«اعتماد» از دو روستا در خراسان رضوي و بلوچستان گزارش ميدهد
كشاورزي زير آوار خشكسالي
اسماعيل محمدولي| پاييز امسال خشكترين پاييز ايران در ۶۷ سال گذشته بود. هرچند اخبار خشكسالي به گوش شهرنشينان هم ميرسد، اما روستاييان آثار كاهش ذخاير آب را در زندگي روزمرهشان حس ميكنند. خشكسالي، نيروهاي كار مولد بخش كشاورزي را به نيروهاي خدماتي در شهرهاي بزرگ تبديل كرده است. جوانان روستاي «كلات» نزديكي شهر گناباد براي يافتن كار به مشهد و تهران رفتهاند و كيلومترها دورتر از اين روستا، بسياري از اهالي روستاي «پسكوه» در بلوچستان با از ميان رفتن امكان كشاورزي به بندرعباس، اصفهان، يزد و تهران مهاجرت كردهاند. عدهاي ديگر نيز جذب حرفه غيرقانوني و پرخطر قاچاق سوخت شدهاند.
تبديل مولد به خدماتي
روستاي تاريخي «كلات» در فاصله 20 كيلومتري شهرستان گناباد قرار دارد. برخلاف گناباد كه آبو هوايي كويري دارد اما روستاي كلات آنطور كه از نامش پيداست به دليل قرارگرفتن در بلندي، آب و هوايي ييلاقي دارد. اما آب و هواي خوش، ثروتي براي مردم منطقه به همراه نداشته است. به دليل موقعيت جغرافيايي روستاي كلات، كشاورزان اجازه حفر چاه ندارند و تنها منبع تامين آب كشاورزي اين روستا قناتي است كه آن هم مثل سابق آب ندارد. مقدار آبدهي قنات اين روستا پيش از تجربه يك دهه خشكسالي، 60 ليتر در ثانيه بود كه اين روزها به 10 ليتر در ثانيه رسيده است.
اقتصاد اين روستا كه وابسته به كشاورزي است همعرض كاهش منابع آب، آسيب ديده است. با پديد آمدن اين وضعيت بخشي از جمعيت روستا كه به لحاظ اقتصادي اوضاع بهتري داشتند به دامداري روي آوردند اما بخش قابل توجهي از جوانان روستا به شهرهاي دور و نزديك مهاجرت كردند. در سال 1360 جمعيت روستا 1400 نفر بود و اكنون750 نفر از ميانسالان و سالمندان در اين روستا باقي ماندهاند. در مناسبتهاي مذهبي و ملي با بازگشت جوانان، جمعيت روستا به 5000 نفر ميرسد.
هرچند زيرساختهاي اسكان مثل آب، برق، گاز و تلفن در روستاي كلات وجود دارد اما مردم براي ماندن در اين روستا نيازمند درآمد پايدار هستند. يكي از جوانان اين روستا ميگويد اگر امكان اشتغال با درآمدي در حد، حداقلمزد در شهرهاي اطراف وجود داشت، مردم اين روستا را ترك نميكردند.
جان يك ميليوني
«پسكوه» نام روستايي تاريخي در شهرستان سيب و سوران استان سيستان و بلوچستان است. اين روستا مركز دهستاني به همين نام با 88 روستا و آبادي و 17 هزار نفر جمعيت است. در مركز دهستان 800 خانوار با جمعيتي حدود 4 هزار نفر زندگي ميكنند.
تا قبل از پيشروي خشكسالي در سالهاي اخير اقتصاد روستا از طريق كشت گندم، جو، ذرت، پياز، خرما، انار، سيب گلاب و زردآلو اداره ميشد و زنان براي كمك به اقتصاد خانواده محصولات دستسازي همچون سوزندوزي، حصيربافي و گليمبافي توليد ميكردند. بعد از خشكسالي كمكخرجي حاصل از صنايع دستي به درآمد اصلي بسياري از خانوادهها تبديل شد، بعضي خانوادهها از روستا مهاجرت كردند و بعضي روش پرخطري براي كسب درآمد انتخاب كردند. اهالي ميگويند بعضي جوانان اين روستا كه از پيدا كردن شغل متعارفي با درآمدي پايدار- هرچند حداقلي- نااميد شدهاند، براي كسب درآمدي هنگفت در مقياس روستا، در خدمت قاچاقچيان سوخت قرار ميگيرند. درآمد آنها از جابهجايي يك محموله سوخت از خاش تا سراوان يك ميليون تومان است. اين رقمي است كه تعدادي از جوانان روستا جانشان را بابت به دست آوردنش از دست دادهاند.
معرفي جايگزين
خشكسالي چهره واقعياش را به كشاورزان نشان داده است. پيشبينيهاي نهادهاي متخصص نشان از وخيمتر شدن اوضاع در آيندهاي نزديك دارد. براساس شاخص «فالكن مارك»، ايران در آستانه قرار گرفتن در بحران آبي است. طبق شاخص سازمان ملل، اكنون نيز ايران در وضعيت بحران شديد آبي قرار دارد. بر اساس شاخصهاي ذكر شده، كشور ايران براي حفظ وضع موجود خود تا سال ۲۰۲۵ بايد بتواند ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بيفزايد كه اين مقدار با توجه به امكانات و منابع آب موجود غيرممكن به نظر ميرسد.
از نظر عملياتي دولت قدرت متوقف كردن اين وضعيت را ندارد اما با انجام مديريت درست آب ممكن است در بلندمدت بتواند از شدت بحران كم كند. قدرت دولت در برابر طبيعت ناچيز است اما براي كاهش آثار بحران بر زندگي روستاييان، دولت وظيفه دارد با اقداماتي فوري، جايگزينهاي شغلي مطمئن و پايداري را در اختيار كشاورزان درگير خشكسالي بگذارد.