ادامه از صفحه اول
اعتماد به مردم
ما در سالهاي پس از انقلاب تجربه راهپيماييهاي متعدد و هر ساله نظير 22 بهمن، روز قدس و ديگر مناسبتهاي انقلابي را داريم كه بدون هيچ تهديد امنيتي و با درايت دستگاههاي نظامي و امنيتي با حضور شكوهمند مردم برگزار ميشود؛ مردمي كه اين روزها به بخشي از تصميمهاي كشور اعتراض دارند، همان مردم هستند و انقلاب و كشور را نيز از خود ميدانند؛ آنها بهتر از هر كسي از اين انقلاب و كشور دفاع كردهاند و همچنان نيز به آن وفادار هستند. چنين راهكاري ميتواند دست فرصتطلبان و ضدانقلابها را براي هميشه از كشور كوتاه كند. البته غير قابل كتمان است كه اين اعتراض در حال حاضر بيسر است و جريانهاي فرصتطلب و اپوزيسيون برانداز فرصت را براي عمليات فرصت طلبانه خود مهيا ديدهاند. سر خط خبري رسانههاي معاند نشان ميدهد كه جريان ضد انقلاب تلاش دارد تا سر خود را بر بدنه اعتراضي مردم سوار كند. همچنين ترديدي نيست كه اين جريانهاي ضد انقلاب ستون پنجم و شبكه خفته خود در ايران را سر خط آورده و ماموريت دادهاند تا با حضور در ميان مردم و تغيير فاز مطالبات اقتصادي و معيشتي به فاز سياسي، مردم نظام را رودر روي هم قرار دهند. از همين حيث وظيفه پاسداران امنيتي، اطلاعاتي و انتظامي كشور براي مرزبندي ميان معترضان واقعي و ستون پنجم مردم نما، كار دشواري است. البته با توجه به اقتدار سازمانهاي امنيتي –انتظامي كشور كه محصول رشادتها و تجربه بحرانهاي رنگينكماني همه سالهاي پس از پيروزي انقلاب است اطمينان دارم كه مرزهاي بين «مردم» و «اغتشاشگران» به زودي براي افكار عمومي شفاف و روشن خواهد شد. اما در اين ميان بايد توجه داشت كه شايد برخي از معترضين و ضابطين هم در صحنه ناآراميها گرفتار جو احساسي شده باشند. برهمين اساس ضرورت دارد تا نهاديهاي ذيربط با دقت تمام احساسات خود را كنترل كرده و واكنشي قهرآميز با اين دسته از معترضين نداشته باشند. به زبان ديگر در مقام سياستمداري كه در لايهاي از قدرت قرار دارد و رسالت اصلياش آگاهسازي افكار عمومي است به نيروهاى انتظامي و امنيتي ميگويم كه در همه جاي دنيا سپر تخليه احساسات، بغض و عقدههاي انباشته شده جامعه نيروهاي امنيتي و انتظامي هستند و نبايد واكنش متقابل در برابر بروز چنين احساساتي، قهريه و خشن باشد. هرگونه رفتار قهرآميز بازي در زمين جريانهاي ضدانقلاب و برانداز است. همه ما بايد مراقب باشيم در زميني كه ديگران طراحي كردهاند، بازي نكنيم.
صداي شنيده نشده ديروز، فرياد شنيده نشده امروز
در حل سادهترين مسائل كشور در ماندهاند، آنگاه مديريت جهاني را پيش روي مردم ميگذارند و كلا مسائل كشور را به سخره گرفتند و در مقابل بسياري ديگر، خون دل خوردند و دم فرو بستند كه ميدانستند وضع منطقه چگونه است و چه سرنوشتي تمدن ايراني را تهديد ميكند و از اين سكوت استنباط مناسبي نشد و فرصتها مثل ابر از دست رفت. در اين ميان نيز برخي هرچه كوشيدند نقارها را برطرف و وحدت نسبي ايجاد كنند؛ كينههاي كهنه شده مانع شد. گذشت، آنچه گذشت. باز هم ميتوان گذشته را به پشت سر انداخت، مشروط بر اينكه حداقل اينبار چشم خيليها بر واقعيات جامعه باز و تصميمات شايسته براي آينده كشور اتخاذ شود. اين بحران اكنون آشكار شده و نبايد خود را متوقف به آن كنيم؛ بيش و پيش از چيز بايد براي خروج موثر و بادوام از چنين بحراني انديشه كرد.
اخلاق و مدارا
معينفر به دليل صراحت لهجهاي كه داشت با برخوردهاي تندي از طرف تعدادي نمايندگان مجلس رو به رو شد اما در آن شرايط نيز هيچگاه در برابر اين تنديها، آرامش، اخلاق و ادب خود را نباخت و تندي نكرد. معينفر همواره بر حفظ مشي اعتدالي خود در مجلس اول اصرار و مخالف برخي تندرويها بود. او در كنار مشي اعتدالي، بر عقيده خود استوار بود و خواستههاي خود را بيپروا و بدون در نظر گرفتن برخي موضوعات مطرح ميكرد و اين رك بودن ايشان براي همگان قابل توجه بود. اگرچه او هيچگاه به عضويت حزبي در نيامد اما از لحاظ عقيده سياسي به ملي مذهبيها و نهضت آزادي نزديك بود و در مجلس نيز در راستاي خواستههاي جريان فكري خود اقدام و عمل ميكرد. هرچند دوران وزارت ايشان بسيار كوتاه بود اما متخصصين اين حوزه همواره از عملكرد او در حوزه نفت به دليل حساسيتهايي كه داشت تمجيد كردهاند. مهمترين ويژگي ايشان حفظ اخلاق بود حتي در بزنگاههاي خاص نيز همواره آرامش و اخلاق خود را حفظ كرد.
نماينده دور اول مجلس شوراي اسلامي
بهانه به دست امريكا ندهيم
دليل اصلي ورود مردم به خيابان براي حل گرههاي اقتصادي خود بود نه اينكه به اين چالشها و گرهها اضافه شود. هدف تحريمهاي امريكا از ابتدا تضعيف از درون ايران بوده است و اعتراضهاي خشونتآميز به اين استدلال و ديدگاه آنها جامهعمل ميپوشاند از همين رو آنها به اين روند ادامه ميدهند و نبايد اجازه داد تا اين اعتراضها تبديل به بهانهاي براي امريكاييها شود تا دوباره بر طبل تشديد تحريمها عليه ايران بكوبند. ديپلمات سابق