داستان از دست د ادن
يك كرسي مهم
علي عالي
1- خاطرهاي از سعيد فائقي، معاون سابق سازمان تربيتبدني هميشه در ذهنم حك شده است. او پيش از بازي رفت ايران- استراليا در تهران، با داور بازي همكلام شد و داور به او گفت: «فيفا خيلي تمايل ندارد كه ايران از اين مرحله بالا برود و من ميدانم در ساير رشتهها هم وضعيت همينگونه است، چرا كه به لحاظ سياسي شما را دوست ندارند.» اين خاطره، رويه فدراسيونهاي جهاني و مديران عالي آنها را نسبت به ايران نشان ميدهد.
2- محسن مهرعليزاده به عنوان رييس سازمان تربيتبدني انتخاب شد. آن روزها مصطفي هاشمي طبا رييس كميته ملي المپيك بود. پس از انقلاب، 20 سال طول كشيد تا هاشميطبا عضو IOC شود. يك سال پيش از انتخابات رياستجمهوري سال 80 انتخابات كميته ملي المپيك برگزار شد. در آن سال هاشمي طبا، معاون وقت رييسجمهور و رييس سازمان تربيتبدني توانست به راحتي بر ساير رقبا غلبه كند و به رياست اين كميته دست پيدا كند. يك سال بعد زماني كه هاشميطبا در انتخابات رياستجمهوري رقيب رييسجمهور وقت شد مورد انتقاد شديد نزديكان رييس دولت وقت قرار گرفت و همان زمان ميشد پيشبيني كرد كه ديگر وي گزينه بعدي رياست سازمان تربيتبدني در دولت جديد نخواهد بود. چندي بعد محسن مهرعليزاده رييس سازمان تربيتبدني شد. از آن زمان تا انتخابات بعدي كميته ملي المپيك دايما اختلافاتي بين سازمان و كميته ملي المپيك بروز ميكرد تا نهايتا در سال 83 سازمان وقت تربيتبدني با آمادگي قبلي به استقبال انتخابات كميته ملي المپيك رفت، به گونهاي كه 9 نفر از روساي فدراسيونها درعرض چند ماه تغيير كردند تا عملا معاون وقت سازمان يعني علي كفاشيان بتواند به عنوان نماينده مجمع اين فدراسيونها حق راي داشته باشد. به اين ترتيب و با وجودي كه مهندس هاشمي طبا داراي كرسي در هيات رييسه كميته بينالمللي المپيك (IOC) بود و در صورت بركنارياش، اين كرسي تا سالها به ايران باز نميگشت، هاشميطبا از رياست اين كميته خلع و دكتر قرخانلو معاون وقت فرهنگي سازمان به همراه علي كفاشيان به سمت رييس و دبير كميته ملي المپيك انتخاب شدند. بعدها روزنامهها از قول هاشميطبا نوشتند كه در جلسه مجمع، مهرعليزاده خطاب به دكتر قرخانلو گفته بود كه رييسجمهوري خواستهاند كه شما رياست كميته را قبول كنيد. به هرحال جايگاهي مهم كه به سادگي از مصطفي هاشميطبا و ورزش ايران گرفته شد؛ اتفاقي كه رضا قراخانلو رييس سابق كميته ملي المپيك ايران دربارهاش ميگويد: «بزرگترين اشتباه ورزشيام حذف آن كرسي بود.» او كه فكر ميكرد به سادگي ميتواند چنين جايگاهي را كسب كند اما برايش حتي حضور در دپارتمانهاي بينالمللي كميته المپيك هم تا پايان 4 سال حضور ورزشياش ميسر نشد. مصطفي هاشميطبا در اين باره ميگويد: «من از سال 1365 رايزنيهايم را شروع كردم و در سال 1372 پس از دو بار درخواست از سامارانش، رييس وقت كميته ملي المپيك اين كرسي را كه يك كرسي متعلق به شخص بود به دست آوردم.» جايگاه از دست رفت، به همين راحتي! اهالي حوزه ورزش آتش اختلاف را ماجراي بسيار بياهميتي ميدانستند. در ايام المپيك، استقبال ميزبان از هاشميطبا، رييس كميته ملي المپيك ايران در بالاترين سطح بود اما از مهرعليزاده، معاون رييسجمهور همانند يك شهروند معمولي استقبال ميشد.
3- ماجراي تعليق فدراسيون كشتي جدي شده است. ورزش ايران مثل هميشه تنهاست. نه خبري از كرسي قدرتمند در كميته جهاني المپيك است و نه در داخل، درايتي براي حفظ كرسيهاي ارزشمند وجود داشت. از يكطرف ايران جايگاه خود را در IOC بهراحتي از دست داد و از سوي ديگر مديران عالي كميته ملي المپيك ايران هم جايگاه درخوري در دنيا ندارند. كاش ميشد مديران ورزش را بازخواست كرد و از ضرباتشان به منافع ملي پرسيد.