به جاي ترسيدن
مهارتهايمان را افزايش دهيم
من به عنوان فردي كه 40 سال است در كار طبابت هستم و سالهاست در حوزه روانپزشكي فعاليت ميكنم به مردم قول ميدهم كه انسان در هر موقعيتي راهكار مقابله با آن موقعيت را پيدا ميكند و بنابراين مردم باور كنند كه هيچ كدام از شرايطي كه درباره آن دچار ترس شدهاند، اتفاق نخواهد افتاد.
البته فراموش نكنيم كه محافظت از خود، نشانه عقل است و لازم است هميشه وسايل اوليهاي همچون راديو و چراغ قوه و بطري آب كنار دستمان داشته باشيم. ما در كشوري زندگي ميكنيم كه روي خط زلزله قرار گرفته اما بحران و حادثه، صرفا به زلزله محدود نميشود و ممكن است در اتفاقات ديگري هم با مشكلات مواجه شويم. در تمام اتفاقات و بحرانهاي طبيعي هم دولت براي كمك به مردم وارد عمل ميشود، مثلا در هنگام افزايش آلودگي هوا، مدارس و ادارات را تعطيل ميكند و ساعت كار را تغيير ميدهد و به هر حال، آنچه بلد است و متعهد شده را، انجام ميدهد. مشكل، فقدان مهارت كافي است. به اين معنا كه نه شهروندان و نه مديران، مهارت كافي براي مقابله با بحرانها ندارند. بنابراين، بهترين راهكار مواجهه با تمام بحرانها و تمام شرايط، مهارت آموزي است. ما بايد مهارتهاي زندگيمان را افزايش دهيم و اتفاقا، يكي از مهمترين مهارتها، مهارت مقابله با بحرانهاست؛ بحرانهايي همچون آلودگي هوا و سيل و زلزله. و نبايد فكر كنيم كه شهروندان و مديران و دولتهايمان نسبت به مشكلات مردم بيخيالند. آدمها نسبت به ما بيخيال نيستند چرا كه شاهد بوديم در زلزله استان كرمانشاه، هنرمندان و ورزشكاران و افرادي كه هيچ مسووليت تعريف شدهاي نداشتند، براي كمك به زلزلهزدگان وارد كارزار شدند. بنابراين برخلاف تصور، در هنگام بروز بحران، مردم تنها نخواهند ماند و ترس از بيپناهي و تنها ماندن به هنگام وقوع بحرانها هم از همان ترسهاي اجتماعي ما و نشاندهنده نوعي بدبيني است. اگر افراد احساس ميكنند ترس و اضطرابشان در مورد برخي شرايط غير ممكن و غيرمحتمل، با اين توصيهها و راهكارها كاهش نيافته و بلكه از حد طبيعي هم فراتر رفته و رو به افزايش است و دايم، در ترس هستند و حتي از اين ترس، در حال بيمار شدن هستند، بايد ابتدا به يك روانشناس مراجعه كرده و تحت درمانهاي تسكيني قرار بگيرند و در صورت بهبود نيافتن علائم، اين ترس و اضطراب با درمانهاي دارويي بهبود مييابد. روانپزشك