در اينجور مواقع به مردم آرامش دهيم. همچنين آموزش مردم در مديريت بحران نيز از وظايف صداوسيماست و بايد در مواقع بحران، استرس را كاهش دهد.)
اين نظر وزير كشور است.
نظر شما اين نيست؟
نه؛ به هرحال ما هنوز در حال ارزيابي زلزله تهران هستيم. ارزيابي كه انجام شود حتما اعلام ميكنيم كه كدام يك از كارگروهها خوب عمل كردهاند و كدام نه. وزير كشور هم ارزيابي كردهاند، نظارت كه نكردهاند. گفتهاند عملكرد صدا و سيما مطلوب نبوده است. از وزير كشور به عنوان جانشين رييسجمهور در شوراي عالي مديريت بحران سوال كنيد كه با چه ابزاري به رسانه ملي نظارت دارند. ايشان هم ارزيابي كرده و نظرشان را اعلام كردهاند و نظرشان هم محترم است. اما اينكه شما ميگوييد نظارت داشته باشيد، خير. مصوبات ما براساس شوراي مديريت بحران به كارگروهها ابلاغ ميشود، از آنها براي اجرا گزارش عملكرد ميگيريم و ارزيابي ميكنيم و ارزيابيها را به خودشان و به مقام مديريت بحران كشور اعلام ميكنيم. اينكه ما بتوانيم نظارت داشته باشيم كه بگوييم اگر كاري را خوب انجام ندادهاند حالا جور ديگري عمل كنند، اين كار نميشود. اگر به اين بپردازيم كه الان فضاي مجازي داريم كه شانه به شانه رسانه ملي و حتي شايد با حوزه نفوذ بيشتري كار خود را انجام ميدهد، بهتر است. ما بايد در كارگروه براي اين موضوع برنامهاي داشته باشند.
با علم به اين موضوع آيا ميخواهيد اقدامي در اين حوزه انجام دهيد؟
بله؛ اتفاقا روز دوشنبه همين هفته با دكتر خدادي، مديرعامل خبرگزاري ايرنا جلسه داشتيم و خواستيم در حوزه فضاي مجازي كمك كنند كه اطلاعرساني به مردم با يك مرجع مشخص و مطمئن كار انجام شود. جلسه بسيار خوبي هم بود و قرار شد كه ساختار اطلاعرساني و خبري بحران را مجددا بازنگري كنيم و جايگاهي كه قبلا ديده نشده، ديده شود. به هرحال نوع و جنس توليد محتواي رسانه ملي با فضاي مجازي متفاوت است و بايد روي اين موضوع هم كار شود. بايد خبرنگار مربوط به اين موضوع تربيت شود و آموزش ببيند. اميدوارم كه اتفاق خوبي در حوزه اطلاعرساني بيفتد و از اين فضا هم غافل نباشيم.
فكر ميكنيد چه زماني اطلاعرساني به شكل درست خود خواهد رسيد؟
من كارشناس اين موضوع نيستم و نميتوانم اظهارنظر كنم.
به نظر شما لازم نبود بعد از زلزله تهران از رسانهها دعوت ميشد و آنها را در جريان اتفاقات و عملكردها ميگذاشتيد؟
ما هنوز در وضعيت ارزيابي هستيم و هنوز سازمانها در حالت آمادگي هستند. تا ارزيابي نداشته باشيم، چيزي كه شما ميگوييد، اتفاق نميافتد. الان زود است. هر زماني كه ارزيابي داشتيم، نشستي با مطبوعات ميگذارم و توضيحاتم را ارايه ميكنم و به پرسشهاي خبرنگاران پاسخ خواهم داد.