صدا به مثابه رسانه آموزشي
جلال سميعي
1- رسانهها در تغييرات مدلهاي مصرف محتوا و پيام توسط مخاطبان، داراي يك جريان برهمكنش متقابل بر مخاطبان هستند؛ رسانهها با كاركردهاي مختلفي براي مخاطبان فعاليت ميكنند و مخاطبان هم براي محتوا يا خبري كه نياز دارند، هر يك را انتخاب ميكنند؛ براي مثال، وقتي تلگرام تا اين سطح به روابط شخصي و حرفهاي نفوذ دارد، از كار افتادن آن به هر دليلي، نبود قواعد جديدي كه خود تلگرام در سيستم ارتباطي تعريف كرده است، فعاليتها را مختل ميكند.
2- رسانهها چند كاركرد اصلي دارند و يكي از اين كاركردها، كاركردهاي آموزشي - ترويجي هستند؛ كاركرد آموزشي يك رسانه براي مخاطب، به ابزار ارتباطي و نوع محتوايي كه اين آموزش را به او منتقل ميكند، وابسته است. كاركردي كه تا امروز، رسانههايي را با وجود تغييرات پرشتاب فناوري و اجتماع، زنده نگه داشته است.
3- رسانههاي صدا، مانند راديو يا پادكست، رسانههايياند كه به دليل درگير كردن يكي از حواس مخاطب، همواره در كنار او حركت ميكنند و چندان مزاحم فعاليتهاي روزمره او نيستند. از همين روست كه راديو هنوز در عرصه رقابت رسانهاي باقي مانده است و به تلويزيون و اينترنت، بازي را چندان نباخته. همين مسير هم باعث شده است كه راديو در اينترنت با قالب پخش زنده يا پادكستهاي ضبطشده در فضاي رسانهاي خود را بازتوليد و بازنشر كند.
4- كافي است به مدل طراحي و روايت قالبهاي برنامههاي نمايشي، يا روايتهاي آگهيهاي تبليغاتي راديويي يا آنلاين دقت كنيد؛ رسانه صدا، يك رسانه قصهگو و تخيلساز است؛ تصويرهاي ذهنياي كه شنيدن صداي روايتها براي مخاطب ميسازد، ميتواند به مكث ذهني و برداشت كامل او از پيامي كه هدفي در محتواي خود دارد، كمك كند.
5- يادمان باشد هر چه قدر هم كه رسانهها در ابزار و فناوري پيشرفت كنند، در نهايت اين مدل مصرف رسانه و محتوا در ميان مخاطبان است كه تعيين ميكند كدام رسانهها پرمخاطبتر و محبوبتر باشند.