روزنامه اعتماد مصاحبه مركز اسناد انقلاب اسلامي با آيتالله هاشمي را روز نوزدهم دي منتشر كرد كه ادامه آن به صورت روزانه منتشر خواهد شد. روز پنجشنبه بخشي از پاسخ آيتالله هاشميرفسنجاني به اين سوال « همسرهاي فرزندان ايشان چه كساني هستند؟» به چاپ رسيد كه امروز ادامه آن را در زير ميخوانيد.
از آقازادهها كسي ازدواج نكردند؟
چرا محسن ازدواج كرده. آن هم درس ميخواند الان دانشجو است. همهشان هم يكي يك بچه دارند. سه تا نوه الان داريم. دوتايشان دختر هستند و يكي پسر است. اين هم وضع معيشت، تا حالا.
بفرماييد نقش خانواده شما در زندگي شما؟
اينكه چه انگيزهاي ما را واداشت بياييم تحصيل؟ گفتم، تا تاريخ آغاز تحصيل علوم اسلامي را هم گفتم. ورود به حوزه حدود سال 27 بود ديگر، استادان را هم تا آن مقدار كه يادمان است هممباحثهها را هم گفتيم. استادان را تا سطح البته گفتيم. از سطح به بعد، من پيش آقاي منتظري كفايه، مكاسب، منظومه، منطق و هم منظومه سبزواري (نوشته: ملاهادي سبزواري، 1289- 1212 ه ق، فيلسوف، شاعر و فقيه) هر دو را يعني فلسفه و منطق را و منظومه حكمت (همان)، را پيش آقاي منتظري خواندم. يك مقدار اسفار (اسفار اربعه، نوشته: ملاصدرا (صدرالمتالهين)، 1050- 979 ه ق،) پيش آقاي طباطبايي و يك مقدار هم تفسير پيش آقاي طباطبايي ميرفتيم درس مهم فقه و اصولمان را خدمت امام خوانديم.
درس شما چند سال طول كشيد؟
[پيش] ايشان، بين شش تا هفت سال، ششسالونيم اينقدرها تقريبا طول كشيد.
اولين درس خارج را پيش كي ميرفتيد؟
درس آقاي بروجردي و امام هماهنگ ميرفتيم. درس آقاي بروجردي ايشان فقه ميگفتند. البته آن زمان ديگر ايشان هم پير بودند و هم مرجع و رييس بودند به درس خيلي نميرسيدند، هفتهاي دو، سه جلسه ميآمدند ولي درس پراستفادهاي بود. همان دو، سه روز در هفته ميرفتيم و مينوشتيم. درس امام درس جدي ما بود. يك[درس] فقه و يك[درس] اصول خدمت امام ميخوانديم. از آن روزي كه خارج رفتيم تا آخرين روزي كه امام بودند در حوزه؛ ما تمام درسهاي ايشان را رفتيم، فقه و اصول.
يك دوره كامل اصول پيش ايشان خوانديم. فقه هم بعضي از ابواب كتابهاي فقه را پهلوي ايشان خوانديم، طهارت پيش ايشان خوانديم. قسمت عمدهاش را نوعا درسهاي امام را ما نوشتيم يعني همه درسهاي امام را در خدمتشان رفتم، نوشتم. درس آقاي شريعتمداري هم يك درس خصوصي ايشان داشت آن را ميرفتيم؛ نكاح درس ميدادند. درس آقاي گلپايگاني هم رفتم، خارج درس ميداد. درس آقامرتضي حائري را هم يك دوره نسبتا طولاني رفتم. درس آقاي داماد نسبتا خيلي رفتيم؛ نجف يك كمي رفتم حالا بعد ميگويم، يك ماهي آنجا بوديم كه درس آقاي خويي و آقاي زنجاني و اينها، ميرفتيم اما كم بود آن دوره.
با اين تفصيل شما به درجه اجتهاد رسيديد؟
درجه اجتهاد به اين معني كه كسي تاييد اجتهاد كند ورقه بگيرم نه؛ ولي فكر ميكنم صاحب نظرم در اين درسهايي كه ميرفتيم. معمولا در مسائلي كه مطرح ميشد صاحب نظر بودم. الان هم وقتي كه مطالعه ميكنم حوصله پيدا ميكنم؛ ميتوانم تصميم بگيرم يك مسالهاي را نظريهاي پيدا ميكنم، مطالعه ميكنم و ميتوانم نظرگو باشم و بعضي مسائل را هم كه فتواهايي كه عمل ميكردم از مقلدينم وقتي كه ترديد برايم پيش ميآيد مطالعه ميكنم، خودم به نظر خودم عمل ميكنم اما اكثر موارد تقليد ميكنم.
از چه مراجعي تقليد كردهايد؟
از اول از آقاي بروجردي تقليد كرديم. بعد از ايشان، بعضي از موارد را به آقاي آقاسيد ابوالهادي مراجعه كرديم و بعد به امام كه ديگر الان قسمت عمده را از امام تقليد ميكنم. يك مقدارش را هم موارد معيني را به نظر خودم، بعضي چيزها را هم هنوز بر آقاي بروجردي باقي هستم به فتواي ايشان. خوب ديگر حالا بس است تا استادان و هممباحثهها را هم گفتيم و چه كتابهايي بودند، از اينجا ديگر دربياييم.
حالا از خانواده يك كمي صحبت كنيد كه در زندگي با هم چطوري بوديد و در زندگي شما چه نقشي داشتند؟
نه ديگر حالا خسته شدم، ميخواهيد ببريد يا پيش خودم باشد، ميخواهيد پيش شما باشد.