دميدن خورشيد خرد
در فضاي عصر بيسالاري
كتاب «جنسيت و فلسفه سياسي انتخابات» قدرت در تمايز از نيرو و زور و خشونت محصول گردهمايي شهروندان در حوزه عمومي براي تصميمگيري راجع به علايق و منافع عمومي است، بنابراين ميتوان آن را توانايي انسانها اعم از زنان و مردان هم برابر و مستقل و آزاد براي عمل بلكه عمل هماهنگ با يكديگر در دل گروه تا آنجا انگاشت كه مشروعيت آن توسط جمع و طبق گفتوگو و اقناع و رضايت و توافق عقلاني به مرجع قدرت تفويض ميشود. اين اثر، به موضوع نياز و لزومِ مشاركت زنان در امرِ قانونگذاري و شركت در تصميمگيريهاي كلان اشاره دارد. نويسنده در بخشهايي از مقدمه كتاب ميگويد: «توسعه پايدار بدون حضور زنان در عرصه عمومي ممكن نيست. ضرورت كسب تخصص آنها به سوادآموزي و مهارتيابي منوط است و بهكارگيري ايشان در كنار مردان از ضرورت بهبود پايگاههاي اجتماعيشان خبر ميدهد. در عين حال بازگرداندن سرمايه اوليه تجهيز انساني زنان علاوه بر ارزشي اضافي نميتواند با نگهداشتن آنها در حاشيه دمساز باشد و تامين اين مهم نيز محتاج تغيير در نظام ارزشي و رفتارها اجتماعي پا به پاي مطالبات و نگرشهاي شخصيتي و گرايشهاي فرهنگي جديد است. در غير اينصورت نميتوان دم از اخلال حضور زنان در عرصه عمومي زد و آن را پوششي بر ناكارآمدي سياستهاي اجرايي خصوصا در زمينه كاستن از فشار كار مضاعف خانهداري و امور بيرون از خانه انگاشت.
كاهش فاصله نخبگان زن و توده زنان نيز در همين برنامهها ميگنجد تا عدم تجانس فرهنگي اين لايه از جامعه به نارسايي برنامههاي نوسازي آن نينجامد. ازجمله اين دوگانگيها مثلا ميتوان به تغيير اولويت ازدواج زنان نسبت به اشتغال، مخالفت با چندهمسري مردان و تاكيد بر تصميمگيري مشاركتي در خانواده اشاره كرد كه در نبود جايگزين براي شيوههاي ارتباطات سنتي نظير تشكيل انجمنهاي خيريه ميتواند حتي منجر به جنبشهايي اجتماعي نيز شود. از همه مهمتر اما نقشي است كه از زنان در جهت حضور در انتخابات سياسي چه در قالب انتخابكنندگان و چه در شكل منتخبين ملت ميرود؛ زيرا بدون حضور نيمي از جامعه در مبادي قانونگذاري جهت تمشيت امور اجرايي مشترك با مردان و حتي قضاوت در اين خصوص و بازخوراند نتايج اصلاحي ارزيابي چنين جرياني، تحقق توسعه پايدار با شاخصي چون عدالت اجتماعي دور از ذهن مينمايد.
اين همه به معناي نزديك شدن دوران مرد-پدرسالاري به پايان عمر خود در فجر هزاره سوم و دميدن خورشيد خرد دوجنسيتي در فضاي عصر بيسالاري است. چنين است كه در اين كتاب استدلالات معطوف به همبرابري زنان و مردان در عرصه انتخابات سياسي از منظر فلسفه سياسي پي گرفته شده و اقتضاي اخلاقي آن براي تحقق توسعه پايدار مرور ميشود.»